۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
این کتاب مشتمل بر آداب مجلس، حق همنشین، فضیلت بلاغت، ستایش سکوت، ذم لکنت زبان، اضافات سخن، ذم غضب و مدح عفو و چشمپوشی است. اینها موضوعات محوری است که مدار موضوع اساسی که عبارت از «جلسه و آداب آن» است میچرخد و از آن نشئت گرفته یا مرتبط با آن است؛ لکن نویسنده از آن محوری برای سخن پیرامون بلاغت، نحو، اعراب و ادب و عفو و غضب و صمت برگزیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/23 ر.ک: همان، ص 23]</ref>. | این کتاب مشتمل بر آداب مجلس، حق همنشین، فضیلت بلاغت، ستایش سکوت، ذم لکنت زبان، اضافات سخن، ذم غضب و مدح عفو و چشمپوشی است. اینها موضوعات محوری است که مدار موضوع اساسی که عبارت از «جلسه و آداب آن» است میچرخد و از آن نشئت گرفته یا مرتبط با آن است؛ لکن نویسنده از آن محوری برای سخن پیرامون بلاغت، نحو، اعراب و ادب و عفو و غضب و صمت برگزیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/23 ر.ک: همان، ص 23]</ref>. | ||
در منابع روایی شیعی و سنی، و بیشتر در بخش اخلاق و آداب آنها، حدیثی دو کلمهای با عبارت «المجالس بالأمانة» نقل شده است. این حدیث را کلینی (م329ق) در کتاب العشرة الکافی، فیض کاشانی (م1091ق) در ذیل آداب المجالسة الوافی، مجلسی (م1111ق) در آداب مجلس بحارالانوار، بیهقی (م458ق) در الآداب و ابن عبد البر (م467ق) در أدب المجالسة و حق الجلیس و... آوردهاند. بیشتر رویکرد به این خبر -همانگونه که علمای پیشین فهمیدهاند- اخلاقی است و فقیهان، تا جایی که بررسی شده، در کتابهای فقهی و یا بابهای خاص فقهی از آن بحث نکردهاند؛ هرچند ممکن است فقیهانی به مناسبت، در بحثهایی به آن استناد کرده باشند. بااینحال، کسانی از آن بهعنوان یک اصل و قاعدۀ فقهی یاد کردهاند. [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] در ابتدای باب مذکور که اولین باب کتاب نیز هست، در روایتی از رسولالله(ص) چنین | در منابع روایی شیعی و سنی، و بیشتر در بخش اخلاق و آداب آنها، حدیثی دو کلمهای با عبارت «المجالس بالأمانة» نقل شده است. این حدیث را کلینی (م329ق) در کتاب العشرة الکافی، فیض کاشانی (م1091ق) در ذیل آداب المجالسة الوافی، مجلسی (م1111ق) در آداب مجلس بحارالانوار، بیهقی (م458ق) در الآداب و ابن عبد البر (م467ق) در أدب المجالسة و حق الجلیس و... آوردهاند. بیشتر رویکرد به این خبر -همانگونه که علمای پیشین فهمیدهاند- اخلاقی است و فقیهان، تا جایی که بررسی شده، در کتابهای فقهی و یا بابهای خاص فقهی از آن بحث نکردهاند؛ هرچند ممکن است فقیهانی به مناسبت، در بحثهایی به آن استناد کرده باشند. بااینحال، کسانی از آن بهعنوان یک اصل و قاعدۀ فقهی یاد کردهاند. [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] در ابتدای باب مذکور که اولین باب کتاب نیز هست، در روایتی از رسولالله(ص) چنین مینویسد: «مجلسها امانتاند، و دو کس که با هم در یک مجلس مینشینند، در امان خدای عزیز و جلیل هستند، و هرگاه از هم جدا شدند، هر یک از آن دو باید حرف هممجلسش را پنهان نگه دارد»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/55133/7 ر.ک: مرادی، محمد، ص7]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/30 متن کتاب ص 30]</ref>. | ||
در باب دوم کتاب با عنوان «ستایش زبان و فضیلت بیان» روایات متعددی در آداب سخن گفتن ذکر شده است. در روایتی از رسولالله(ص) نقل شده است: «هرگاه خداوند خیر بندهای را بخواهد او به نیکی سخن میگوید و در آسایش قرار میگیرد یا سکوت میکند و سلامت میماند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/42 ر.ک: همان، ص 42]</ref>. در فقره 45 از این باب شعری از حسان بن ثابت بدین مضمون نقل شده است: زبان و شمشیر من هر دو قاطع و برنده هستند ولی زبان من به حدی میرسد که شمشیر نمیرسد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/44 ر.ک: همان، ص 44]</ref>. | در باب دوم کتاب با عنوان «ستایش زبان و فضیلت بیان» روایات متعددی در آداب سخن گفتن ذکر شده است. در روایتی از رسولالله(ص) نقل شده است: «هرگاه خداوند خیر بندهای را بخواهد او به نیکی سخن میگوید و در آسایش قرار میگیرد یا سکوت میکند و سلامت میماند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/42 ر.ک: همان، ص 42]</ref>. در فقره 45 از این باب شعری از حسان بن ثابت بدین مضمون نقل شده است: زبان و شمشیر من هر دو قاطع و برنده هستند ولی زبان من به حدی میرسد که شمشیر نمیرسد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/44 ر.ک: همان، ص 44]</ref>. |
ویرایش