انوار درخشان در تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری')
خط ۹۹: خط ۹۹:
در ترجمه‌هاى لفظ به لفظ قرآن معمولا تصور درستى از پيام قرآن به دست نمى‌دهد و خواننده آنچنان كه بايد، محتواى پيام قرآن را درك نمى‌كند، امّا در ترجمه‌هاى تبديل محتوا و نقل به مضمون اين غرض تأمين مى‌شود، امّا سرپيچى از پيام قرآن بسيار انجام مى‌گيرد، از اين رو در ترجمه‌هاى دسته دوم چند گونگى بسيار است. مثلاًاينكه كسى بخواهد آيۀ: ''' «الرحمن على العرش استوى» ''' (طه 5) را ترجمه كند، گذشته از بحث‌هاى كلامى، بايد به گونه‌اى ترجمه كند كه تمامى مفهوم دريافتى را بتواند القا كند. آيا بگويد؟ خدا بر عرش مستوى است، رحمان بر عرش مستوى است، يا از اين ايجاز درگذرد و به روانى و تفصيل روى آورد و بگويد: خداوند رحمان بر تخت حكومت و تدبير نشسته است. با اين توضيح، ترجمۀ «انوار درخشان» تحت عنوان «خلاصه» از قسم دوم ترجمه‌ها است. يعنى ترجمه‌اى كه عنصر تفسير در آن راه يافته و براى خواننده خوشخوان و قابل درك شده است. امّا سوگمندانه اين ترجمه تا پايان ادامه نيافته و تا قسمتى از جلد هفتم يعنى جزء نهم قرآن، سورۀ انفال انجام گرفته است و مؤلف از اين وعده نخستين خود صرف نظر كرده است.
در ترجمه‌هاى لفظ به لفظ قرآن معمولا تصور درستى از پيام قرآن به دست نمى‌دهد و خواننده آنچنان كه بايد، محتواى پيام قرآن را درك نمى‌كند، امّا در ترجمه‌هاى تبديل محتوا و نقل به مضمون اين غرض تأمين مى‌شود، امّا سرپيچى از پيام قرآن بسيار انجام مى‌گيرد، از اين رو در ترجمه‌هاى دسته دوم چند گونگى بسيار است. مثلاًاينكه كسى بخواهد آيۀ: ''' «الرحمن على العرش استوى» ''' (طه 5) را ترجمه كند، گذشته از بحث‌هاى كلامى، بايد به گونه‌اى ترجمه كند كه تمامى مفهوم دريافتى را بتواند القا كند. آيا بگويد؟ خدا بر عرش مستوى است، رحمان بر عرش مستوى است، يا از اين ايجاز درگذرد و به روانى و تفصيل روى آورد و بگويد: خداوند رحمان بر تخت حكومت و تدبير نشسته است. با اين توضيح، ترجمۀ «انوار درخشان» تحت عنوان «خلاصه» از قسم دوم ترجمه‌ها است. يعنى ترجمه‌اى كه عنصر تفسير در آن راه يافته و براى خواننده خوشخوان و قابل درك شده است. امّا سوگمندانه اين ترجمه تا پايان ادامه نيافته و تا قسمتى از جلد هفتم يعنى جزء نهم قرآن، سورۀ انفال انجام گرفته است و مؤلف از اين وعده نخستين خود صرف نظر كرده است.


ويژگى مهم اين ترجمه، روانى و روشن بودن مفاهيم و پيام آيه است كه مفسّر با افزودن برخى توضيحات، خلاصۀ ديدگاه خود را در تفسير آيه و مجموع بحث ارايه مى‌دهد و ضماير و قيود كلام را مشخص مى‌كند و در غالب و شكل‌بندى جملات عربى قرار نمى‌گيرد، بدين جهت اين ترجمه از نظر شيوه ارزيابى ترجمه‌ها، قابل توجه مى‌باشد. به عنوان نمونه ترجمۀ آيه 106 سوره بقره:''' «ما ننسخ من آية» ''' را مى‌آوريم تا روشن شود كه چگونه از قالب جمله‌بندى آيه فراتر رفته است:
ويژگى مهم اين ترجمه، روانى و روشن بودن مفاهيم و پيام آيه است كه مفسّر با افزودن برخى توضيحات، خلاصۀ ديدگاه خود را در تفسير آيه و مجموع بحث ارايه مى‌دهد و ضماير و قيود كلام را مشخص مى‌كند و در غالب و شكل‌بندى جملات عربى قرار نمى‌گيرد، بدين جهت اين ترجمه از نظر شيوه ارزيابى ترجمه‌ها، قابل توجه مى‌باشد. به عنوان نمونه ترجمۀ آيه 106 سوره بقره:''' «ما ننسخ من آية» ''' را مى‌آوریم تا روشن شود كه چگونه از قالب جمله‌بندى آيه فراتر رفته است:


«پاره‌اى از آيات قرآنیه را كه نسخ و يا حكم آن را غير قابل اجرا نماييم بهتر از آن و يا مانند آن را نازل خواهيم نمود و بدانيد كه پروردگار آنچه صلاح در تربيت بشر باشد، تشريع مى‌نمايد.»
«پاره‌اى از آيات قرآنیه را كه نسخ و يا حكم آن را غير قابل اجرا نماييم بهتر از آن و يا مانند آن را نازل خواهيم نمود و بدانيد كه پروردگار آنچه صلاح در تربيت بشر باشد، تشريع مى‌نمايد.»
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
#:نخستين راه براى درك معانى قرآن، كمك گرفتن از خود قرآن است، به اين معنا كه با استخراج آيات مشابه و هم معنا و يا آياتى كه در موضوع واحد يكسان و يا نزدیک به هم هستند، ابهام و اجمال آيات را برمى‌داريم و يا براى تكميل يك صورت از داستانى كه قرآن در سوره‌هاى مختلف آن را بيان كرده است از اين شيوه استفاده مى‌كنيم.
#:نخستين راه براى درك معانى قرآن، كمك گرفتن از خود قرآن است، به اين معنا كه با استخراج آيات مشابه و هم معنا و يا آياتى كه در موضوع واحد يكسان و يا نزدیک به هم هستند، ابهام و اجمال آيات را برمى‌داريم و يا براى تكميل يك صورت از داستانى كه قرآن در سوره‌هاى مختلف آن را بيان كرده است از اين شيوه استفاده مى‌كنيم.
#: مرحوم علاّمۀ طباطبايى(ره) كه خود يكى از اهتمام ورزان به اين روش تفسيرى است در اين باره مى‌نويسند:
#: مرحوم علاّمۀ طباطبايى(ره) كه خود يكى از اهتمام ورزان به اين روش تفسيرى است در اين باره مى‌نويسند:
#:«راه دوم آن است كه قرآن را با خود قرآن تفسير كنيم، با تدبّرى كه بدان مأموريم از خود قرآن براى كشف معانى آيات استمداد جوييم و نظاير آنها را به دقت مورد بررسى قرار داده، از مجموع آنها تفسير آيۀ مورد مطالعه را به دست آوريم و آنگاه مصاديق مختلف آيات را با خواص و جهاتى كه از خود آيات به دست مى‌آيد جست و جو كنيم، درست همان گونه كه خداوند فرموده است: ''' «و نزّلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شىء» ''' (نحل 89) و ما كتاب را كه بر تو فرستاديم بيانگر همه چيز است، حاشا، قرآنى كه بيان كننده هر چيز است، مبين خود نباشد».
#:«راه دوم آن است كه قرآن را با خود قرآن تفسير كنيم، با تدبّرى كه بدان مأموريم از خود قرآن براى كشف معانى آيات استمداد جوييم و نظاير آنها را به دقت مورد بررسى قرار داده، از مجموع آنها تفسير آيۀ مورد مطالعه را به دست آوریم و آنگاه مصاديق مختلف آيات را با خواص و جهاتى كه از خود آيات به دست مى‌آيد جست و جو كنيم، درست همان گونه كه خداوند فرموده است: ''' «و نزّلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شىء» ''' (نحل 89) و ما كتاب را كه بر تو فرستاديم بيانگر همه چيز است، حاشا، قرآنى كه بيان كننده هر چيز است، مبين خود نباشد».
#:روش علاّمۀ حسینى در تفسير قرآن به قرآن به عنوان نخستين راه براى درك قرآن همه جا يكسان نيست. در آغاز تفسير و در جلدهاى نخستين به اين شيوه اهتمام نشان مى‌دهد و براى فهم آيه از اين روش استفاده مى‌كند، مثلاًدر ذيل آيۀ: ''' «كيف تكفرون باللّه و كنتم امواتا فاحياكم ثمّ يميتكم ثم يحييكم» ''' (بقره 28) دربارۀ مراحل زندگى و مرگ انسان كه قرآن در اين آيه دوبار زنده شدن را مطرح مى‌كند، ايشان در تفسير كلمۀ: ''' «يحييكم» ''' كه منظور كدام زنده شدن است و تفاوت اين حيات با حيات پيشين چيست؟ مى‌فرمايند كه: اين حيات، حيات پس از عالم برزخ است كه ارواح بشر را با بدن‌هاى خود بازگشت خواهد داد و حياتش نسبت به حيات دنيايى و برزخى كامل‌تر و زندگى حقيقى و دايمى است. سپس ايشان براى توضيح اين معنا به آيۀ كريمۀ 79 سورۀ يس: ''' «قل يحيها الذى انشأها اول مرة» ''' استدلال مى‌كند كه از زندگى در عالم قيامت تعبير به حيات حقيقى شده و از زندگى در دنيا به «نشؤ و نمو» تعبير شده است. همچنين در سورۀ عنكبوت آيۀ 64 كه باز خداوند فرموده است: ''' «انّ الدار الآخرة لهى الحيوان» ''' خداوند حيات حقيقى تعبير فرموده است.
#:روش علاّمۀ حسینى در تفسير قرآن به قرآن به عنوان نخستين راه براى درك قرآن همه جا يكسان نيست. در آغاز تفسير و در جلدهاى نخستين به اين شيوه اهتمام نشان مى‌دهد و براى فهم آيه از اين روش استفاده مى‌كند، مثلاًدر ذيل آيۀ: ''' «كيف تكفرون باللّه و كنتم امواتا فاحياكم ثمّ يميتكم ثم يحييكم» ''' (بقره 28) دربارۀ مراحل زندگى و مرگ انسان كه قرآن در اين آيه دوبار زنده شدن را مطرح مى‌كند، ايشان در تفسير كلمۀ: ''' «يحييكم» ''' كه منظور كدام زنده شدن است و تفاوت اين حيات با حيات پيشين چيست؟ مى‌فرمايند كه: اين حيات، حيات پس از عالم برزخ است كه ارواح بشر را با بدن‌هاى خود بازگشت خواهد داد و حياتش نسبت به حيات دنيايى و برزخى كامل‌تر و زندگى حقيقى و دايمى است. سپس ايشان براى توضيح اين معنا به آيۀ كريمۀ 79 سورۀ يس: ''' «قل يحيها الذى انشأها اول مرة» ''' استدلال مى‌كند كه از زندگى در عالم قيامت تعبير به حيات حقيقى شده و از زندگى در دنيا به «نشؤ و نمو» تعبير شده است. همچنين در سورۀ عنكبوت آيۀ 64 كه باز خداوند فرموده است: ''' «انّ الدار الآخرة لهى الحيوان» ''' خداوند حيات حقيقى تعبير فرموده است.
#:در اين تفسير، مباحث قرائت، اعراب، نظم و ارتباط سياقى آيات مطرح نيست، بدين جهت از منظر تفسير پژوهى اين نوع بحثها گاه مى‌تواند جنبه گرايش خاص مفسّر را در اعتقاد به طرح آن يا بى‌اعتقادى به اصل آن را نشان دهد و احتمال هم دارد كه به اين دليل باشد كه اين مباحث براى خوانندۀ فارسی زبان مفيد نيست و موجب دور شدن از اهداف هدايتى قرآن مى‌گردد.
#:در اين تفسير، مباحث قرائت، اعراب، نظم و ارتباط سياقى آيات مطرح نيست، بدين جهت از منظر تفسير پژوهى اين نوع بحثها گاه مى‌تواند جنبه گرايش خاص مفسّر را در اعتقاد به طرح آن يا بى‌اعتقادى به اصل آن را نشان دهد و احتمال هم دارد كه به اين دليل باشد كه اين مباحث براى خوانندۀ فارسی زبان مفيد نيست و موجب دور شدن از اهداف هدايتى قرآن مى‌گردد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش