۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] است که از زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] تا عصر [[سبزواری، هادی|سبزوارى]] به بعد رواج یافته و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که [[سبزواری، هادی|حاجى سبزوارى]] به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] و براهین [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ]] در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. | از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] است که از زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] تا عصر [[سبزواری، هادی|سبزوارى]] به بعد رواج یافته و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که [[سبزواری، هادی|حاجى سبزوارى]] به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] و براهین [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ]] در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. | ||
[[حائری مازندرانی، محمدصالح|محمدصالح حائری مازندرانی]] | [[حائری مازندرانی، محمدصالح|محمدصالح حائری مازندرانی]] میگوید: بس است در شکستن این طلسم مبطل السحر این جادو و نقض به مفهوم مناقصه و مضاده و مقابله و مفاهیم مراتب اعداد، بلکه مفهوم نفس تعدد و مفهوم کثرت که از منشأ متعدد و متکثر و متباین و متقابل برمىخیزد و در این کتاب در رفع این شبهات چیزى فروگزار نکردهاند - و أين العيان من البيان - | ||
به نظر [[عمادزاده، حسين|حسین اصفهانی (عمادزاده)]] با توجه به تقریرات مازندرانی، مطالعه و تدریس این کتاب براى دانشکده معقول و طلاب و مبتدى و منتهی واجب است تا محصلین و مدرسین معقول هر دو از حقایق حال طبق کتاب و سنت و عقاید اهلبیت(ع) و فقها و محدثین و روات عالیقدر و متکلمین عظیمالشأن آگاه شوند و در هیچگونه خطرى یا توبیخى واقع نگردند و از تحصیل و تدریس علم معقول محروم نمانند و منویات فقهای عالیقدر و مراجع فتوى تأمین گردد. | به نظر [[عمادزاده، حسين|حسین اصفهانی (عمادزاده)]] با توجه به تقریرات مازندرانی، مطالعه و تدریس این کتاب براى دانشکده معقول و طلاب و مبتدى و منتهی واجب است تا محصلین و مدرسین معقول هر دو از حقایق حال طبق کتاب و سنت و عقاید اهلبیت(ع) و فقها و محدثین و روات عالیقدر و متکلمین عظیمالشأن آگاه شوند و در هیچگونه خطرى یا توبیخى واقع نگردند و از تحصیل و تدریس علم معقول محروم نمانند و منویات فقهای عالیقدر و مراجع فتوى تأمین گردد. |
ویرایش