۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
شیوه محدثین بر این بوده که یا به طریقه مسند کتاب بنویسند (که منظور از آن کتابی است که احادیثش بر اساس اسماء صحابه مرتبند) مانند مسند احمد و مسند حمیدی و مسند عبدبن حمید و بزار و ابویعلی و... و یا به طریقه مواضیع مانند جوامع مانند جامع معمر بن راشد و مصنف عبدالرزاق و مصنف ابن ابیشیبه و کتابهای صحاح و سنن. مسند عبدالله بن مبارک بر اساس ابواب مرتب شده است و در واقع کتابی در سنن است و مَجازاً به آن مسند میگوییم یعنی ازاینرو که احادیثش مسند هستند به آن مسند گفتهاند وگرنه به شیوه دوم نوشته شده است. ازاینرو تراجمنویسان در هنگام ذکر عبدالله بن مبارک این کتاب را السنن فی الفقه نامیدهاند.<ref>ر.ک: همان، صفحه ظ-ع</ref> | شیوه محدثین بر این بوده که یا به طریقه مسند کتاب بنویسند (که منظور از آن کتابی است که احادیثش بر اساس اسماء صحابه مرتبند) مانند مسند احمد و مسند حمیدی و مسند عبدبن حمید و بزار و ابویعلی و... و یا به طریقه مواضیع مانند جوامع مانند جامع معمر بن راشد و مصنف عبدالرزاق و مصنف ابن ابیشیبه و کتابهای صحاح و سنن. مسند عبدالله بن مبارک بر اساس ابواب مرتب شده است و در واقع کتابی در سنن است و مَجازاً به آن مسند میگوییم یعنی ازاینرو که احادیثش مسند هستند به آن مسند گفتهاند وگرنه به شیوه دوم نوشته شده است. ازاینرو تراجمنویسان در هنگام ذکر عبدالله بن مبارک این کتاب را السنن فی الفقه نامیدهاند.<ref>ر.ک: همان، صفحه ظ-ع</ref> | ||
در یکی از روایات کتاب | در یکی از روایات کتاب میخوانیم: «اخبرنا جدی نا حبّان انا عبدالله عن المثنی بن الصباح عن عمرو بن شعیب عن ابیه عن جده انهم ذکروا عند رسولالله(ص) رجلا فقالوا: لا یَأکل حتی یُطعم و لا یَرحل حتی یُرحل له، فقال النبی(ص) اغتبتموه. فقالوا: انما حدثنا ما فیه. قال: فحسبک اذا ذکرت اخاک بما فیه.» در این روایت از عمرو بن شعیب نقل شده که پدرش از جدش شنیده که نزد پیامبر خدا(ص) درباره مردی صحبت میکردهاند و گفته شده که فلانی تا وقتیکه طعام به او ندهی غذا نمیخورد و تا وقتیکه راه نبریش راه نمیرود [کنایه از تنبلی شخص]. پیامبر(ص) با شنیدن این سخن به آنان فرمود: غیبتش را کردید. آنان گفتند: ما فقط چیزی را گفتیم که در او هست [یعنی سخنمان دروغ نبود]. حضرت فرمودند: همین مقدار در غیبت کفایت میکند که پشت سر برادرت چیزی را بگویی که در او هست [و او از ذکر آن راضی نباشد].<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4 </ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش