۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یس' به 'یس') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
معظم مطالب کتاب را مباحث جدلی تشکیل میدهد که هدف نویسنده بیشتر در آنها اثبات نظر خودش و رد دیدگاههای مخالفان است تا صِرف بیان حقیقت. شیوه او در گسترش دیدگاههایش و بیان مطالب کتاب چنین است: در ابتدای هر فصل، مختصری از گرایش و نظریه خودش در آن را بیان میکند، سپس به بیان آرا و نظریات فرقهها یا اشخاص (متکلمین) مخالف با این نظریه میپردازد، بعد از این امر، بحث را به شرح و تفصیل و پرسش و پاسخ میکشاند و در این میان به آرای مخالفانش مراجعه میکند. شیوه مراجعه او گاهی بهنحوی است که آرایی را که با هم تداخل و همپوشانی دارند با یکدیگر میآمیزد و این امر گاهی، فهم آن رأی و تشخیص اینکه این رأی از آنِ کدامیک از فرقههاست را دشوار میسازد<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>. | معظم مطالب کتاب را مباحث جدلی تشکیل میدهد که هدف نویسنده بیشتر در آنها اثبات نظر خودش و رد دیدگاههای مخالفان است تا صِرف بیان حقیقت. شیوه او در گسترش دیدگاههایش و بیان مطالب کتاب چنین است: در ابتدای هر فصل، مختصری از گرایش و نظریه خودش در آن را بیان میکند، سپس به بیان آرا و نظریات فرقهها یا اشخاص (متکلمین) مخالف با این نظریه میپردازد، بعد از این امر، بحث را به شرح و تفصیل و پرسش و پاسخ میکشاند و در این میان به آرای مخالفانش مراجعه میکند. شیوه مراجعه او گاهی بهنحوی است که آرایی را که با هم تداخل و همپوشانی دارند با یکدیگر میآمیزد و این امر گاهی، فهم آن رأی و تشخیص اینکه این رأی از آنِ کدامیک از فرقههاست را دشوار میسازد<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>. | ||
میمون بن محمد نسفی، در بحث ارزاق | میمون بن محمد نسفی، در بحث ارزاق مینویسد: از نظر ما هرکسی روزی حلال یا حرام خودش را میخورد و اینکه انسان، چیزی را که بهعنوان رزق وی قرار داده شده، نخورد، یا اینکه دیگری رزق او را بخورد، امری است غیر قابل تصور. معتزله معتقدند: این امر (که انسان رزقش را نخورد یا رزق دیگری را بخورد یا دیگری رزق او را بخورد) ممکن است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص688</ref>. | ||
رزق در لغت، اسم است برای قوت مقدّر؛ ازاینرو مرزدارانی را که هر ماه چیزی مقدر را از سلطان دریافت میکنند، مرتزقة نامیدهاند. گاهی لفظ رزق بهکار رفته و «ملک مطلق» از آن اراده شده است و گاهی منظور از این لفظ در کلمه، غذاء است؛ قال الله تعالی '''مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ رِزْقُهَا''' ﴿هود: ٦﴾» و از آنجایی که جنبندگان (حیوانات) بهلحاظ اسباب شرعی ملکیتی ندارند، منظور از کلمه رزق در آیه شریفه امری خواهد بود که غذا از آن حاصل میشود. اگر رزق در این آیه را به معنی ملک بگیریم، امر حرام رزق نخواهد بود؛ درحالیکه گاهی انسان رزق غیرش، یعنی ملک او را میخورد و گاهی دیگری، رزق او را. اگر رزق را بر غذا حمل کنیم، حرام نیز داخل محدوده رزق خواهد بود؛ زیرا خدای متعال ما را تغذیه میکند؛ به این معنی که تغذّی و نمو را در بدنهای ما خلق کرده است و خدای متعال در خلقتش متفرّد است و بندگانش را به این وادی راهی نیست. پس محال است که اسم رزق را تنها بر ملک (بدون غذا) حمل کنیم، بلکه رزق بر هر دوی آنها واقع میشود. در کل، قبیح است بگوییم: «فلانی صد سال عمر کرد و هیچگاه از رزق الهی نخورد»..<ref>ر.ک: همان</ref>. | رزق در لغت، اسم است برای قوت مقدّر؛ ازاینرو مرزدارانی را که هر ماه چیزی مقدر را از سلطان دریافت میکنند، مرتزقة نامیدهاند. گاهی لفظ رزق بهکار رفته و «ملک مطلق» از آن اراده شده است و گاهی منظور از این لفظ در کلمه، غذاء است؛ قال الله تعالی '''مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ رِزْقُهَا''' ﴿هود: ٦﴾» و از آنجایی که جنبندگان (حیوانات) بهلحاظ اسباب شرعی ملکیتی ندارند، منظور از کلمه رزق در آیه شریفه امری خواهد بود که غذا از آن حاصل میشود. اگر رزق در این آیه را به معنی ملک بگیریم، امر حرام رزق نخواهد بود؛ درحالیکه گاهی انسان رزق غیرش، یعنی ملک او را میخورد و گاهی دیگری، رزق او را. اگر رزق را بر غذا حمل کنیم، حرام نیز داخل محدوده رزق خواهد بود؛ زیرا خدای متعال ما را تغذیه میکند؛ به این معنی که تغذّی و نمو را در بدنهای ما خلق کرده است و خدای متعال در خلقتش متفرّد است و بندگانش را به این وادی راهی نیست. پس محال است که اسم رزق را تنها بر ملک (بدون غذا) حمل کنیم، بلکه رزق بر هر دوی آنها واقع میشود. در کل، قبیح است بگوییم: «فلانی صد سال عمر کرد و هیچگاه از رزق الهی نخورد»..<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
ویرایش