مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[علوی عاملی، احمد بن زین‌العابدین|میر سید احمد علوى عاملى]]، از دانشمندان و فیلسوفان عصر صفوى است. حکومت صفوى به ملاحظات سیاسى و براى نزدیکى هرچه بیشتر با دول غربى و جلوگیرى از نفوذ دولت عثمانى مجبور بود که ضمن آزاد گذاشتن اقلیّت‎هاى مذهبى داخلى، پذیراى مبلّغان خارجى و هیئت‎هاى میسیونرى مسیحى باشد. با نفوذ هرچه بیشتر استعمار در ایران و کشورهاى شبه‎قاره، کشیشان مسیحى از کشورهاى انگلیس، فرانسه، پرتغال و دیگر کشورهاى اروپا به این سرزمین‎ها سرازیر شدند و به‎تدریج جرأت یافته و همراه با گسترش تبلیغات خود کتاب‎هایى در نقد و ردّ دین اسلام به رشته تحریر درآوردند. یکى از مهم‎ترین آنها کتابى بود به نام «آئینه حق‎نما» که توسط ژروم گزاویه در هندوستان و به زبان فارسى نگاشته شد.
[[علوی عاملی، احمد بن زین‌العابدین|میر سید احمد علوى عاملى]]، از دانشمندان و فیلسوفان عصر صفوى است. حکومت صفوى به ملاحظات سیاسى و براى نزدیکى هرچه بیشتر با دول غربى و جلوگیرى از نفوذ دولت عثمانى مجبور بود که ضمن آزاد گذاشتن اقلیّت‎هاى مذهبى داخلى، پذیراى مبلّغان خارجى و هیئت‎هاى میسیونرى مسیحى باشد. با نفوذ هرچه بیشتر استعمار در ایران و کشورهاى شبه‎قاره، کشیشان مسیحى از کشورهاى انگلیس، فرانسه، پرتغال و دیگر کشورهاى اروپا به این سرزمین‎ها سرازیر شدند و به‎تدریج جرأت یافته و همراه با گسترش تبلیغات خود کتاب‌هایى در نقد و ردّ دین اسلام به رشته تحریر درآوردند. یکى از مهم‎ترین آنها کتابى بود به نام «آئینه حق‎نما» که توسط ژروم گزاویه در هندوستان و به زبان فارسى نگاشته شد.


در پى نگارش این اثر، نسخه‌اى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشه‎گران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زین‌العابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>.
در پى نگارش این اثر، نسخه‌اى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشه‎گران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زین‌العابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
مضافاً اینکه آباى کلیسا به‎تدریج تحت تأثیر اندیشه‎هاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا به‎صورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که به‎خوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاه‎هاى بحث را کاملاً مى‎شناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مى‎کند و اثبات مى‎کند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است.
مضافاً اینکه آباى کلیسا به‎تدریج تحت تأثیر اندیشه‎هاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا به‎صورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که به‎خوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاه‎هاى بحث را کاملاً مى‎شناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مى‎کند و اثبات مى‎کند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است.


سپس به کتاب مقدس بازمى‎گردد و اوصاف انسانى مسیح را بیرون مى‎کشد تا از این طریق، تغایر و عدم امکان اتّحاد عیسى مسیح با واجب الوجود را اثبات کند. نویسنده «آئینه حق‎نما»، براى جمع بین الوهیّت و فرزند بودن عیسى، به صفاتى چون بصیر و سمیع استدلال مى‎کند که هیچ‎کدام مستلزم جسمیّت نیست. صاحب مصقل تنبّه مى‎دهد که به‎هرحال انجیل، حضرت مسیح را با صفات انسانى و جسمانى توصیف کرده و این صفات با الوهیّت منافات دارد. در اینجا سید احمد مسیر بحث را به سؤال و جواب‎هاى جزئى مى‎کشاند و همه راه‎هاى توجیه را بر خصم خویش مى‎بندد. وى در این میان نشان مى‎دهد که تعبیر «فرزند خدا» در اناجیل اربعه و به‎طور کلّى در عهدین، غیر از معنایى است که مسیحیان متأخر از زمان پولس به بعد ادّعا کرده‎اند. کتاب مقدس، حواریون مسیح، نیکوکاران و راه‎یافتگان و بنى‎اسرائیل و حتى کلّ بشریّت را فرزندان خدا مى‎خواند<ref>ر.ک: همان</ref>.
سپس به کتاب مقدس بازمى‎گردد و اوصاف انسانى مسیح را بیرون مى‎کشد تا از این طریق، تغایر و عدم امکان اتّحاد عیسى مسیح با واجب الوجود را اثبات کند. نویسنده «آئینه حق‎نما»، براى جمع بین الوهیّت و فرزند بودن عیسى، به صفاتى چون بصیر و سمیع استدلال مى‎کند که هیچ‎کدام مستلزم جسمیّت نیست. صاحب مصقل تنبّه مى‎دهد که به‎هرحال انجیل، حضرت مسیح را با صفات انسانى و جسمانى توصیف کرده و این صفات با الوهیّت منافات دارد. در اینجا سید احمد مسیر بحث را به سؤال و جواب‌هاى جزئى مى‎کشاند و همه راه‎هاى توجیه را بر خصم خویش مى‎بندد. وى در این میان نشان مى‎دهد که تعبیر «فرزند خدا» در اناجیل اربعه و به‎طور کلّى در عهدین، غیر از معنایى است که مسیحیان متأخر از زمان پولس به بعد ادّعا کرده‎اند. کتاب مقدس، حواریون مسیح، نیکوکاران و راه‎یافتگان و بنى‎اسرائیل و حتى کلّ بشریّت را فرزندان خدا مى‎خواند<ref>ر.ک: همان</ref>.


در کتاب «آئینه حق‎نما»، مسیح را «علم خداوند» و روح‎القدس را به «میل خداوند به ذات خویش» [محبّت] تفسیر مى‎کند و علم و میل را امورى قائم به ذات و مستلزم تثلیث مى‎داند. مؤلف از دو طریق این مدّعا را ابطال مى‎کند: نخست با مبانى فلسفى اثبات مى‎کند که تأخیر علم و محبّت ذاتى، از ذات اله محال است. سپس با تمسّک به ویژگی‎هاى انسانى - که در انجیل براى مسیح بیان شده - اطلاق علم را بر حضرت عیسى از «سخافت عقل و وقاحت فطرت» مى‎داند. در پایان از این بیان انجیل و قرآن کریم که مسیح را «کلمه» (و به تعبیر مؤلف «حروف») مى‎داند، یک برداشت عرفانى مى‎کند و در نفى علم بودن و الوهیّت مسیح استدلال مى‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
در کتاب «آئینه حق‎نما»، مسیح را «علم خداوند» و روح‎القدس را به «میل خداوند به ذات خویش» [محبّت] تفسیر مى‎کند و علم و میل را امورى قائم به ذات و مستلزم تثلیث مى‎داند. مؤلف از دو طریق این مدّعا را ابطال مى‎کند: نخست با مبانى فلسفى اثبات مى‎کند که تأخیر علم و محبّت ذاتى، از ذات اله محال است. سپس با تمسّک به ویژگی‎هاى انسانى - که در انجیل براى مسیح بیان شده - اطلاق علم را بر حضرت عیسى از «سخافت عقل و وقاحت فطرت» مى‎داند. در پایان از این بیان انجیل و قرآن کریم که مسیح را «کلمه» (و به تعبیر مؤلف «حروف») مى‎داند، یک برداشت عرفانى مى‎کند و در نفى علم بودن و الوهیّت مسیح استدلال مى‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش