۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یق' به 'یق') |
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
«[[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] درباره علت نگارش این اثر مینویسد: مفصلا چون تفصیلات احوالات و غزوات این برگزیدگان یزدانی را مجملی که حاکی از مفصل باشد، کسی ننوشته است و اگر چیزی نوشته باشند، چندان میل خاطرها به آن ترسیلات نیست، در حقیقت نشانی از آن نامها در میان نمانده، ذکری به زبان میشود، آنهم به حکایت، کلیات امورات را حسبالامر پادشاهی مقرر شد که به نگارش این بنده درآمده، ضمیمه وقایع دولت و عنوان آن کتاب مستطاب گردد... محمودمیرزا در روز جمعه چهاردهم رجب المرجب تحریر وقایع و سوانح و حواث صدوپانزده سال دولت سلاطین قاجار را به پایان برده است»<ref>همان، صفحههای پنجاه و پنجاهویک</ref>. | «[[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] درباره علت نگارش این اثر مینویسد: مفصلا چون تفصیلات احوالات و غزوات این برگزیدگان یزدانی را مجملی که حاکی از مفصل باشد، کسی ننوشته است و اگر چیزی نوشته باشند، چندان میل خاطرها به آن ترسیلات نیست، در حقیقت نشانی از آن نامها در میان نمانده، ذکری به زبان میشود، آنهم به حکایت، کلیات امورات را حسبالامر پادشاهی مقرر شد که به نگارش این بنده درآمده، ضمیمه وقایع دولت و عنوان آن کتاب مستطاب گردد... محمودمیرزا در روز جمعه چهاردهم رجب المرجب تحریر وقایع و سوانح و حواث صدوپانزده سال دولت سلاطین قاجار را به پایان برده است»<ref>همان، صفحههای پنجاه و پنجاهویک</ref>. | ||
«ازآنجاکه تاریخ صاحبقرانی به دست یکی از فرزندان شاه تألیف شده و تاریخی درباری و فرمایشی بشمار | «ازآنجاکه تاریخ صاحبقرانی به دست یکی از فرزندان شاه تألیف شده و تاریخی درباری و فرمایشی بشمار میرود، از هرگونه تحلیلهای تاریخی و دیدی انتقادی خالی است و مؤلف از ثبت تاریخ اجتماعی آن عصر دوری جسته و تنها به شرح احوال بزرگان و خوانین و درگیری شاهزادگان با یکدیگر بسنده کرده و راه تعریف و تمجید و ثنا از شاه و شاهزادگان قاجاری را پیموده است. اما صرف نظر از موضوعات ذکرشده، به شکلی شاید ناخواسته مسائل مهمی را مطرح کرده است. یکی از آن مباحث، ویژگی ساختار قدرت سیاسی دولت قاجاریه، یعنی مطلقگرایی سیاسی است که محمودمیرزا برای خواننده به تصویر کشیده است... [[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] نوع حکومت خودکامه را که در آن کلیه اختیارات و تصمیمگیریها با شخص شاه است و انبوه مردم، بندگان او و او ولی نعمت همه آنها و حکم پادشاه همیشه قانون ملک و عقل او مدرک حسن و قبح همه چیز، بهخوبی ترسیم مینماید. | ||
محمودمیرزا، همچنین اعمال پلید و غیر انسانی آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و دیگر شاهزادگان قاجاری را که در قتلهای بیشمار، مجازات، غارت و اسیر گرفتن مخالفین خلاصه میشد، با عناوینی چون شجاعت، دلاوری و دادگری یاد کرده؛ اگرچه در برخی موارد نیز عنان قلم را از دست داده و به فضاحت قوم و خویشان خود اعتراف کرده است»<ref>همان، صفحههای پنجاهویک و پنجاهودو</ref>. | محمودمیرزا، همچنین اعمال پلید و غیر انسانی آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و دیگر شاهزادگان قاجاری را که در قتلهای بیشمار، مجازات، غارت و اسیر گرفتن مخالفین خلاصه میشد، با عناوینی چون شجاعت، دلاوری و دادگری یاد کرده؛ اگرچه در برخی موارد نیز عنان قلم را از دست داده و به فضاحت قوم و خویشان خود اعتراف کرده است»<ref>همان، صفحههای پنجاهویک و پنجاهودو</ref>. | ||
ویرایش