موسوی غروی، محمدجواد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۷: خط ۳۷:
</div>
</div>


'''محمدجواد موسوی غروی''' (متوفی 1426ق) از فقهای معاصر اصفهان، دارای اجازه از برخی علما، صاحب تألیفات و دارای نگاه جدید به فقه و اصول که مخالفت عده‎ای را برانگیخت.
'''محمدجواد موسوی غروی''' (متوفی 1426ق) از فقهای معاصر اصفهان، دارای اجازه از برخی علما، صاحب تألیفات و دارای نگاه جدید به فقه و اصول که مخالفت عده‌ای را برانگیخت.


او معتقد به وجوب نماز جمعه بود و در برگزاری آن به امامت حاج‎آقا رحیم ارباب تلاش بسیار کرد. وی همچنین به وحدت مسلمانان و عینیت دیانت و سیاست اعتقاد ویژه‎ای داشت و در راستای تحقق این امر تلاش می‎کرد. او همچنین در پیراستن و حفظ زبان فارسی از دستبردها و تحریفات بیگانگان نیز کوشش کرده است.
او معتقد به وجوب نماز جمعه بود و در برگزاری آن به امامت حاج‎آقا رحیم ارباب تلاش بسیار کرد. وی همچنین به وحدت مسلمانان و عینیت دیانت و سیاست اعتقاد ویژه‌ای داشت و در راستای تحقق این امر تلاش می‎کرد. او همچنین در پیراستن و حفظ زبان فارسی از دستبردها و تحریفات بیگانگان نیز کوشش کرده است.


== تولد ==
== تولد ==
وی در سال 1285ش در قریه «الون آباد» از توابع کوهپایه اصفهان در خانواده‎ای روحانی متولد شد.
وی در سال 1285ش در قریه «الون آباد» از توابع کوهپایه اصفهان در خانواده‌ای روحانی متولد شد.


==خاندان==
==خاندان==
خط ۵۰: خط ۵۰:
وی در زندگی‎نامه خودنوشتش درباره تحصیلاتش می‎نویسد: «مرحوم والد، مرا از چهارسالگی به مکتب فرستاد و مقدمات را نزد دو تن از علمای زادگاه خود فرا گرفتم و پس‎ازآن که به قریه نیسیان کوچ کردیم تا سن یازده‎سالگی نزد «حاج ملا قاسم اثیمی» و «حاج ملا حسین فائق» شرایع الاسلام، مغنی، نجاة العباد، حاشیه ملاعبدالله، بخشی از شرح لمعه، مطول تفتازانی و معالم الاصول را خواندم و در همین ایام از محضر «حاج سید محمود روحانی» نیز بهره گرفتم.»<ref>همان</ref>
وی در زندگی‎نامه خودنوشتش درباره تحصیلاتش می‎نویسد: «مرحوم والد، مرا از چهارسالگی به مکتب فرستاد و مقدمات را نزد دو تن از علمای زادگاه خود فرا گرفتم و پس‎ازآن که به قریه نیسیان کوچ کردیم تا سن یازده‎سالگی نزد «حاج ملا قاسم اثیمی» و «حاج ملا حسین فائق» شرایع الاسلام، مغنی، نجاة العباد، حاشیه ملاعبدالله، بخشی از شرح لمعه، مطول تفتازانی و معالم الاصول را خواندم و در همین ایام از محضر «حاج سید محمود روحانی» نیز بهره گرفتم.»<ref>همان</ref>


در سن دوازده‎سالگی همراه مرحوم والد به اصفهان آمدیم. پدرم در مدرسه ملاعبدالله واقع در بازار بزرگ اصفهان حجره‎ای برایم گرفت. از این زمان در درس مرحوم «حاج شیخ علی یزدی» حاضر شدم و مغنی و تمام شرح لمعه و مطول را خواندم.<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref>
در سن دوازده‎سالگی همراه مرحوم والد به اصفهان آمدیم. پدرم در مدرسه ملاعبدالله واقع در بازار بزرگ اصفهان حجره‌ای برایم گرفت. از این زمان در درس مرحوم «حاج شیخ علی یزدی» حاضر شدم و مغنی و تمام شرح لمعه و مطول را خواندم.<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref>


موسوی غروی، شیوه تحصیلش را این‎چنین توضیح می‌دهد: «اینجانب از آغاز تحصیل به حفظ قرآن پرداختم. هنگام تعلم قواعد و ادبیات عرب، تمام اشعاری که در کتب ادبی مورد استشهاد بود، به حافظه می‎سپردم... نهج‎البلاغه و بسیاری از روایات چهار کتاب [کتب اربعه شیعه] و کتب صدوق را حفظ کردم. قصائد سبعه ابن ابی الحدید و قصیده برده و قصیده فرزدق در مدح حضرت سجاد(ع) و قصیده شنفری و اشعار شعراء نامی عرب و اکثر دیوان متنبی و اشعار حکماء ادب فارسی مانند مولوی، سعدی، حافظ، سنایی و سائر شعرای معروف، هرچه را پسندیدم، حفظ نمودم. دوره بحارالانوار را مطالعه و اخباری که مورد استشهاد واقع می‎شد حفظ کردم و بسیاری از متون کلمات علماء را در مطالب عدیده و اکثر منظومه منطق و منظومه حکمت سبزواری را از بر نمودم. سرانجام در سن بیست‎وپنج سالگی حدود چهل هزار روایت در حافظه داشتم.»<ref>ر.ک: همان، صفحه یب</ref>
موسوی غروی، شیوه تحصیلش را این‎چنین توضیح می‌دهد: «اینجانب از آغاز تحصیل به حفظ قرآن پرداختم. هنگام تعلم قواعد و ادبیات عرب، تمام اشعاری که در کتب ادبی مورد استشهاد بود، به حافظه می‎سپردم... نهج‎البلاغه و بسیاری از روایات چهار کتاب [کتب اربعه شیعه] و کتب صدوق را حفظ کردم. قصائد سبعه ابن ابی الحدید و قصیده برده و قصیده فرزدق در مدح حضرت سجاد(ع) و قصیده شنفری و اشعار شعراء نامی عرب و اکثر دیوان متنبی و اشعار حکماء ادب فارسی مانند مولوی، سعدی، حافظ، سنایی و سائر شعرای معروف، هرچه را پسندیدم، حفظ نمودم. دوره بحارالانوار را مطالعه و اخباری که مورد استشهاد واقع می‎شد حفظ کردم و بسیاری از متون کلمات علماء را در مطالب عدیده و اکثر منظومه منطق و منظومه حکمت سبزواری را از بر نمودم. سرانجام در سن بیست‎وپنج سالگی حدود چهل هزار روایت در حافظه داشتم.»<ref>ر.ک: همان، صفحه یب</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
او در اتوبیوگرافیش (سرگذشت خودنوشت) می‎نویسد: در ابتدا تحصیل و سپس تعلیم، تمایل چندانی به نشستن بر منبر و ایراد سخنرانی نداشتم و بیشتر دوستدار تحقیق و تدریس بودم؛ اما به امر حکیم و فقیه وارسته مرحوم حاج‎آقا رحیم ارباب که فرمودند: «ارشاد و هدایت مردم بر شما فرض است». به وعظ و تبلیغ پرداختم.
او در اتوبیوگرافیش (سرگذشت خودنوشت) می‎نویسد: در ابتدا تحصیل و سپس تعلیم، تمایل چندانی به نشستن بر منبر و ایراد سخنرانی نداشتم و بیشتر دوستدار تحقیق و تدریس بودم؛ اما به امر حکیم و فقیه وارسته مرحوم حاج‎آقا رحیم ارباب که فرمودند: «ارشاد و هدایت مردم بر شما فرض است». به وعظ و تبلیغ پرداختم.


روش من در تبلیغ از ابتدا چنین بود که از راه استدلال به کتاب و سنت و ادله عقلیه با بدعت‎های فراوان و اسرائیلیات و اخبار مبدعین و جعّالین و غلاة و منحرفین از مذهب امامیه به مبارزه و محاجه پرداختم و کثیری از اخبار منحوله و بی‎اساس را با استدلال کامل ابطال نمود و اخبار مبهمه و مشکله را توضیح داده، حق آن‎ها را ثبت نمودم... [تحقیقاتم اگرچه از یک‎سو موردتوجه افراد دانشور قرار گرفت] اما از دیگرسو سبب شد که از آزار و مخالف و بدگویی‎ها و تهمت‎های تفرقه‎افکنان و اهل بعدت و افراد عوام‎فریب در امان نمانم. مخالفان تا توانستند سعی در پراکندن مردم از حوزه وعظ و تعلیم و تدریس من نمودند و در نتیجه چنان‎که شایسته است تحقیقات و آراء علمی اینجانب موردتوجه و عمل قرار نگرفت.<ref>همان، صفحات ید و یه</ref> و در جای دیگر می‎نویسد: «با نهایت تأسف اعلام می‌دارم که عمر من در شهر اصفهان گذشت بی‎آنکه بتوانم به هدف منشود و مقصود نائل آیم و بی‎آنکه اهل علم و دانش و تحقیق از من بهره‎ای گرفته باشند».<ref>همان، صفحه یو</ref>
روش من در تبلیغ از ابتدا چنین بود که از راه استدلال به کتاب و سنت و ادله عقلیه با بدعت‎های فراوان و اسرائیلیات و اخبار مبدعین و جعّالین و غلاة و منحرفین از مذهب امامیه به مبارزه و محاجه پرداختم و کثیری از اخبار منحوله و بی‎اساس را با استدلال کامل ابطال نمود و اخبار مبهمه و مشکله را توضیح داده، حق آن‎ها را ثبت نمودم... [تحقیقاتم اگرچه از یک‎سو موردتوجه افراد دانشور قرار گرفت] اما از دیگرسو سبب شد که از آزار و مخالف و بدگویی‎ها و تهمت‎های تفرقه‌افکنان و اهل بعدت و افراد عوام‎فریب در امان نمانم. مخالفان تا توانستند سعی در پراکندن مردم از حوزه وعظ و تعلیم و تدریس من نمودند و در نتیجه چنان‎که شایسته است تحقیقات و آراء علمی اینجانب موردتوجه و عمل قرار نگرفت.<ref>همان، صفحات ید و یه</ref> و در جای دیگر می‎نویسد: «با نهایت تأسف اعلام می‌دارم که عمر من در شهر اصفهان گذشت بی‎آنکه بتوانم به هدف منشود و مقصود نائل آیم و بی‎آنکه اهل علم و دانش و تحقیق از من بهره‌ای گرفته باشند».<ref>همان، صفحه یو</ref>


== برخی ویژگی‎ها ==
== برخی ویژگی‎ها ==
خط ۹۴: خط ۹۴:


=== چاپ نشده ===
=== چاپ نشده ===
# تعریف و تبیین مذهب حق شیعه و پاسخ پاره‎ای شبهات (ضوء النیرین فی حدیث الثقلین)؛
# تعریف و تبیین مذهب حق شیعه و پاسخ پاره‌ای شبهات (ضوء النیرین فی حدیث الثقلین)؛
# جلد سوم آدم از نظر قرآن (درباره آیه انی جاعل فی الارض خلیفة)؛
# جلد سوم آدم از نظر قرآن (درباره آیه انی جاعل فی الارض خلیفة)؛
# جلد دوم فقه استدلالی؛
# جلد دوم فقه استدلالی؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش