رفع الشبهات عن الأنبياء(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎گ' به 'ه‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎گ' به 'ه‌گ')
خط ۴۰: خط ۴۰:
«رفع الشبهات عن الأنبياء(ع)»، مشتمل است بر طرح چهل‎وهشت شبهه و پاسخ آنها در دوازده باب و نوزده سؤال و جواب آنها در یک باب (باب سیزدهم).
«رفع الشبهات عن الأنبياء(ع)»، مشتمل است بر طرح چهل‎وهشت شبهه و پاسخ آنها در دوازده باب و نوزده سؤال و جواب آنها در یک باب (باب سیزدهم).


هریک از ابواب دوازده‎گانه به پاسخ به شبهاتی در مورد یک یا دو پیامبر اختصاص دارد.
هریک از ابواب دوازده‌گانه به پاسخ به شبهاتی در مورد یک یا دو پیامبر اختصاص دارد.


«أشعة من عقائد الإسلام»، مشتمل بر سه بخش است.
«أشعة من عقائد الإسلام»، مشتمل بر سه بخش است.
خط ۵۹: خط ۵۹:
# هیچ بنده‌ای از بندگان خداوند نمی‌تواند خداوندی که از جمیع جهات غیرمتناهی است را چنان‎که در شأن و جایگاه خداوندی است عبادت کند. معصومان چون این نقص و قصور را احساس می‌کنند، به‎خاطر آن روی به تضرع و توبه و استغفار می‎آورند<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-21</ref>.
# هیچ بنده‌ای از بندگان خداوند نمی‌تواند خداوندی که از جمیع جهات غیرمتناهی است را چنان‎که در شأن و جایگاه خداوندی است عبادت کند. معصومان چون این نقص و قصور را احساس می‌کنند، به‎خاطر آن روی به تضرع و توبه و استغفار می‎آورند<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-21</ref>.


از جمله شبهاتی که نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان شده این است که با توجه به آیات شریفه '''وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ اَلْخَيرِ وَ مٰا مَسَّنِي السُّوءُ... ''' (اعراف: 188) (و اگر غیب می‌دانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم می‌کردم و هیچ گزند و آسیبی به من نمی‌رسید) و '''لاٰ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم''' (توبه: 101) (تو آنان (منافقان) را نمی‌شناسی؛ ما آنان را می‌شناسیم)، پیامبر(ص) از غیب اطلاعی نداشته؛ به‎گونه‌ای که حتی منافقین امت خویش را نمی‌شناخته است.
از جمله شبهاتی که نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان شده این است که با توجه به آیات شریفه '''وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ اَلْخَيرِ وَ مٰا مَسَّنِي السُّوءُ... ''' (اعراف: 188) (و اگر غیب می‌دانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم می‌کردم و هیچ گزند و آسیبی به من نمی‌رسید) و '''لاٰ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم''' (توبه: 101) (تو آنان (منافقان) را نمی‌شناسی؛ ما آنان را می‌شناسیم)، پیامبر(ص) از غیب اطلاعی نداشته؛ به‌گونه‌ای که حتی منافقین امت خویش را نمی‌شناخته است.


نویسنده چنین پاسخ می‌دهد:
نویسنده چنین پاسخ می‌دهد:
خط ۷۷: خط ۷۷:
در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر می‎زند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیک‎تر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به‎ حق از این راه، نسبت به دیگر راه‌ها بسیار آسان‎تر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر می‎زند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیک‎تر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به‎ حق از این راه، نسبت به دیگر راه‌ها بسیار آسان‎تر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


نویسنده در ادامه این بخش از کتاب، فطرت را به سه بخش ذاتی، کونی و عقلی تقسیم نموده و برای هرکدام توضیحاتی ارائه می‌نماید<ref>ر.ک: همان، ص8-11</ref> و تأثیر هرکدام از این اقسام سه‎گانه را در ایمان به خداوند گوشزد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>.
نویسنده در ادامه این بخش از کتاب، فطرت را به سه بخش ذاتی، کونی و عقلی تقسیم نموده و برای هرکدام توضیحاتی ارائه می‌نماید<ref>ر.ک: همان، ص8-11</ref> و تأثیر هرکدام از این اقسام سه‌گانه را در ایمان به خداوند گوشزد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>.


نویسنده در بخش دوم، به تجارت پرسود در منطق اسلام و قرآن اشاره می‌کند. او ضمن بیان بعضی از آیات قرآن، ایمان به خدا و رسولش و مجاهدت با مال و جان در راه خداوند را تجارتی پرسود معرفی می‌کند و می‌گوید: انسان به دنبال کمال مطلق است و این کمال مطلقی که در ذهن بشر است، حد و مرز و نشانه‌های آن در بسیاری از اذهان روشن نیست. اسلام این کمال مطلق را به بشر معرفی کرده است. در واقع کمال مطلق، همان خدا، رضایت و قرب اوست که منتهای آرزوی هر آرزومندی و امید هر امیدواری است؛ اما همین انسان زمانی که مرتکب گناه شد و با تعالیم دین خداوند مخالفت ورزید، مستوجب عذاب الهی و غضب اوست<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
نویسنده در بخش دوم، به تجارت پرسود در منطق اسلام و قرآن اشاره می‌کند. او ضمن بیان بعضی از آیات قرآن، ایمان به خدا و رسولش و مجاهدت با مال و جان در راه خداوند را تجارتی پرسود معرفی می‌کند و می‌گوید: انسان به دنبال کمال مطلق است و این کمال مطلقی که در ذهن بشر است، حد و مرز و نشانه‌های آن در بسیاری از اذهان روشن نیست. اسلام این کمال مطلق را به بشر معرفی کرده است. در واقع کمال مطلق، همان خدا، رضایت و قرب اوست که منتهای آرزوی هر آرزومندی و امید هر امیدواری است؛ اما همین انسان زمانی که مرتکب گناه شد و با تعالیم دین خداوند مخالفت ورزید، مستوجب عذاب الهی و غضب اوست<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش