۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مطالب اساسی مربوط به وقف و ابتدا در نه باب مطرح شده و سپس بهترتیب سورهها، مباحث وقف و ابتدای هرکدام بهصورت مصداقی مطرح شده است. در این نه باب، مطالب ذیل مطرح شده است؛ مباحث مربوط به الف وصل، یائات،های تأنیث، آنچه ازهای تأنیث بهصورت تاء مطرح شده و آنچه بهصورت هاء نوشته شده است، هائاتی که در آخر کلمه بهخاطر وقف، بر آن افزوده میشود، وقف برهای کنایه، وقف بر آخر کلمه متحرکه منونه و غیر منونه، بحث درباره کلا و سخن از دو کلمهای که یکی به دیگری ضمیمه شده و هردو در تلفظ بهصورت کلمه واحد درمیآیند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39599/1/12 ر.ک: متن کتاب، ص12-28]</ref>. | مطالب اساسی مربوط به وقف و ابتدا در نه باب مطرح شده و سپس بهترتیب سورهها، مباحث وقف و ابتدای هرکدام بهصورت مصداقی مطرح شده است. در این نه باب، مطالب ذیل مطرح شده است؛ مباحث مربوط به الف وصل، یائات،های تأنیث، آنچه ازهای تأنیث بهصورت تاء مطرح شده و آنچه بهصورت هاء نوشته شده است، هائاتی که در آخر کلمه بهخاطر وقف، بر آن افزوده میشود، وقف برهای کنایه، وقف بر آخر کلمه متحرکه منونه و غیر منونه، بحث درباره کلا و سخن از دو کلمهای که یکی به دیگری ضمیمه شده و هردو در تلفظ بهصورت کلمه واحد درمیآیند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39599/1/12 ر.ک: متن کتاب، ص12-28]</ref>. | ||
در بخشی از کتاب، درباره وقف و ابتدای سوره حمد چنین | در بخشی از کتاب، درباره وقف و ابتدای سوره حمد چنین میخوانیم: سوره فاتحه، مکی و مدنی است؛ زیرا یک مرتبه در مکه و یک مرتبه در مدینه نازل شده است. هرچند تعوّذ از قرآن نیست، ولی ما مأمور به قرائت آنیم. بههرحال وقف بر آخر تعوّذ، تام است و بر بسمله نیز تام، بلکه اتم است و تقدیر در بسمله، «ابتدائي بسم الله» و «أبتدئ بسم الله» است. | ||
وقف بر «الحمد» جایز نیست؛ زیرا مفید معنای تام نیست و همچنین بر کلمات مشابه آن. وقف بر «لله» قبیح است؛ زیرا باعث فصل بین نعت و منعوت میگردد و بر «ربّ» غیر جایز است؛ به همان دلیلی که در کلمه «الحمد» گذشت و همچنین به دلیل لزوم فصل بین متضایفینی که در حکم شیء واحدند. «العالمين» برای وقف مناسب است؛ زیرا رأس آیه است؛ ولی این وقف، تام نیست؛ زیرا لازمه آن ابتدا به کلمه مجرور بدون جارّ است. وقف بر «الرحيم» کافی است، ولی در این کلمه نیز مانند «العالمين»، تام نیست. وقف بر «الدين» تام و بر «نعبد» جایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا لازمهاش فصل میان متعاطفین است. وقف بر «نستعين» تام است و بر «المستقيم» جایز است، ولی بااینکه آخر آیه است، حسن نیست؛ زیرا مابعدش بدل از آن و متعلق به آن است. وقف بر «أنعمت عليهم»، حایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا مابعدش بهعنوان نعت یا بدل از آن مجرور شده است یا بهعنوان حال یا استثناء منصوب... ابوعمرو، گفته: چه مابعدش را منصوب بدانیم و چه مجرور، وقف بر آن حسن است، ولی تام و کافی نیست. وقف بر «و لا الضّالّين» تام است. | وقف بر «الحمد» جایز نیست؛ زیرا مفید معنای تام نیست و همچنین بر کلمات مشابه آن. وقف بر «لله» قبیح است؛ زیرا باعث فصل بین نعت و منعوت میگردد و بر «ربّ» غیر جایز است؛ به همان دلیلی که در کلمه «الحمد» گذشت و همچنین به دلیل لزوم فصل بین متضایفینی که در حکم شیء واحدند. «العالمين» برای وقف مناسب است؛ زیرا رأس آیه است؛ ولی این وقف، تام نیست؛ زیرا لازمه آن ابتدا به کلمه مجرور بدون جارّ است. وقف بر «الرحيم» کافی است، ولی در این کلمه نیز مانند «العالمين»، تام نیست. وقف بر «الدين» تام و بر «نعبد» جایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا لازمهاش فصل میان متعاطفین است. وقف بر «نستعين» تام است و بر «المستقيم» جایز است، ولی بااینکه آخر آیه است، حسن نیست؛ زیرا مابعدش بدل از آن و متعلق به آن است. وقف بر «أنعمت عليهم»، حایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا مابعدش بهعنوان نعت یا بدل از آن مجرور شده است یا بهعنوان حال یا استثناء منصوب... ابوعمرو، گفته: چه مابعدش را منصوب بدانیم و چه مجرور، وقف بر آن حسن است، ولی تام و کافی نیست. وقف بر «و لا الضّالّين» تام است. | ||
«آمین» از قرآن نیست و قول مختار ما فاصله دادن آن از ماقبلش است؛ هرچند وصلش به آن نیز جایز است. معنای «آمین»، استجب است. درباره حرکت نون در این کلمه باید گفت: هرچند حق آن سکون است؛ زیرا اصل در موارد التقاء ساکنین بر آن است، ولی حرکت یافته است. درباره نوع حرکتی که در آن به حرف نون دادهاند، فتحه اختیار شده؛ زیرا اخفّ حرکات است، همچنین از باب تشبیه این کلمه به «لیس» و «کیف» این حرکت را برای آن گزیدهاند. درباره اینکه چرا به آن کسره نمیدهیم، باید گفت: به دلیل کسره میم و اینکه قبل از آن یاء ساکنه آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39599/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. | «آمین» از قرآن نیست و قول مختار ما فاصله دادن آن از ماقبلش است؛ هرچند وصلش به آن نیز جایز است. معنای «آمین»، استجب است. درباره حرکت نون در این کلمه باید گفت: هرچند حق آن سکون است؛ زیرا اصل در موارد التقاء ساکنین بر آن است، ولی حرکت یافته است. درباره نوع حرکتی که در آن به حرف نون دادهاند، فتحه اختیار شده؛ زیرا اخفّ حرکات است، همچنین از باب تشبیه این کلمه به «لیس» و «کیف» این حرکت را برای آن گزیدهاند. درباره اینکه چرا به آن کسره نمیدهیم، باید گفت: به دلیل کسره میم و اینکه قبل از آن یاء ساکنه آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39599/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. |
ویرایش