۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در مقدمه کتاب از عصر [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و پس از آن عصر حلیین و شهیدین و در آخر عصر [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحید بهبهانی]] و سید طباطبایی و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم انصاری]] در کربلا و نجف اشرف بهعنوان دورههای مختلف تطور و نمو علم اصول یاد شده است. سپس با طرح این سؤال که [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] که بود؟ و نقش او در زعامت نهضت جدید در فقه و اصول چه بود؟ این کتاب، پاسخی به این دو پرسش، بهمناسبت کنگره جهانی دویستمین سال ولادت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] و مقدمهای بر دو کتاب [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|فرائد]] و [[المكاسب (طبع قدیم)|مکاسب]] [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] دانسته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4-3</ref>. | در مقدمه کتاب از عصر [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و پس از آن عصر حلیین و شهیدین و در آخر عصر [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحید بهبهانی]] و سید طباطبایی و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم انصاری]] در کربلا و نجف اشرف بهعنوان دورههای مختلف تطور و نمو علم اصول یاد شده است. سپس با طرح این سؤال که [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] که بود؟ و نقش او در زعامت نهضت جدید در فقه و اصول چه بود؟ این کتاب، پاسخی به این دو پرسش، بهمناسبت کنگره جهانی دویستمین سال ولادت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] و مقدمهای بر دو کتاب [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|فرائد]] و [[المكاسب (طبع قدیم)|مکاسب]] [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] دانسته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4-3</ref>. | ||
اولین بخش از کتاب مشتمل بر مطالعه و بررسی زعامت و رهبری [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] در نهضت جدید فقه و اصول با نگاهی مختصر به زندگانی شریف ایشان است. در نگارش این بخش، از تعدادی از تحقیقات و آثار، | اولین بخش از کتاب مشتمل بر مطالعه و بررسی زعامت و رهبری [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] در نهضت جدید فقه و اصول با نگاهی مختصر به زندگانی شریف ایشان است. در نگارش این بخش، از تعدادی از تحقیقات و آثار، بهویژه دو اثر تحقیقی شیخ جعفر انصاری و شیخ احمد، نواده [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] استفاده شده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. در ضمن منابع از این دو اثر با نام «دراسة قيمة» یاد شده و از حواشی و تعلیقات آیتالله سید موسی زنجانی بر اثر دوم نیز استفاده شده است<ref>ر.ک: منابع، ص145</ref>. | ||
در این بخش پس از ذکر پیشینه اجتهاد از زمان ائمه اطهار(ع)، تعریفی از اجتهاد ارائه شده است: اجتهاد به معنای وسیعش که اعمال دقت و نظر در روایات و ترجیح بعضی بر بعضی است، در عصر ائمه(ع)، پس از وفات نبی اکرم(ص) موجود و معمول بوده است. بله هرچقدر از زمان رسالت فاصله گرفته شد و آراء و احادیث و روایات فراوان شد و خدعه و ساختن روایات داخل شد و انگیزههای دروغ در آن فراوان شد، اجتهاد و شناخت حکم شرعی دشوار شد و نیاز به لوازم و تلاش بیشتری داشت و به همین دلیل فاصله زیادی است بین اجتهاد رایج در عصر ائمه(ع) و حتی یکی دو قرن پس از غیبت و اجتهاد رایج در قرون حاضر. هر دو گروه از فقها در بهکار گرفتن کوشش در استنباط احکام از ادله شرعی مشترک هستند، ولی در این جهت با هم فرق دارند که اجتهاد در عصر رسالت تا قرنها به جهت نزدیکی زمان به عهد رسالت و فراوانی قرائن، به مؤونه و لوازم کمتری نیاز داشت و در بسیاری از موارد نیاز به آن هم نداشت؛ چراکه امکان سؤال مفید علم وجود داشت؛ بهخلاف عصرهای متأخر که به جهت دوری زمان، اجتهاد یک ویژگی فنی است که امکانش جز برای فاضلترین از علمای متفکر اندیشمند در کتاب و سنت وجود ندارد؛ تا به عام بهجای خاص و به مطلق با وجود مقید و به اصل عملی با وجود دلیل اجتهادی و... که دوری از عهد معصومین آن را ایجاب کرده، عمل نشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-11</ref>. | در این بخش پس از ذکر پیشینه اجتهاد از زمان ائمه اطهار(ع)، تعریفی از اجتهاد ارائه شده است: اجتهاد به معنای وسیعش که اعمال دقت و نظر در روایات و ترجیح بعضی بر بعضی است، در عصر ائمه(ع)، پس از وفات نبی اکرم(ص) موجود و معمول بوده است. بله هرچقدر از زمان رسالت فاصله گرفته شد و آراء و احادیث و روایات فراوان شد و خدعه و ساختن روایات داخل شد و انگیزههای دروغ در آن فراوان شد، اجتهاد و شناخت حکم شرعی دشوار شد و نیاز به لوازم و تلاش بیشتری داشت و به همین دلیل فاصله زیادی است بین اجتهاد رایج در عصر ائمه(ع) و حتی یکی دو قرن پس از غیبت و اجتهاد رایج در قرون حاضر. هر دو گروه از فقها در بهکار گرفتن کوشش در استنباط احکام از ادله شرعی مشترک هستند، ولی در این جهت با هم فرق دارند که اجتهاد در عصر رسالت تا قرنها به جهت نزدیکی زمان به عهد رسالت و فراوانی قرائن، به مؤونه و لوازم کمتری نیاز داشت و در بسیاری از موارد نیاز به آن هم نداشت؛ چراکه امکان سؤال مفید علم وجود داشت؛ بهخلاف عصرهای متأخر که به جهت دوری زمان، اجتهاد یک ویژگی فنی است که امکانش جز برای فاضلترین از علمای متفکر اندیشمند در کتاب و سنت وجود ندارد؛ تا به عام بهجای خاص و به مطلق با وجود مقید و به اصل عملی با وجود دلیل اجتهادی و... که دوری از عهد معصومین آن را ایجاب کرده، عمل نشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-11</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
دومین بخش از کتاب، مطالعه وسیع و عمیقی بر تطور بحث از دلیل و حجت در مکتب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] است. این بخش توسط شیخ محمدمهدی آصفی نوشته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | دومین بخش از کتاب، مطالعه وسیع و عمیقی بر تطور بحث از دلیل و حجت در مکتب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] است. این بخش توسط شیخ محمدمهدی آصفی نوشته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از کتاب چنین آورده است: خداوند این عبدصالح و عالم جلیل ([[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]]) را موفق نمود که این مباحث مهم را متحول و نوسازی کند. شیخ بهتنهایی یک امت و مکتب در این علم شریف بود و خداوند عقلی پربرکت و قوی به او داده بود و قدرتی بر فراگیری و نوسازی داشت؛ پس تمامی آثار علمی که پیش از آن در اصول نوشته شده بود را فراگرفت و به احیا و نواندیشی وسیع در این علم اقدام کرد. نتیجه این امر، مکتب علمی کلانی در علم اصول بود که ثمرات سودمندی در علم اصول داشت و همه عقول و استعدادهای علمی کسانی که پس از او آمدند را در این رشته گسترده، پرورد و | نویسنده در بخشی از کتاب چنین آورده است: خداوند این عبدصالح و عالم جلیل ([[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]]) را موفق نمود که این مباحث مهم را متحول و نوسازی کند. شیخ بهتنهایی یک امت و مکتب در این علم شریف بود و خداوند عقلی پربرکت و قوی به او داده بود و قدرتی بر فراگیری و نوسازی داشت؛ پس تمامی آثار علمی که پیش از آن در اصول نوشته شده بود را فراگرفت و به احیا و نواندیشی وسیع در این علم اقدام کرد. نتیجه این امر، مکتب علمی کلانی در علم اصول بود که ثمرات سودمندی در علم اصول داشت و همه عقول و استعدادهای علمی کسانی که پس از او آمدند را در این رشته گسترده، پرورد و بهرهور نمود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص73</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش