هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎شناسی تطبیقی''' نوشته [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]]، پژوهشی تطبیقی و مستند است، در جهت مقایسه و تطبیق مبادی هستی‎شناسی اسلامی و غربی و نقد مبانی فلسفی غرب.
'''‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‌شناسی تطبیقی''' نوشته [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]]، پژوهشی تطبیقی و مستند است، در جهت مقایسه و تطبیق مبادی هستی‌شناسی اسلامی و غربی و نقد مبانی فلسفی غرب.


کتاب هرم هستی، از آثار برجسته در حوزه متافیزیک به شمار می‌رود و از محتوای اثر چنین برداشت می‎شود که مرحوم حائری سعی زیادی نموده تا بتواند با مقایسه برخی مباحث فلسفه اسلامی با مباحث مطرح در متافیزیک غربی، عمق و اصالت فلسفه اسلامی را نشان دهد. بدون تردید، این اثر در زمان حیات ایشان و در زمانه‌ای که مباحث فلسفی و متافیزیکی غربی، حضور تازه و متفاوتی را در فرهنگ و جامعه ما تجربه می‌کردند، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/81205/13 احمدی زاده، حسن، ص13]</ref>.
کتاب هرم هستی، از آثار برجسته در حوزه متافیزیک به شمار می‌رود و از محتوای اثر چنین برداشت می‌شود که مرحوم حائری سعی زیادی نموده تا بتواند با مقایسه برخی مباحث فلسفه اسلامی با مباحث مطرح در متافیزیک غربی، عمق و اصالت فلسفه اسلامی را نشان دهد. بدون تردید، این اثر در زمان حیات ایشان و در زمانه‌ای که مباحث فلسفی و متافیزیکی غربی، حضور تازه و متفاوتی را در فرهنگ و جامعه ما تجربه می‌کردند، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/81205/13 احمدی زاده، حسن، ص13]</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده نظریه «هرم هستی»، ابتدا در رساله دکترای خود مطرح می‌کند، رساله‌ای که در خصوص علم حضوری که یکی از مهم‎ترین مباحث معرفت‎شناسی است، نگاشته شده و در دانشگاه تورنتو کانادا دفاع شده است. در هرم هستی، مرحوم حائری بر این باور است که هستی‎شناسی، دانش برترین و برترین دانش‎های انسانی، به معنای فراگیرترین دانش‎ها به لحاظ خصوصیت مفهوم وجود است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/5 همان، ص5-6]</ref>.
نویسنده نظریه «هرم هستی»، ابتدا در رساله دکترای خود مطرح می‌کند، رساله‌ای که در خصوص علم حضوری که یکی از مهم‎ترین مباحث معرفت‎شناسی است، نگاشته شده و در دانشگاه تورنتو کانادا دفاع شده است. در هرم هستی، مرحوم حائری بر این باور است که هستی‌شناسی، دانش برترین و برترین دانش‎های انسانی، به معنای فراگیرترین دانش‎ها به لحاظ خصوصیت مفهوم وجود است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/5 همان، ص5-6]</ref>.


[[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری یزدی]]، به بخش‎بندی ویژه‌ای در بحث از هستی قائل بودند که به عبارت بود از «اطلاق قسمی» و «اطلاق مقسمی» او «وجود مطلق» و «مطلق وجود» را متمایز از یکدیگر دانسته و بر مبنای این شناسایی، معتقد بود که بسیاری از مشکلات فلسفه شرق و غرب آسان شده و راه اندیشه هستی را برای استنباط و درک واقعیت یکتایی هستی همواره ساخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 همان، ص6]</ref>.
[[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری یزدی]]، به بخش‎بندی ویژه‌ای در بحث از هستی قائل بودند که به عبارت بود از «اطلاق قسمی» و «اطلاق مقسمی» او «وجود مطلق» و «مطلق وجود» را متمایز از یکدیگر دانسته و بر مبنای این شناسایی، معتقد بود که بسیاری از مشکلات فلسفه شرق و غرب آسان شده و راه اندیشه هستی را برای استنباط و درک واقعیت یکتایی هستی همواره ساخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 همان، ص6]</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
ایشان در هرم هستی بر این باور است که مراتب متفاوت هستی در هرم انتولوژیک توحیدی ایشان، در عین اختلاف و کثرت و گوناگونی‎ها و میناگری‎های ظهور و تجلیات از یکسو و اختلاف در شدت و ضعف و پیشی و پسی از سوی دیگر، همه از یک وحدت ناگسستنی و این‎همانی عینی و تحققی سرچشمه می‎گیرد. نظریه هندسی هرم هستی و انتولوژی توحیدی زیربنای تمام تحلیل‎های دیگر مرحوم حائری در مباحث جهان‎شناسی و جامعه‎شناسی و حقوق بشر و انسان‎شناسی و سیاست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهمیت بنیادی در میان آثار ایشان برخوردار است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 همان] </ref>.
ایشان در هرم هستی بر این باور است که مراتب متفاوت هستی در هرم انتولوژیک توحیدی ایشان، در عین اختلاف و کثرت و گوناگونی‎ها و میناگری‎های ظهور و تجلیات از یکسو و اختلاف در شدت و ضعف و پیشی و پسی از سوی دیگر، همه از یک وحدت ناگسستنی و این‎همانی عینی و تحققی سرچشمه می‎گیرد. نظریه هندسی هرم هستی و انتولوژی توحیدی زیربنای تمام تحلیل‎های دیگر مرحوم حائری در مباحث جهان‎شناسی و جامعه‎شناسی و حقوق بشر و انسان‎شناسی و سیاست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهمیت بنیادی در میان آثار ایشان برخوردار است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 همان] </ref>.


[[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]] در ذیل بحث از قاعده الواحد و ارتباط آن با نظریه هرم هستی، با تفکیک علیت از صدور، بحث هیوم در خصوص علت و معلول را بحثی در حیطه نخست یعنی علیت می‌داند نه در حیطه بحث از صدور و افاضه. این تفکیک برای بحث از نظریه هرم هستی از اهمیت بسیاری برخوردار است. گذشته از این، برای [[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]]، یکی از انگیزه‎های تألیف هرم هستی، فقدان این تصور است که وجود دارای مراتب است. ایشان بر این باور است که این تمایز در فلسفه غرب به‎خوبی مطرح نشده است. ازاین‎رو در بخش‎های ابتدایی این کتاب، کیفیت تصور فیلسوفان غرب از مفهوم وجود مطرح می‎شود و بدین نتیجه رهنمون می‎شود که اندیشمندان غربی تقسیمات ارسطویی درباره وجود اشتباه بزرگی کرده‌اند و بر اساس این اشتباه بزرگ تاریخی، نتایج مختلف و بعضاً پارادوکسیکالی در هستی‎شناسی گرفته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/7 همان، ص7]</ref>.
[[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]] در ذیل بحث از قاعده الواحد و ارتباط آن با نظریه هرم هستی، با تفکیک علیت از صدور، بحث هیوم در خصوص علت و معلول را بحثی در حیطه نخست یعنی علیت می‌داند نه در حیطه بحث از صدور و افاضه. این تفکیک برای بحث از نظریه هرم هستی از اهمیت بسیاری برخوردار است. گذشته از این، برای [[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]]، یکی از انگیزه‎های تألیف هرم هستی، فقدان این تصور است که وجود دارای مراتب است. ایشان بر این باور است که این تمایز در فلسفه غرب به‎خوبی مطرح نشده است. ازاین‎رو در بخش‎های ابتدایی این کتاب، کیفیت تصور فیلسوفان غرب از مفهوم وجود مطرح می‌شود و بدین نتیجه رهنمون می‌شود که اندیشمندان غربی تقسیمات ارسطویی درباره وجود اشتباه بزرگی کرده‌اند و بر اساس این اشتباه بزرگ تاریخی، نتایج مختلف و بعضاً پارادوکسیکالی در هستی‌شناسی گرفته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/7 همان، ص7]</ref>.


از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینان‎بخش‎ترین روشی است که می‎تواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، به‎واسطه این برهان می‎توان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهره‎گیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش می‌کند تا به نتیجه روشن و یقینی‌ای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/8 همان، ص8]</ref>.
از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینان‎بخش‎ترین روشی است که می‎تواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، به‎واسطه این برهان می‎توان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهره‎گیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش می‌کند تا به نتیجه روشن و یقینی‌ای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/8 همان، ص8]</ref>.


مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‎شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‌کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] با مهارتی بی‌نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‌ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‎تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/9 ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه]</ref>.
مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‌شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‌کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] با مهارتی بی‌نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‌ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‎تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/9 ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه]</ref>.


نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‎شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‌کند و بیان می‌دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‌خواهند بگویند.
نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‌شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‌کند و بیان می‌دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‌خواهند بگویند.


در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات [[ارسطو]]یی از هستی، بیان می‌دارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب می‎گویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام [[ارسطو]] هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقت‎ها او می‎گوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال می‎زند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمع‎بندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمه‌ای می‌داند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل داده‌اند:
در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات [[ارسطو]]یی از هستی، بیان می‌دارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب می‎گویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام [[ارسطو]] هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقت‎ها او می‎گوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال می‎زند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمع‎بندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمه‌ای می‌داند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل داده‌اند:
خط ۵۵: خط ۵۵:
# وجود رابط محض.
# وجود رابط محض.


حکمای اسلامی این اقسام را تعریف می‌کنند که در حقیقت در اینجا وجود به معنای وجود است یعنی ماهیاتی که متلبس به وجود شده و می‎شوند و لباس وجود پوشیده و می‎پوشند، از این سه قسم خارج نیستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/2 ر.ک: همان، ص2-6]</ref>.
حکمای اسلامی این اقسام را تعریف می‌کنند که در حقیقت در اینجا وجود به معنای وجود است یعنی ماهیاتی که متلبس به وجود شده و می‌شوند و لباس وجود پوشیده و می‎پوشند، از این سه قسم خارج نیستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/2 ر.ک: همان، ص2-6]</ref>.


مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است این‎ها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا می‌کند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار می‌رود و شما هست را به‎طور مستقل در نظر می‎گیرید آن‎هم به‎صورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار می‌دهید و حالت استی پیدا می‌کند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آن‎ها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها).
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است این‎ها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا می‌کند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار می‌رود و شما هست را به‎طور مستقل در نظر می‎گیرید آن‎هم به‎صورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار می‌دهید و حالت استی پیدا می‌کند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آن‎ها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها).
خط ۶۱: خط ۶۱:
در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره می‌کند و معنای رابطه در هستی‎ها را تشریح می‌کند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع می‌پردازد.
در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره می‌کند و معنای رابطه در هستی‎ها را تشریح می‌کند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع می‌پردازد.


کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر می‎شود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که می‎گوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمی‌کند و محلول حقیقی آن‎چنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>.
کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر می‌شود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که می‎گوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمی‌کند و محلول حقیقی آن‎چنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>.


در بخش دوم از کتاب مؤلف به مقایسه انتولوژی غربی و هستی‎شناسی اسلامی پرداخته و سخنان و باورهای حکمای اسلامی و تفاوت‎های آن را با نظریات غربی مطرح می‌کند، البته در بحث وجود محلولی نظریه کانت مبنی بر اینکه وجود محلولی در خارج بر ماهیت نمی‌افزاید را موردقبول فلاسفه اسلامی می‌داند؛ و در فلسفه اسلامی این مطلب به‎عنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده که وجود در حمل شایع صناعی عین ماهیت در خارج از ذهن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/24 ر.ک: همان، ص24-39]</ref>.
در بخش دوم از کتاب مؤلف به مقایسه انتولوژی غربی و هستی‌شناسی اسلامی پرداخته و سخنان و باورهای حکمای اسلامی و تفاوت‎های آن را با نظریات غربی مطرح می‌کند، البته در بحث وجود محلولی نظریه کانت مبنی بر اینکه وجود محلولی در خارج بر ماهیت نمی‌افزاید را موردقبول فلاسفه اسلامی می‌داند؛ و در فلسفه اسلامی این مطلب به‎عنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده که وجود در حمل شایع صناعی عین ماهیت در خارج از ذهن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/24 ر.ک: همان، ص24-39]</ref>.


بخش سوم از کتاب پیرامون برهان صدیقین از طریق منطق صورت است و مصنف در خلال مباحث خویش به‎نقد دیدگاه‎های کانت می‌پردازد. مؤلف انگیزه خود را از طرح این بحث این می‌داند که بتوانیم شناخت رابطه انتولوژیک خود و جهان با آفریدگار هستی را جستجو کنیم و بفهمیم وابستگی موجودیت ما با هستی مطلق چیست.
بخش سوم از کتاب پیرامون برهان صدیقین از طریق منطق صورت است و مصنف در خلال مباحث خویش به‎نقد دیدگاه‎های کانت می‌پردازد. مؤلف انگیزه خود را از طرح این بحث این می‌داند که بتوانیم شناخت رابطه انتولوژیک خود و جهان با آفریدگار هستی را جستجو کنیم و بفهمیم وابستگی موجودیت ما با هستی مطلق چیست.
خط ۸۱: خط ۸۱:
بخش ششم در مورد قواعد انتولوژی توحیدی است. مؤلف در بحث تقابل وحدت و کثرت بیان می‌دارد که آنجا که واحد است کثیر نیست و آنجا که کثرت است وحدت راهی ندارد و ما که به وحدت واجب‎الوجود اعتقاد داریم و موحد هستیم در توحید هیچ نوع کثرتی قائل نیستیم؛ کثرت را کسانی قائلند که ثنویت را قبول دارند و مشرکینند که به الهه‎های بسیار قائل هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/100 ر.ک: همان، ص100-128]</ref>.
بخش ششم در مورد قواعد انتولوژی توحیدی است. مؤلف در بحث تقابل وحدت و کثرت بیان می‌دارد که آنجا که واحد است کثیر نیست و آنجا که کثرت است وحدت راهی ندارد و ما که به وحدت واجب‎الوجود اعتقاد داریم و موحد هستیم در توحید هیچ نوع کثرتی قائل نیستیم؛ کثرت را کسانی قائلند که ثنویت را قبول دارند و مشرکینند که به الهه‎های بسیار قائل هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/100 ر.ک: همان، ص100-128]</ref>.


نگارنده در بخش هفتم کتاب به بررسی انتولوژی کانت پرداخته و سپس آنتولوزی کانت را با اپیستمولوژی که فلسفه علم اسلامی ‎باشد مقایسه کرده است که البته این دو در بسیاری از جهات با هم مشابهت دارند. سپس به موضوع معقولات ثانیه پرداخته شده که بر دو قسم می‎باشند: معقولات ثانیه به‌اصطلاح حکیم و معقولات ثانیه به‌اصطلاح منطق؛ مصنف به تشریح معقولات ثانیه به‌اصطلاح حکیم پرداخته و بیان می‌دارد که این قسم از معقولات، عروضش در ذهن است و اتصافش در خارج است و به‌این‎علت به‌اصطلاح حکیم این‎گونه معقولات در خارج مثل امکان، حمل بر وجود می‎شوند؛ در ادامه به مقابله و تطبیق نظریات کانت در این زمینه با فلسفه اسلامی می‌پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/154 ر.ک: همان، ص154-172]</ref>.
نگارنده در بخش هفتم کتاب به بررسی انتولوژی کانت پرداخته و سپس آنتولوزی کانت را با اپیستمولوژی که فلسفه علم اسلامی ‎باشد مقایسه کرده است که البته این دو در بسیاری از جهات با هم مشابهت دارند. سپس به موضوع معقولات ثانیه پرداخته شده که بر دو قسم می‎باشند: معقولات ثانیه به‌اصطلاح حکیم و معقولات ثانیه به‌اصطلاح منطق؛ مصنف به تشریح معقولات ثانیه به‌اصطلاح حکیم پرداخته و بیان می‌دارد که این قسم از معقولات، عروضش در ذهن است و اتصافش در خارج است و به‌این‎علت به‌اصطلاح حکیم این‎گونه معقولات در خارج مثل امکان، حمل بر وجود می‌شوند؛ در ادامه به مقابله و تطبیق نظریات کانت در این زمینه با فلسفه اسلامی می‌پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/154 ر.ک: همان، ص154-172]</ref>.


بخش هشتم و بخش اصلی این نوشتار در موضوع هرم هستی است. هرم هستی نمایش‎دهنده سیستم وحدت وجود انتقادی است که نگارنده بر اساس قواعد فلسفی، منطقی، ریاضی اثبات کرده است که راه خرد و اندیشه را با سیر و سلوک رهروات حق هم آهنگ سازد. تز هرم هستی خلاصه بخشی از تز دکتری نگارنده است که پیرامون علم حضوری در دانشگاه تورنتو کانادا در سال 1978 زیر نظر هفت تن از مشهورترین فلاسفه معاصر به تصویب رسیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/173 ر.ک: همان، 173]</ref>.
بخش هشتم و بخش اصلی این نوشتار در موضوع هرم هستی است. هرم هستی نمایش‎دهنده سیستم وحدت وجود انتقادی است که نگارنده بر اساس قواعد فلسفی، منطقی، ریاضی اثبات کرده است که راه خرد و اندیشه را با سیر و سلوک رهروات حق هم آهنگ سازد. تز هرم هستی خلاصه بخشی از تز دکتری نگارنده است که پیرامون علم حضوری در دانشگاه تورنتو کانادا در سال 1978 زیر نظر هفت تن از مشهورترین فلاسفه معاصر به تصویب رسیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/173 ر.ک: همان، 173]</ref>.
خط ۹۷: خط ۹۷:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
#مقدمه و متن کتاب.
#مقدمه و متن کتاب.
#[[:noormags:1272697|احمدی زاده، حسن، بررسی و نقد کتاب هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎شناسی تطبیقی، هستی‎شناسی تطبیقی: چالش‎ها و کاستی‎ها، پژوهش‎نامه انتقادی متون و برنامه‎های علوم انسانی، مهر و آبان 1396، شماره 47]].
#[[:noormags:1272697|احمدی زاده، حسن، بررسی و نقد کتاب هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‌شناسی تطبیقی، هستی‌شناسی تطبیقی: چالش‎ها و کاستی‎ها، پژوهش‎نامه انتقادی متون و برنامه‎های علوم انسانی، مهر و آبان 1396، شماره 47]].


==وابسته‌ها==  
==وابسته‌ها==  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش