۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
فصل دوم کتاب در باب توسل به پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) و استغاثه به آنان و طلب حوائج از ایشان است. بنا به نظر ابن تیمیه و وهابیت، این امور را باید تنها به درگاه خداوند عرضه کرد و بردن آنها به درگاه دیگری، شرک است و کسی که چنین کند باید فورا توبه نماید، وگرنه مهدور الدم خواهد بود. در ادامه مؤلف با طرح شواهد گوناگون تاریخی، به نقض این ادعا از طرف بزرگان خود وهابیت پرداخته و سپس با طرح ادله عقلی و نقلی معتبر از قرآن کریم و روایات نبی مکرم اسلام(ص) این ادعای پوچ را مردود اعلام میدارد<ref>ر.ک: همان، ص19-34</ref>. | فصل دوم کتاب در باب توسل به پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) و استغاثه به آنان و طلب حوائج از ایشان است. بنا به نظر ابن تیمیه و وهابیت، این امور را باید تنها به درگاه خداوند عرضه کرد و بردن آنها به درگاه دیگری، شرک است و کسی که چنین کند باید فورا توبه نماید، وگرنه مهدور الدم خواهد بود. در ادامه مؤلف با طرح شواهد گوناگون تاریخی، به نقض این ادعا از طرف بزرگان خود وهابیت پرداخته و سپس با طرح ادله عقلی و نقلی معتبر از قرآن کریم و روایات نبی مکرم اسلام(ص) این ادعای پوچ را مردود اعلام میدارد<ref>ر.ک: همان، ص19-34</ref>. | ||
فصل بعدی پیرامون نماز و دعا نزد قبور است، که فرقه ضاله وهابیت بنا به اعتماد به نظر ابن تیمیه این عمل را مطابق شرک و کفر صریح دانستهاند و میگویند: وقتی انسان به زیارت قبر نبی مکرم اسلام(ص) میرود، پس از سلام به پیامبر اکرم(ص)، برای دعا و عرض حاجت باید از قبر نبی اکرم(ص) رو برگرداند به سمت قبله و فقط با خداوند متعال راز و نیاز کند، وگرنه مرتکب شرک و نفاق شده است. نگارنده در پاسخ به چنین تفکری، استدلال به عمومات جواز نماز و دعا در هر مکانی میکند که عموم آنها مکانهای زیارتی و قبور را نیز شامل | فصل بعدی پیرامون نماز و دعا نزد قبور است، که فرقه ضاله وهابیت بنا به اعتماد به نظر ابن تیمیه این عمل را مطابق شرک و کفر صریح دانستهاند و میگویند: وقتی انسان به زیارت قبر نبی مکرم اسلام(ص) میرود، پس از سلام به پیامبر اکرم(ص)، برای دعا و عرض حاجت باید از قبر نبی اکرم(ص) رو برگرداند به سمت قبله و فقط با خداوند متعال راز و نیاز کند، وگرنه مرتکب شرک و نفاق شده است. نگارنده در پاسخ به چنین تفکری، استدلال به عمومات جواز نماز و دعا در هر مکانی میکند که عموم آنها مکانهای زیارتی و قبور را نیز شامل میشود و نهیای هم در مورد آن صادر نشده، پس حکم به جواز میشود. همچنین ادلهای دال بر سیره حضرت زهرا(س) بر این امر حکایت از جواز آن دارد و از این دست شواهد، سیره مسلمین و علما و صحابه بر این امر است که به نمونههایی از آن در کتاب اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص35-48</ref>. | ||
از جمله فصول مهم در این کتاب، بحث پیرامون شفاعت است. رای وهابیت در زمینه شفاعت این است که طلب شفاعت از انبیا و صالحین و ملائکه حرام شرک و کفر به خداوند متعال است و کسی که چنین عملی مرتکب شود، ریختن خونش جایز است. نگارنده در پاسخ به چنین توهم پوچی از جانب وهابیت، از طرق مختلفی به پاسخ میپردازد. ابتدا با بیان حقیقت مفهومی و اقسام شفاعت به تقریر و رفع شبهه میپردازد، سپس در جوابی دیگر بیان میدارد که معنای شفاعت چیزی جز دعای شفاعتکننده (که پیامبر(ص) و مابقی معصومین(ع) باشند) به درگاه الهی برای طلب غفران و بخشش بندگان یا قضای حوائج ایشان نیست و در واقع شفاعت، نوعی از دعا کردن است. آیا به نظر وهابیان دعا کردن ممنوع است؟ در تأیید این مطلب، روایت نبی مکرم اسلام است که میفرماید: «من دعا لأخيه المسلم بظهر الغيب استجيب له» و همینطور روایات دیگری به این مضمون که مؤید این مدعاست و همچنین است آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه «28 انبیاء» و آیه «28 نوح» که دال بر شفاعت نبی مکرم اسلام(ع) و سایر انبیا از بندگان خداست<ref>ر.ک: همان، ص69-90</ref>. | از جمله فصول مهم در این کتاب، بحث پیرامون شفاعت است. رای وهابیت در زمینه شفاعت این است که طلب شفاعت از انبیا و صالحین و ملائکه حرام شرک و کفر به خداوند متعال است و کسی که چنین عملی مرتکب شود، ریختن خونش جایز است. نگارنده در پاسخ به چنین توهم پوچی از جانب وهابیت، از طرق مختلفی به پاسخ میپردازد. ابتدا با بیان حقیقت مفهومی و اقسام شفاعت به تقریر و رفع شبهه میپردازد، سپس در جوابی دیگر بیان میدارد که معنای شفاعت چیزی جز دعای شفاعتکننده (که پیامبر(ص) و مابقی معصومین(ع) باشند) به درگاه الهی برای طلب غفران و بخشش بندگان یا قضای حوائج ایشان نیست و در واقع شفاعت، نوعی از دعا کردن است. آیا به نظر وهابیان دعا کردن ممنوع است؟ در تأیید این مطلب، روایت نبی مکرم اسلام است که میفرماید: «من دعا لأخيه المسلم بظهر الغيب استجيب له» و همینطور روایات دیگری به این مضمون که مؤید این مدعاست و همچنین است آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه «28 انبیاء» و آیه «28 نوح» که دال بر شفاعت نبی مکرم اسلام(ع) و سایر انبیا از بندگان خداست<ref>ر.ک: همان، ص69-90</ref>. | ||
موضوع امامت و جانشینی پس از نبی مکرم اسلام(ص)، از جمله مباحث چالشبرانگیز این نوشتار است. در واقع بحث امامت و وجود اختلافات ریشهای در آن موجب سایر اختلافات بین مذاهب گردیده است؛ لذا نگارنده بهحق، به تفصیل چنین موضوعی پرداخته است. در ابتدای فصل به مقدماتی در باب شناخث موضوع امامت و خلافت پرداخته شده است؛ مباحثی چون: تعریف امامت، اینکه آیا امامت از اصول دین است یا فروع دین، ماهیت امامت نزد اهل سنت، ماهیت امامت نزد شیعه، آیا شورا ملاک انتخاب خلیفه است؟ آیا بیعت ملاک انتخاب اصلح است و سایر مباحث مقدماتی مرتبط با امامت که نگارنده پس از طرح آنها وارد مباحث اصلی امامت | موضوع امامت و جانشینی پس از نبی مکرم اسلام(ص)، از جمله مباحث چالشبرانگیز این نوشتار است. در واقع بحث امامت و وجود اختلافات ریشهای در آن موجب سایر اختلافات بین مذاهب گردیده است؛ لذا نگارنده بهحق، به تفصیل چنین موضوعی پرداخته است. در ابتدای فصل به مقدماتی در باب شناخث موضوع امامت و خلافت پرداخته شده است؛ مباحثی چون: تعریف امامت، اینکه آیا امامت از اصول دین است یا فروع دین، ماهیت امامت نزد اهل سنت، ماهیت امامت نزد شیعه، آیا شورا ملاک انتخاب خلیفه است؟ آیا بیعت ملاک انتخاب اصلح است و سایر مباحث مقدماتی مرتبط با امامت که نگارنده پس از طرح آنها وارد مباحث اصلی امامت میشود. | ||
مبحث اول به طرح ادله عقلیه دال بر عصمت امام پرداخته است و اینکه کسی که میخواهد جانشین پیامبر معصوم شود خود نیز باید از مقام عصمت برخوردار باشد، نه اینکه مانند خلفای ثلاثه، سابقه کفر داشته و در طول زندگی خطاهای بزرگی مرتکب شده باشد. | مبحث اول به طرح ادله عقلیه دال بر عصمت امام پرداخته است و اینکه کسی که میخواهد جانشین پیامبر معصوم شود خود نیز باید از مقام عصمت برخوردار باشد، نه اینکه مانند خلفای ثلاثه، سابقه کفر داشته و در طول زندگی خطاهای بزرگی مرتکب شده باشد. |
ویرایش