سلمان ساوجی، سلمان بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ج' به 'ن‌ج'
جز (جایگزینی متن - 'ل‎ا' به 'ل‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ج' به 'ن‌ج')
خط ۴۴: خط ۴۴:
سلمان از سال 740ق که شیخ حسن ایلخانی به‎طور مستقل به سلطنت دست یافت، به خدمت او رفت. شکی وجود ندارد که ارتباط سلمان با این شخص، از حدود سال 736ق شروع شده است؛ یعنی زمانی که شیخ حسن موفق به شکست ارپاخان شد و محمدخان را به ایلخانی و خواجه شمس‎الدین محمد زکریا را به وزارت او انتخاب کرد. سلمان، دلشادخاتون را هم که دو سه سالی بعدازاین تاریخ به همسری شیخ حسن درآمد، پیش از آنکه همراه شوهرش راهی بغداد شود، مدح کرد و همچنان تا مرگ آن زن این مداحی را ادامه داد. سلمان نیز به همراه شیخ حسن ایلخانی و همسرش، دلشادخاتون به بغداد رفت و در همانجا ساکن و ازاین‎پس دوره واقعی شهرت و رواج کارش آغاز شد.
سلمان از سال 740ق که شیخ حسن ایلخانی به‎طور مستقل به سلطنت دست یافت، به خدمت او رفت. شکی وجود ندارد که ارتباط سلمان با این شخص، از حدود سال 736ق شروع شده است؛ یعنی زمانی که شیخ حسن موفق به شکست ارپاخان شد و محمدخان را به ایلخانی و خواجه شمس‎الدین محمد زکریا را به وزارت او انتخاب کرد. سلمان، دلشادخاتون را هم که دو سه سالی بعدازاین تاریخ به همسری شیخ حسن درآمد، پیش از آنکه همراه شوهرش راهی بغداد شود، مدح کرد و همچنان تا مرگ آن زن این مداحی را ادامه داد. سلمان نیز به همراه شیخ حسن ایلخانی و همسرش، دلشادخاتون به بغداد رفت و در همانجا ساکن و ازاین‎پس دوره واقعی شهرت و رواج کارش آغاز شد.


او در دربار ایلخانی، سمت ملک‎الشعرایی یافت و سرگرم مدح شیخ حسن ایلخانی و دلشادخاتون و فرزندان آن‎ها؛ به‎خصوص اویس شد و ازاین‎جهت موردحسادت شاعران زمانه خود واقع شد. هنوز مرگ دلشادخاتون رخ نداده بود که با اصرار بسیار از آن‎ها اجازه مراجعت به ساوه را گرفت؛ اما نه ماه بعد، دوباره با زن و فرزندانش به بغداد آمده، از نو به خدمت دلشادخاتون درآمد. دلشادخاتون پیش از سال 755ق درگذشت؛ اما تا پایان عمرش نسبت به سلمان ساوجی، توجهی خاص داشت و به همین دلیل، سلمان قصیده‌های بسیاری در مدح او سرود و حتی در قصیده‌های مدحی‌اش که در ستایش شیخ حسن سرود، آن خاتون را هم ستود.
او در دربار ایلخانی، سمت ملک‎الشعرایی یافت و سرگرم مدح شیخ حسن ایلخانی و دلشادخاتون و فرزندان آن‎ها؛ به‎خصوص اویس شد و ازاین‌جهت موردحسادت شاعران زمانه خود واقع شد. هنوز مرگ دلشادخاتون رخ نداده بود که با اصرار بسیار از آن‎ها اجازه مراجعت به ساوه را گرفت؛ اما نه ماه بعد، دوباره با زن و فرزندانش به بغداد آمده، از نو به خدمت دلشادخاتون درآمد. دلشادخاتون پیش از سال 755ق درگذشت؛ اما تا پایان عمرش نسبت به سلمان ساوجی، توجهی خاص داشت و به همین دلیل، سلمان قصیده‌های بسیاری در مدح او سرود و حتی در قصیده‌های مدحی‌اش که در ستایش شیخ حسن سرود، آن خاتون را هم ستود.


==سلمان ساوجی و حسادت معصرانش==
==سلمان ساوجی و حسادت معصرانش==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش