كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
خط ۴۱: خط ۴۱:
در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم:
در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم:


انسان صاحب ذوق سلیم (انسان دارای استعداد بی‎عیب و سالم)، دارای طبیعت و مزاج بی‎غل و غش و پاک و خلق‎وخوی متعادل است (افراط و تفریط نمی‌کند). تواضع را پیشه کار خود می‌کند. بدون هیچ چشم‎داشتی و منتی می‎بخشد. در اوج قدرت و توانگری درمی‌گذرد. نسبت به سرزنش شدن توسط دیگران خود را به غفلت می‎زند. فقیر را سرزنش نمی‌کند. در مقابل امیر تعظیم نمی‌کند. نیازمند را از خود نمی‎راند. بخشنده خوش‎روست. کم‎عیب و شوخ‎طبع است. همه ویژگی‎های وی ملیح است. کسانی که با او هم‎سفره می‌شوند در آسایش‎اند. با دیگران همراه است. دوستان خویش را به‎حقیقت دوستدار است. اهل غیبت و دروغ نیست. اعتماد به نفس دارد. با علم و مالش دیگران را اکرام و تعظیم می‌کند. به شخص مضطرب‎حال و نیازمند با چشم باطن خویش نگاه می‌کند. با درایت با دیگران همدردی می‌کند. مردی بلندهمت است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.
انسان صاحب ذوق سلیم (انسان دارای استعداد بی‎عیب و سالم)، دارای طبیعت و مزاج بی‎غل و غش و پاک و خلق‎وخوی متعادل است (افراط و تفریط نمی‌کند). تواضع را پیشه کار خود می‌کند. بدون هیچ چشم‎داشتی و منتی می‎بخشد. در اوج قدرت و توانگری درمی‌گذرد. نسبت به سرزنش شدن توسط دیگران خود را به غفلت می‎زند. فقیر را سرزنش نمی‌کند. در مقابل امیر تعظیم نمی‌کند. نیازمند را از خود نمی‌راند. بخشنده خوش‎روست. کم‎عیب و شوخ‎طبع است. همه ویژگی‎های وی ملیح است. کسانی که با او هم‎سفره می‌شوند در آسایش‎اند. با دیگران همراه است. دوستان خویش را به‎حقیقت دوستدار است. اهل غیبت و دروغ نیست. اعتماد به نفس دارد. با علم و مالش دیگران را اکرام و تعظیم می‌کند. به شخص مضطرب‎حال و نیازمند با چشم باطن خویش نگاه می‌کند. با درایت با دیگران همدردی می‌کند. مردی بلندهمت است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.


انسان‎های دارای ذکاء مفرط یا هوش برتر یا نوابغ، به‎وسیله سکوتشان جواب می‌دهند. دانشمندان را در نظرات خود بدون اینکه آنان را مشغول کنند، سهیم می‌دانند. درهرحال صحبت از محال نمی‌کنند. پندار و تخیلشان صحیح و کلامشان زیبا و فصیح است. آگاهی و اطلاعاتشان از طبیعت خودشان سرچشمه می‌گیرد. معماها و مسائل پیچیده را به‎خوبی به نظم می‌کشند و در این راه به علم عروض محتاج نیستند. از ضرب‎المثل‎های متداول و طنزها بهره می‌گیرند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>.
انسان‎های دارای ذکاء مفرط یا هوش برتر یا نوابغ، به‎وسیله سکوتشان جواب می‌دهند. دانشمندان را در نظرات خود بدون اینکه آنان را مشغول کنند، سهیم می‌دانند. درهرحال صحبت از محال نمی‌کنند. پندار و تخیلشان صحیح و کلامشان زیبا و فصیح است. آگاهی و اطلاعاتشان از طبیعت خودشان سرچشمه می‌گیرد. معماها و مسائل پیچیده را به‎خوبی به نظم می‌کشند و در این راه به علم عروض محتاج نیستند. از ضرب‎المثل‎های متداول و طنزها بهره می‌گیرند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>.


انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‌گیرد (شرش به دیگران نمی‎رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‌گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‌گیرد (شرش به دیگران نمی‌رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‌گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.


نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‎درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‌احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‌گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‌اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.
نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‎درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‌احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‌گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‌اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش