أصول‌الدين (تمیمی بغدادی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] معتقد است که بر هر شخص عاقل و بالغی واجب است که به حقیقت این اصول معرفت پیدا کند؛ زیرا در شاخه‎های هریک از این اصول‎، مسائلی هست که اهل سنت در مورد آن‎ها یک اعتقاد واحد دارند و آنان کسانی را که با ایشان در این اصول مخالفت ورزند، گمراه می‌دانند. فشرده اصول اعتقادی اشاعره و اهل سنت از نگاه [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] ازاین‎قرار است‎:
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] معتقد است که بر هر شخص عاقل و بالغی واجب است که به حقیقت این اصول معرفت پیدا کند؛ زیرا در شاخه‌های هریک از این اصول‎، مسائلی هست که اهل سنت در مورد آن‎ها یک اعتقاد واحد دارند و آنان کسانی را که با ایشان در این اصول مخالفت ورزند، گمراه می‌دانند. فشرده اصول اعتقادی اشاعره و اهل سنت از نگاه [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] ازاین‎قرار است‎:


اصل اول‎: [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در این اصل همچون سایر فیلسوفان و متکلمان رئالیست‎، پس از مسلم انگاشتن عالم خارج از ذهن‎، معرفت‎های زاییده از ادراکات بدیهی‎، حسی و استدلالی را واقع‎نما و معتبر می‌انگارد و از این رهگذر، سوفسطاییان را که منکر علوم و حقایق اشیائند، گمراه و کافر می‌خواند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل اول‎: [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در این اصل همچون سایر فیلسوفان و متکلمان رئالیست‎، پس از مسلم انگاشتن عالم خارج از ذهن‎، معرفت‎های زاییده از ادراکات بدیهی‎، حسی و استدلالی را واقع‎نما و معتبر می‌انگارد و از این رهگذر، سوفسطاییان را که منکر علوم و حقایق اشیائند، گمراه و کافر می‌خواند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
اصل دوم: عالم همه موجودات جز خدا حادث است و به‎جز خدا و صفات ازلی وی همه آفریده و مصنوع خداست‎. خدا، مخلوق و مصنوع‎ و از سنخ عالم و اجزای عالم نیست‎. ساختار عالم از جواهر و اعراض ترکیب یافته‎ و جسم از اجزای لایتجزا تشکیل شده است. در این میان کسانی چون ابراهیم بن سیار نَظّام و فلاسفه‌ای که جزء لایتجزا را منکر شده‌اند، کافرند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل دوم: عالم همه موجودات جز خدا حادث است و به‎جز خدا و صفات ازلی وی همه آفریده و مصنوع خداست‎. خدا، مخلوق و مصنوع‎ و از سنخ عالم و اجزای عالم نیست‎. ساختار عالم از جواهر و اعراض ترکیب یافته‎ و جسم از اجزای لایتجزا تشکیل شده است. در این میان کسانی چون ابراهیم بن سیار نَظّام و فلاسفه‌ای که جزء لایتجزا را منکر شده‌اند، کافرند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


اصل سوم: برخلاف عقیده دهریه‎، همه پدیده‎ها محدثند و صانع دارند. ثمامة بن اشرس و برخی از معتزله که افعال متولد را فاقد فاعل می‌دانند، کافرند. خدا نهایت‎، حد، صورت‎، اعضا و احساس ندارد و مکانی او را محدود نمی‌کند؛ حرکت و سکون ندارد و واحد است و همیشه باقی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل سوم: برخلاف عقیده دهریه‎، همه پدیده‌ها محدثند و صانع دارند. ثمامة بن اشرس و برخی از معتزله که افعال متولد را فاقد فاعل می‌دانند، کافرند. خدا نهایت‎، حد، صورت‎، اعضا و احساس ندارد و مکانی او را محدود نمی‌کند؛ حرکت و سکون ندارد و واحد است و همیشه باقی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


اصل چهارم: برخلاف آنکه معتزله صفات خدا را نفی می‌کنند، این صفات همچون قدرت‎، حیات‎، اراده‎، سمع‎، بصر و کلام‎، صفاتی ازلی و نعوتی ابدی‌اند. خدا بر همه مقدورات تواناست و این مقدورات هرگز پایان نمی‎یابند. خدا به همه حوادث از ازل داناست‎. مؤمنان در آخرت خدا را رؤیت می‌کنند. هیچ رویدادی در عالم رخ نمی‌دهد، مگر آنکه از ازل خدا آن را خواسته باشد. کلام خدا قدیم و غیر مخلوق و حاوی امر، نهی‎، خبر و وعد وعید الهی است‎. «وجه‎» خدا همان ذات خداست‎. چشم خدا به معنای آن است که او اشیاء را می‎بیند. دست خدا به معنای قدرت او و تکیه زدن خدا بر عرش به معنای پادشاهی و سلطنت اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص365-366]</ref>.
اصل چهارم: برخلاف آنکه معتزله صفات خدا را نفی می‌کنند، این صفات همچون قدرت‎، حیات‎، اراده‎، سمع‎، بصر و کلام‎، صفاتی ازلی و نعوتی ابدی‌اند. خدا بر همه مقدورات تواناست و این مقدورات هرگز پایان نمی‎یابند. خدا به همه حوادث از ازل داناست‎. مؤمنان در آخرت خدا را رؤیت می‌کنند. هیچ رویدادی در عالم رخ نمی‌دهد، مگر آنکه از ازل خدا آن را خواسته باشد. کلام خدا قدیم و غیر مخلوق و حاوی امر، نهی‎، خبر و وعد وعید الهی است‎. «وجه‎» خدا همان ذات خداست‎. چشم خدا به معنای آن است که او اشیاء را می‎بیند. دست خدا به معنای قدرت او و تکیه زدن خدا بر عرش به معنای پادشاهی و سلطنت اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص365-366]</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
اصل پنجم: اسماء خدا توقیفی است و تنها اسم‎هایی را می‌توان در مورد خدا به‎کار برد که در قرآن یا سنت صحیح یا اجماع امت برای خدا معین شده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص366]</ref>
اصل پنجم: اسماء خدا توقیفی است و تنها اسم‎هایی را می‌توان در مورد خدا به‎کار برد که در قرآن یا سنت صحیح یا اجماع امت برای خدا معین شده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان، ص366]</ref>


اصل ششم: خداوند خالق همه پدیده‎های عالم‎، اعم از حوادث خیر یا شر است و «کسب‌های» مردم را نیز خدا می‎آفریند. خداست که مردم را هدایت می‌کند و گمراه می‌سازد. اگر کسی بمیرد، یا کشته شود، به اجلی که خدا برایش معین ساخته‎، از دنیا رفته است‎. هرکس آنچه می‌خورد، یا می‎آشامد - ‎حلال یا حرام - ‎همان روزی‌ای است که خدا برایش مقدر ساخته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل ششم: خداوند خالق همه پدیده‌های عالم‎، اعم از حوادث خیر یا شر است و «کسب‌های» مردم را نیز خدا می‎آفریند. خداست که مردم را هدایت می‌کند و گمراه می‌سازد. اگر کسی بمیرد، یا کشته شود، به اجلی که خدا برایش معین ساخته‎، از دنیا رفته است‎. هرکس آنچه می‌خورد، یا می‎آشامد - ‎حلال یا حرام - ‎همان روزی‌ای است که خدا برایش مقدر ساخته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


اصل هفتم: نبوت و رسالت، امری مسلم و اثبات‎شده است‎. رسول با نبی تفاوت دارد. انبیا بسیارند، ولی شمار رسولان 313 است‎. همگی انبیا معصومند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل هفتم: نبوت و رسالت، امری مسلم و اثبات‎شده است‎. رسول با نبی تفاوت دارد. انبیا بسیارند، ولی شمار رسولان 313 است‎. همگی انبیا معصومند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
خط ۶۹: خط ۶۹:
اصل چهاردهم: فرشتگان از خطا مصونند و قاطبه اهل سنت‎، پیامبران را برتر از فرشتگان می‌دانند. بر مبنای حدیث «عشره مبشره‎»، ده تن از صحابه اهل بهشتند و باید آنان را تقدیس کرد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: جعفری نائینی، علی‌رضا، ص366]</ref>.
اصل چهاردهم: فرشتگان از خطا مصونند و قاطبه اهل سنت‎، پیامبران را برتر از فرشتگان می‌دانند. بر مبنای حدیث «عشره مبشره‎»، ده تن از صحابه اهل بهشتند و باید آنان را تقدیس کرد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: جعفری نائینی، علی‌رضا، ص366]</ref>.


اصل پانزدهم: دشمنان اسلام دو دسته بودند: عده‌ای از آنان همچون بت‎پرستان و سوفسطاییان‎، پیش از اسلام می‎زیستند و پاره‌ای نیز پس از ظهور اسلام پدیدار شدند. [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] فرقه‎هایی همچون شیعه و معتزله را جزو گروه اخیر می‌داند و بر آن است که آنان کافر بودند، ولی در ظاهر اظهار مسلمانی می‌کردند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.
اصل پانزدهم: دشمنان اسلام دو دسته بودند: عده‌ای از آنان همچون بت‎پرستان و سوفسطاییان‎، پیش از اسلام می‎زیستند و پاره‌ای نیز پس از ظهور اسلام پدیدار شدند. [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] فرقه‌هایی همچون شیعه و معتزله را جزو گروه اخیر می‌داند و بر آن است که آنان کافر بودند، ولی در ظاهر اظهار مسلمانی می‌کردند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7877 ر.ک: همان]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش