جبر و اختیار (فانی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۳۲: خط ۳۲:
مترجم کتاب درباره اهمیت این کتاب که تصمیم بر ترجمه آن گرفته است بیان می‌دارد که: بهترین کتابی که رفع اشکالات می‎نماید و شبهات دو دسته (جبریان و مفوضه) را از بین می‎برد و عقیده حقه پیشوایان ما را روشن و آفتابی می‌سازد به‎طوری‎که بعد از مطالعه آن هیچ‎گونه شبهه‎ای در ذهن باقی نمی‎ماند، کتاب «المختار في الجبر و الاختيار»، است که نتیجه آراء و افکار علمی علامه بزرگوار و محقق عالی‎مقداری که در دانشمندان دینی نظیر او کمتر یافت می‌شود، می‎باشد و چون این کتاب به زبان عربی بود و فارسی‎زبانان از فیض آن محروم بودند و از طرف دیگر اشکالات جبر و تفویض همگانی است، به‎ویژه برای کسانی که از علوم اسلامی اطلاع کافی ندارند و می‎خواهند به حقیقت برسند و این کتاب برای حل مشکلات آنها کافی بود، لازم دانستم به ترجمه آن و توضیح بعضی از عبارات در پاورقی اقدام نمایم تا در راه رساندن افکار اسلامی و اندیشه پیشوایان بزرگ دینی خدمتی کرده باشم<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ص‎3</ref>.
مترجم کتاب درباره اهمیت این کتاب که تصمیم بر ترجمه آن گرفته است بیان می‌دارد که: بهترین کتابی که رفع اشکالات می‎نماید و شبهات دو دسته (جبریان و مفوضه) را از بین می‎برد و عقیده حقه پیشوایان ما را روشن و آفتابی می‌سازد به‎طوری‎که بعد از مطالعه آن هیچ‎گونه شبهه‎ای در ذهن باقی نمی‎ماند، کتاب «المختار في الجبر و الاختيار»، است که نتیجه آراء و افکار علمی علامه بزرگوار و محقق عالی‎مقداری که در دانشمندان دینی نظیر او کمتر یافت می‌شود، می‎باشد و چون این کتاب به زبان عربی بود و فارسی‎زبانان از فیض آن محروم بودند و از طرف دیگر اشکالات جبر و تفویض همگانی است، به‎ویژه برای کسانی که از علوم اسلامی اطلاع کافی ندارند و می‎خواهند به حقیقت برسند و این کتاب برای حل مشکلات آنها کافی بود، لازم دانستم به ترجمه آن و توضیح بعضی از عبارات در پاورقی اقدام نمایم تا در راه رساندن افکار اسلامی و اندیشه پیشوایان بزرگ دینی خدمتی کرده باشم<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ص‎3</ref>.


این کتاب مشتمل بر هشت مقدمه است که اساس مباحث فصول آتی محسوب می‌شود؛ مباحثی چون: مقدمه اول: نسبت شرور و بدی‎ها به ماهیت و ذاتی بودن آن‎ها سخنی بی‌دلیل است؛ مقدمه دوم: علل قوام نوعی در تمام افراد نوع یکسان است؛ مقدمه سوم: نیک‎بختی و بدمنشی نتیجه کردار نیک و بد دامنگیر انسان می‌شود و در حقیقت همان کردار نیک است که انسان را نیک‎بخت و سعید می‎کند و کردار بد است که او را بدمنش و شقی می‎نماید؛ مقدمه چهارم: دستگاه قانون‎گذاری الهی برای به‎کار بستن غرائز انسان در مسیر عقل‎پسند و مطابق با فطرت بشری می‎باشد و از به‎کار بستن قوا و غرائز مانع نشده و از پیروی کردن خواسته آن‎ها جلوگیری ننموده است؛ مقدمه پنجم: هر موجود ممکن الوجودی در حدوث و بقا نیاز به مؤثر و علت دارد و گذشته از این در تمام مراتب و بهره‎های هستی نیز بدان نیازمند است؛ مقدمه ششم: ویژگی‎ها و تمایزات واجب الوجود نسبت به ممکن الوجود، از جمله ازلی و ابدی بودن و...؛ مقدمه هفتم: اقسام و خواص صفات واجب الوجود، چه صفات ذات و چه صفات فعل؛ مقدمه هشتم: چرایی و چگونگی خلقت مخلوقات<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4-52</ref>.
این کتاب مشتمل بر هشت مقدمه است که اساس مباحث فصول آتی محسوب می‌شود؛ مباحثی چون: مقدمه اول: نسبت شرور و بدی‎ها به ماهیت و ذاتی بودن آن‎ها سخنی بی‌دلیل است؛ مقدمه دوم: علل قوام نوعی در تمام افراد نوع یکسان است؛ مقدمه سوم: نیک‎بختی و بدمنشی نتیجه کردار نیک و بد دامنگیر انسان می‌شود و در حقیقت همان کردار نیک است که انسان را نیک‎بخت و سعید می‌کند و کردار بد است که او را بدمنش و شقی می‎نماید؛ مقدمه چهارم: دستگاه قانون‎گذاری الهی برای به‎کار بستن غرائز انسان در مسیر عقل‎پسند و مطابق با فطرت بشری می‎باشد و از به‎کار بستن قوا و غرائز مانع نشده و از پیروی کردن خواسته آن‎ها جلوگیری ننموده است؛ مقدمه پنجم: هر موجود ممکن الوجودی در حدوث و بقا نیاز به مؤثر و علت دارد و گذشته از این در تمام مراتب و بهره‎های هستی نیز بدان نیازمند است؛ مقدمه ششم: ویژگی‎ها و تمایزات واجب الوجود نسبت به ممکن الوجود، از جمله ازلی و ابدی بودن و...؛ مقدمه هفتم: اقسام و خواص صفات واجب الوجود، چه صفات ذات و چه صفات فعل؛ مقدمه هشتم: چرایی و چگونگی خلقت مخلوقات<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4-52</ref>.
   
   
فصل اول، در جبر و اختیار است. این فصل خلاصه‎ای است از طرح نظرات گوناگون فرق کلامی در باب جبر و اختیار.
فصل اول، در جبر و اختیار است. این فصل خلاصه‎ای است از طرح نظرات گوناگون فرق کلامی در باب جبر و اختیار.
خط ۳۹: خط ۳۹:
نظریه دوم برخلاف گفتار اول است، به اینکه افعال از نیروی خود مردم سر می‎زند و خداوند متعال هیچ‎گونه دخالتی در آن‎ها ندارد که این قول را معتزله اختیار کرده‎اند.
نظریه دوم برخلاف گفتار اول است، به اینکه افعال از نیروی خود مردم سر می‎زند و خداوند متعال هیچ‎گونه دخالتی در آن‎ها ندارد که این قول را معتزله اختیار کرده‎اند.


نظریه سوم این است که در صدور افعال دو نیرو با هم مشترکند و کارهایی که از مردم سر می‎زند، فاعل آنها هم خداست و هم مردم و قائلین به آن بر دو دسته‎اند: اول ابواسحاق که گفته است: دو نیرو در عرض همند و هرکدام بالاستقلال تأثیر می‎کند و دو علت با هم جمع می‌شوند و یک معلول از آنها سر می‎زند؛ دوم فلاسفه‎اند که گفته‎اند: نیروی عبددر طول نیروی خداست، بدین نحو که نخست قدرت خداوند اثر می‎کند در قدرت عبد، سپس قدرت عبداثر می‎کند در انجام فعل و تأثیر قدرت عبددر تحت تأثیر قدرت خداست که از این تعبیر کرده‎اند به اضطرار عبددر اختیار. این قول اگرچه به‎ظاهر جبر را می‌رساند و اینکه مردم تکوینا از خود اختیاری ندارند، لکن ممکن است آن را سر و صورتی داد، به صورتی که منافاتی با اختیار نداشته باشد و برگشت آن به قول چهارم باشد.
نظریه سوم این است که در صدور افعال دو نیرو با هم مشترکند و کارهایی که از مردم سر می‎زند، فاعل آنها هم خداست و هم مردم و قائلین به آن بر دو دسته‎اند: اول ابواسحاق که گفته است: دو نیرو در عرض همند و هرکدام بالاستقلال تأثیر می‌کند و دو علت با هم جمع می‌شوند و یک معلول از آنها سر می‎زند؛ دوم فلاسفه‎اند که گفته‎اند: نیروی عبددر طول نیروی خداست، بدین نحو که نخست قدرت خداوند اثر می‌کند در قدرت عبد، سپس قدرت عبداثر می‌کند در انجام فعل و تأثیر قدرت عبددر تحت تأثیر قدرت خداست که از این تعبیر کرده‎اند به اضطرار عبددر اختیار. این قول اگرچه به‎ظاهر جبر را می‌رساند و اینکه مردم تکوینا از خود اختیاری ندارند، لکن ممکن است آن را سر و صورتی داد، به صورتی که منافاتی با اختیار نداشته باشد و برگشت آن به قول چهارم باشد.


گفتار چهارم که از نظر نگارنده بهترین قول مختار است، قول امر بین الامرین است؛ بدین معنا که قدرت و نیروی انسانی از فیض و بخشندگی خداست، مانند دیگر معدات فعل از قوای ظاهری و باطنی و اعضای بدن و هرچه در انجام کار دخالت دارد، خواه از اسباب و علل فعل باشد، از شرائط و همچنین چیزهایی که باعث رغبت به طاعت می‌شود و انسان را از معاصی و گناهان نگهداری می‎نماید که آن را لطف رحمانی گویند که تمام اینها از فیض و رحمت خداست و با تمام اینها باز هم انسان در انجام دادن کار مختار است.<ref>ر.ک: همان، ص‎52-56</ref>.
گفتار چهارم که از نظر نگارنده بهترین قول مختار است، قول امر بین الامرین است؛ بدین معنا که قدرت و نیروی انسانی از فیض و بخشندگی خداست، مانند دیگر معدات فعل از قوای ظاهری و باطنی و اعضای بدن و هرچه در انجام کار دخالت دارد، خواه از اسباب و علل فعل باشد، از شرائط و همچنین چیزهایی که باعث رغبت به طاعت می‌شود و انسان را از معاصی و گناهان نگهداری می‎نماید که آن را لطف رحمانی گویند که تمام اینها از فیض و رحمت خداست و با تمام اینها باز هم انسان در انجام دادن کار مختار است.<ref>ر.ک: همان، ص‎52-56</ref>.
خط ۴۹: خط ۴۹:


فصل سوم پیرامون نظریه برخی از فلاسفه است، مبنی بر اینکه اختیار انسان اضطراری است و انسان اگرچه مختار است، لکن در اختیار کردن مجبور و مقهور است. از جمله ادله ایشان بر ادعای خویش این است که اراده انسان باید به اراده خدا برسد، وگرنه تسلسل لازم می‎آید و تسلسل باطل است و هنگامی که تمام اراده‎ها منتهی به خدا شدند، از انسان سلب اختیار می‌شود.
فصل سوم پیرامون نظریه برخی از فلاسفه است، مبنی بر اینکه اختیار انسان اضطراری است و انسان اگرچه مختار است، لکن در اختیار کردن مجبور و مقهور است. از جمله ادله ایشان بر ادعای خویش این است که اراده انسان باید به اراده خدا برسد، وگرنه تسلسل لازم می‎آید و تسلسل باطل است و هنگامی که تمام اراده‎ها منتهی به خدا شدند، از انسان سلب اختیار می‌شود.
پاسخ این است که خداوند متعال به جعل بسیط انسان را با اراده و اختیار آفریده است و اختیار، امری جدای از وجود انسان نیست که بشود آن را تفکیک و به آن اشاره کنیم، فلذا لازمه انسانیت، اختیار بالفعل اوست و اختیار به آن معناست که اگر بخواهد انجام می‌دهد یا ترک می‎کند.
پاسخ این است که خداوند متعال به جعل بسیط انسان را با اراده و اختیار آفریده است و اختیار، امری جدای از وجود انسان نیست که بشود آن را تفکیک و به آن اشاره کنیم، فلذا لازمه انسانیت، اختیار بالفعل اوست و اختیار به آن معناست که اگر بخواهد انجام می‌دهد یا ترک می‌کند.
همچنین ادله دیگری در مورد این ادعا از سوی فلاسفه مطرح شده است که مؤلف به‎تفصیل به طرح و نقد آنها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص‎62-66</ref>.
همچنین ادله دیگری در مورد این ادعا از سوی فلاسفه مطرح شده است که مؤلف به‎تفصیل به طرح و نقد آنها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص‎62-66</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش