ثامسطیوس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۷: خط ۳۷:
</div>
</div>


'''ثامِسطیوس یا ثمسطیوس''' (Themistios)، شارح آثار ارسطو، فیلسوف، مدرس، خطیب و سیاستمدار یونان باستان است. بسیاری از شرح‎های او بر آثار ارسطو و مقالاتش به عربی، عبری و لاتین ترجمه شده است. فیلسوفان بزرگ اسلامی نیز از او و آرایش در کتاب‌هایشان یاد کرده‎اند. او تفسیر ویژه‎ای از عقل فعال دارد.
'''ثامِسطیوس یا ثمسطیوس''' (Themistios)، شارح آثار ارسطو، فیلسوف، مدرس، خطیب و سیاستمدار یونان باستان است. بسیاری از شرح‎های او بر آثار ارسطو و مقالاتش به عربی، عبری و لاتین ترجمه شده است. فیلسوفان بزرگ اسلامی نیز از او و آرایش در کتاب‌هایشان یاد کرده‌اند. او تفسیر ویژه‌ای از عقل فعال دارد.


==تولد و وفات==
==تولد و وفات==
خط ۴۹: خط ۴۹:
از میان آبای کلیسا، گرگوریوس نازیانزوسی با وی دوستی داشت و او را با عبارت سلطان بلاغت ستود. ثامسطیوس احتمالاً از 383 تا 384م به منصب بالای پیشوایی شهر و ریاست مجلس سنا رسید.<ref>همان</ref>
از میان آبای کلیسا، گرگوریوس نازیانزوسی با وی دوستی داشت و او را با عبارت سلطان بلاغت ستود. ثامسطیوس احتمالاً از 383 تا 384م به منصب بالای پیشوایی شهر و ریاست مجلس سنا رسید.<ref>همان</ref>
==اطلاعات علمی==
==اطلاعات علمی==
هرچند ثامسطیوس با آرای فیثاغورس، افلاطون، زنون اهل کیتیوم و اپیکور نیز آشنایی داشت. در جلسات درس پدرش در شهر قسطنطنیه حاضر می‌شد. خود او در 345م تدریس فلسفه را آغاز کرد؛ و تا 355م ریاست مدرسه‎ای را به عهده داشت. در 355م رسماً به سمت استاد فلسفه برگزیده شد. وی در تدریس دارای بیانی بلیغ بود و طالبان زیادی از راه‌های دور به قسطنطنیه می‎آمدند تا محضر درس او را دریابند.<ref>همان</ref>
هرچند ثامسطیوس با آرای فیثاغورس، افلاطون، زنون اهل کیتیوم و اپیکور نیز آشنایی داشت. در جلسات درس پدرش در شهر قسطنطنیه حاضر می‌شد. خود او در 345م تدریس فلسفه را آغاز کرد؛ و تا 355م ریاست مدرسه‌ای را به عهده داشت. در 355م رسماً به سمت استاد فلسفه برگزیده شد. وی در تدریس دارای بیانی بلیغ بود و طالبان زیادی از راه‌های دور به قسطنطنیه می‎آمدند تا محضر درس او را دریابند.<ref>همان</ref>
===برخی از آرا===
===برخی از آرا===
ثامسطیوس به آرای ارسطو که به نظر وی با مشی مدارا سازگارتر از اندیشه‌های افلاطون و پیروان آکادمی بود، روی آورد، هرچند به آرای افلاطون هم بی‌اعتنا نبود. در فلسفه سیاست ویژگی‎هایی که او برای امپراتور برمی‌شمرد همان خصوصیات حکیم حاکم افلاطونی بود که به تعبیر او می‎بایست هم یک سقراط باشد و هم یک اسکندر.<ref>همان</ref> از جمله مباحث مهم و پر تأثیر ثامسطیوس، تفسیر او از عقل فعال در کتاب درباره نفس ارسطو است... از نظر ثامسطیوس عقل فعال، الهی نیست و هرچند صورتی مفارق از ماده است؛ اما «در» انسان، بلکه وجه ممیز اوست و عقل هیولانی نیز ازلی و مفارق است، اما عقل فعال بیش از عقل هیولانی مفارق از مادّه است. وی عقل بالملکه را شبیه به جوهر و مرکب از ماده و صورت قلمداد می‌کند. با اینکه عقل فعال در انسان است اما نظیر نوع که به زوال افرادش زایل نمی‌شود، همواره باقی است. عقل منفعل به عقل فعال منضم می‌شود و جنبه فناناپذیر طبیعت آدمی را می‌سازد<ref>همان</ref>
ثامسطیوس به آرای ارسطو که به نظر وی با مشی مدارا سازگارتر از اندیشه‌های افلاطون و پیروان آکادمی بود، روی آورد، هرچند به آرای افلاطون هم بی‌اعتنا نبود. در فلسفه سیاست ویژگی‎هایی که او برای امپراتور برمی‌شمرد همان خصوصیات حکیم حاکم افلاطونی بود که به تعبیر او می‎بایست هم یک سقراط باشد و هم یک اسکندر.<ref>همان</ref> از جمله مباحث مهم و پر تأثیر ثامسطیوس، تفسیر او از عقل فعال در کتاب درباره نفس ارسطو است... از نظر ثامسطیوس عقل فعال، الهی نیست و هرچند صورتی مفارق از ماده است؛ اما «در» انسان، بلکه وجه ممیز اوست و عقل هیولانی نیز ازلی و مفارق است، اما عقل فعال بیش از عقل هیولانی مفارق از مادّه است. وی عقل بالملکه را شبیه به جوهر و مرکب از ماده و صورت قلمداد می‌کند. با اینکه عقل فعال در انسان است اما نظیر نوع که به زوال افرادش زایل نمی‌شود، همواره باقی است. عقل منفعل به عقل فعال منضم می‌شود و جنبه فناناپذیر طبیعت آدمی را می‌سازد<ref>همان</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:
1) خطابه‌ها؛ از میان 36 خطابه او 33 خطابه به زبان یونانی و سه خطابه با ترجمه سریانی در دست بوده که غالب آن‎ها مضمون سیاسی و اخلاقی داشته است.
1) خطابه‌ها؛ از میان 36 خطابه او 33 خطابه به زبان یونانی و سه خطابه با ترجمه سریانی در دست بوده که غالب آن‎ها مضمون سیاسی و اخلاقی داشته است.


2) رساله‎ای خطاب به امپراتور یولیان در تدبیر مملکت.
2) رساله‌ای خطاب به امپراتور یولیان در تدبیر مملکت.


3) شرح‎های ممزوج؛ ثامسطیوس شرح‎های ممزوج متعددی بر آثار ارسطو نگاشت که از آن جمله است: شرح وی بر کتاب آنالوطیقا الاول (تحلیلات اولی) و آنالوطیقا الثانی (تحلیلات ثانی)، قاطیغوریاس (مقولات)، الکون و الفساد (درباره کون و فساد)، النفس (درباره نفس)، السماء و العالم (درباره آسمان) و مقاله دوازدهم کتاب الحروف (مابعدالطبیعه).<ref>همان، ص36</ref>
3) شرح‎های ممزوج؛ ثامسطیوس شرح‎های ممزوج متعددی بر آثار ارسطو نگاشت که از آن جمله است: شرح وی بر کتاب آنالوطیقا الاول (تحلیلات اولی) و آنالوطیقا الثانی (تحلیلات ثانی)، قاطیغوریاس (مقولات)، الکون و الفساد (درباره کون و فساد)، النفس (درباره نفس)، السماء و العالم (درباره آسمان) و مقاله دوازدهم کتاب الحروف (مابعدالطبیعه).<ref>همان، ص36</ref>


از دیگر آثار او می‌توان به درباره فضیلت، درباره نفس، درباره پیری (منسوب به او)، اعتبارالحُکْم و تعقُّبُ المواضع در تفسیر برخی قسمت‎های طوبیقای [[ارسطو]]، تفسیر کتاب‌های مقولات (قاطیغوریاس) و درباره حیوانات [[ارسطو]]، مقاله‎ای در رد آرای ماکسیموس اهل ازمیر (قرن چهارم میلادی) در بازگرداندن شکل دوم و سوم قیاس منطقی به شکل اول و... اشاره کرد.<ref>ر.ک: همان</ref> از میان شرح‎های وی، شروح بر تحلیلات ثانی، درباره نفس و درباره طبیعت به زبان یونانی باقی است. شروح بر کتاب درباره آسمان و مقاله لام (لامبدا) مابعدالطبیعه به زبان عبری موجود است که از عربی ترجمه شده‎اند. شرح بر کتاب طوبیقا به زبان یونانی تا زمان بوئتیوس موجود و مورد استفاده وی بوده، اما به دست ما نرسیده است. از شروح وی بر آثار افلاطون نیز چیزی باقی نمانده است. در میان این شروح، بدون تردید شرح وی بر کتاب درباره نفس ارسطو از بیشترین تأثیر برخوردار بوده است.<ref>همان</ref>
از دیگر آثار او می‌توان به درباره فضیلت، درباره نفس، درباره پیری (منسوب به او)، اعتبارالحُکْم و تعقُّبُ المواضع در تفسیر برخی قسمت‎های طوبیقای [[ارسطو]]، تفسیر کتاب‌های مقولات (قاطیغوریاس) و درباره حیوانات [[ارسطو]]، مقاله‌ای در رد آرای ماکسیموس اهل ازمیر (قرن چهارم میلادی) در بازگرداندن شکل دوم و سوم قیاس منطقی به شکل اول و... اشاره کرد.<ref>ر.ک: همان</ref> از میان شرح‎های وی، شروح بر تحلیلات ثانی، درباره نفس و درباره طبیعت به زبان یونانی باقی است. شروح بر کتاب درباره آسمان و مقاله لام (لامبدا) مابعدالطبیعه به زبان عبری موجود است که از عربی ترجمه شده‌اند. شرح بر کتاب طوبیقا به زبان یونانی تا زمان بوئتیوس موجود و مورد استفاده وی بوده، اما به دست ما نرسیده است. از شروح وی بر آثار افلاطون نیز چیزی باقی نمانده است. در میان این شروح، بدون تردید شرح وی بر کتاب درباره نفس ارسطو از بیشترین تأثیر برخوردار بوده است.<ref>همان</ref>


===آثار ترجمه شده===
===آثار ترجمه شده===
خط ۷۲: خط ۷۲:


===آرای ثامسطیوس و فیلسوفان اسلامی===
===آرای ثامسطیوس و فیلسوفان اسلامی===
از میان آثار ترجمه شده ثامسطیوس به زبان عربی، [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]] در مقاله فی اغراض مابعدالطبیعه، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] در النجاه و بخصوص در شرحش بر مقاله لام مابعدالطبیعه [[ارسطو]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] در کتاب [[الملل و النحل]] و همچنین [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در تفسیر مابعدالطبیعه و تلخیص کتاب النفس و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در سفرهای اول و دوم الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة ذکری از نام و آرای او، به‎ویژه در تفسیر آثار [[ارسطو]]، به میان آورده‎اند.<ref>همان، ص37</ref>
از میان آثار ترجمه شده ثامسطیوس به زبان عربی، [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]] در مقاله فی اغراض مابعدالطبیعه، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] در النجاه و بخصوص در شرحش بر مقاله لام مابعدالطبیعه [[ارسطو]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] در کتاب [[الملل و النحل]] و همچنین [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در تفسیر مابعدالطبیعه و تلخیص کتاب النفس و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در سفرهای اول و دوم الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة ذکری از نام و آرای او، به‎ویژه در تفسیر آثار [[ارسطو]]، به میان آورده‌اند.<ref>همان، ص37</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش