دیوان قصاید میرزا جعفر ریاض همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۶۶: خط ۶۶:
{{ب|''ببین گردش چرخ نیلوفرى را''|2='' نگر کید مهر و مه و مشترى را''}}  
{{ب|''ببین گردش چرخ نیلوفرى را''|2='' نگر کید مهر و مه و مشترى را''}}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
در مقابل ناصرخسرو گفته؛ هریک‎ از اینها در باب خود کم‎نظیر است. ‎خلاصه این دیوان یک‎ بنیان ادبى است بسیار نفیس و مفید که حیف بود اگر از میان می‌رفت. چیزى که هست شاعر چون ادبیات دو زبان فارسى و تازى را خوب می‎دانسته، لغاتى از هر دو زبان در اشعارش آمده که فهم معانى آنها براى بسیارى از خوانندگان جز به یارى فرهنگ‎ها میسّر نمی‌شود و نیز چون اسامى تقسیمات فلکى و ستارگان ثابت و سیار را در شعر خود بسیار آورده، کسانی که اطّلاع کافى از نجوم نداشته باشند، فهم بسیارى از این اشعار بر آنها دشوار می‌شود؛ بنابراین مرا چنین به نظر رسید که نخست تقسیمات فلکى را که در این دیوان متفرق است، همه را در یک ‎جا جمع کنم و توضیح کافى راجع به آنها بدهم و سپس فرهنگ مختصرى براى لغات فارسى و تازى این کتاب بنویسم تا خوانندگان را استفاده از این کتاب آسان شود و چون بهره‎مندى از اشعار عربى این کتاب مخصوص به ادباست و آنها خود نیازمند به فرهنگ نیستند یا اگر باشند وسائل آن فراهم دارند، راجع به قصاید عربى این کتاب که این قسمت هم در باب خود عالى و ممتاز است، خوضى نشد و از لغات و ترکیبات آن چیزى ننوشتم. اینک‎ صورت تقسیمات فلکى و فرهنگ غریب این دیوان ضمیمه است که در آخر کتاب طبع شود»<ref>مقدمه محقق، صفحات د تا ز</ref>.
در مقابل ناصرخسرو گفته؛ هریک‎ از اینها در باب خود کم‎نظیر است. ‎خلاصه این دیوان یک‎ بنیان ادبى است بسیار نفیس و مفید که حیف بود اگر از میان می‌رفت. چیزى که هست شاعر چون ادبیات دو زبان فارسى و تازى را خوب می‌دانسته، لغاتى از هر دو زبان در اشعارش آمده که فهم معانى آنها براى بسیارى از خوانندگان جز به یارى فرهنگ‎ها میسّر نمی‌شود و نیز چون اسامى تقسیمات فلکى و ستارگان ثابت و سیار را در شعر خود بسیار آورده، کسانی که اطّلاع کافى از نجوم نداشته باشند، فهم بسیارى از این اشعار بر آنها دشوار می‌شود؛ بنابراین مرا چنین به نظر رسید که نخست تقسیمات فلکى را که در این دیوان متفرق است، همه را در یک ‎جا جمع کنم و توضیح کافى راجع به آنها بدهم و سپس فرهنگ مختصرى براى لغات فارسى و تازى این کتاب بنویسم تا خوانندگان را استفاده از این کتاب آسان شود و چون بهره‎مندى از اشعار عربى این کتاب مخصوص به ادباست و آنها خود نیازمند به فرهنگ نیستند یا اگر باشند وسائل آن فراهم دارند، راجع به قصاید عربى این کتاب که این قسمت هم در باب خود عالى و ممتاز است، خوضى نشد و از لغات و ترکیبات آن چیزى ننوشتم. اینک‎ صورت تقسیمات فلکى و فرهنگ غریب این دیوان ضمیمه است که در آخر کتاب طبع شود»<ref>مقدمه محقق، صفحات د تا ز</ref>.


از اشعار اوست:
از اشعار اوست:
خط ۸۹: خط ۸۹:
{{ب|''شد هوا از عکس لاله سُرخ‎خیمه''|2='' تا درخت از برگ شد چون سبز استون''}}
{{ب|''شد هوا از عکس لاله سُرخ‎خیمه''|2='' تا درخت از برگ شد چون سبز استون''}}
{{ب|''باده را تاک‎ از پى پختن ضمان شد''|2=''ویژه ایدون کز شکوفه یافت ارمون''}}
{{ب|''باده را تاک‎ از پى پختن ضمان شد''|2=''ویژه ایدون کز شکوفه یافت ارمون''}}
{{ب|''باد چون تعویذخوان هر دم به گلشن''|2=''می‎دمد پیرامن ازهار افسون''}}
{{ب|''باد چون تعویذخوان هر دم به گلشن''|2=''می‌دمد پیرامن ازهار افسون''}}
{{ب|''آن‎چنان کز دست دستور سخى‎دل''|2=''می‎بریزد ز ابر نیسان دُر همیدون''}}
{{ب|''آن‎چنان کز دست دستور سخى‎دل''|2=''می‎بریزد ز ابر نیسان دُر همیدون''}}
{{ب|''سرور اهل کرم کز طبع رادش ''|2=''می‌رسد دود دل دریا به گردون''}}
{{ب|''سرور اهل کرم کز طبع رادش ''|2=''می‌رسد دود دل دریا به گردون''}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش