الفارابي (غالب): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎اش' به 'ی‌اش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۴۴: خط ۴۴:
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در تعریف موجود اول می‎گوید: «موجود اول موجودی است که بذاته وجود دارد و برای وجود او سببی نیست، بلکه او سبب است برای وجود سایر موجودات. او از هر نوع نقصی مبراست؛ لذا وجود او پیش‎ترین و برترین وجود است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در تعریف موجود اول می‎گوید: «موجود اول موجودی است که بذاته وجود دارد و برای وجود او سببی نیست، بلکه او سبب است برای وجود سایر موجودات. او از هر نوع نقصی مبراست؛ لذا وجود او پیش‎ترین و برترین وجود است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>.


[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نظریه عقول ده‎گانه را در آثار خویش پذیرفته است این نظریه در حقیقت تحت تأثیر هیئت بطلمیوسی بوده که به نه فلک قائل بوده است؛ که از پایین به بالا عبارت است از: فلک قمر، فلک زهره، فلک عطارد، فلک شمس، فلک مریخ، فلک مشتری، فلک زحل، فلک ثوابت و فلک اطلس. حکمای مشاء برای هر فلکی عقلی قائل بودند که همراه با عقل اول، ده عقل مجرد کلی می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/62 ر.ک: همان، ص63-62]</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نظریه عقول ده‎گانه را در آثار خویش پذیرفته است این نظریه در حقیقت تحت تأثیر هیئت بطلمیوسی بوده که به نه فلک قائل بوده است؛ که از پایین به بالا عبارت است از: فلک قمر، فلک زهره، فلک عطارد، فلک شمس، فلک مریخ، فلک مشتری، فلک زحل، فلک ثوابت و فلک اطلس. حکمای مشاء برای هر فلکی عقلی قائل بودند که همراه با عقل اول، ده عقل مجرد کلی می‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/62 ر.ک: همان، ص63-62]</ref>.


عقل در نظر فارابی معانی متعدد و کاربردهای مختلف دارد:
عقل در نظر فارابی معانی متعدد و کاربردهای مختلف دارد:
خط ۵۶: خط ۵۶:
به اعتقاد نویسنده، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] سعی نموده که ثابت‎ کند افلاطون‎ و [[ارسطو]] با هم‎ اختلاف‎ جوهری نداشته‎اند؛ زیرا آن‎ دو، پدید آورنده فلسفه‎اند و فلسفه‎ هم چیزی نیست جز علم‎ به‎ موجودات‎ از آن‎ جهت‎ که‎ موجودند. حکمای نامدار پس‎ از ایشان‎، مقام‎ آموزگار فلسفه‎ به‎ آنان‎ داده‎اند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که بگوییم‎ در تفسیر کسانی که‎ قائل‎ به‎ اختلاف‎ آن‎ دو شده‎اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/127 ر.ک: همان، ص128-127]</ref>.
به اعتقاد نویسنده، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] سعی نموده که ثابت‎ کند افلاطون‎ و [[ارسطو]] با هم‎ اختلاف‎ جوهری نداشته‎اند؛ زیرا آن‎ دو، پدید آورنده فلسفه‎اند و فلسفه‎ هم چیزی نیست جز علم‎ به‎ موجودات‎ از آن‎ جهت‎ که‎ موجودند. حکمای نامدار پس‎ از ایشان‎، مقام‎ آموزگار فلسفه‎ به‎ آنان‎ داده‎اند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که بگوییم‎ در تفسیر کسانی که‎ قائل‎ به‎ اختلاف‎ آن‎ دو شده‎اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/127 ر.ک: همان، ص128-127]</ref>.


گفته شده که [[ارسطو]] قائل به قدم عالم و افلاطون نظر به حدوث عالم داشته است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] درصدد برآمد تا تعارضى را که بین رأى افلاطون درباره حدوث عالم و نظر ارسطو و حکماى پس از او درباره قدم عالم به نظر می‎آمد، از میان بردارد. او قدم عالم به معناى نفى علت فاعلى براى آن را که به [[ارسطو]] نسبت داده شده بود، ناموجه و برداشتى ناصحیح از سخن [[ارسطو]] دانست؛ چون زمان، مقدار حرکت فلک و ناشى از آن است و آنچه از شیئى پدید می‎آید، شامل آن نمی‎شود، پس زمان متأخر از فلک است و پدید آمدن فلک داراى ابتداى زمانى نیست، اما چنین امرى با ابداع، یعنى آفرینش دفعى و بدون زمان فلک، منافاتى ندارد و به نفى خلق و یا نفى امکان ذاتى آن امر قدیم نمی‎انجامد. پس این توهم که ایجاد، ضرورتاً زمانى است باطل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/157 همان، ص157-158]؛ [http://rch.ac.ir/article/Details?id=9511&&searchText= کرمانشاهانی، احسان، ج12، ص703]</ref>.
گفته شده که [[ارسطو]] قائل به قدم عالم و افلاطون نظر به حدوث عالم داشته است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] درصدد برآمد تا تعارضى را که بین رأى افلاطون درباره حدوث عالم و نظر ارسطو و حکماى پس از او درباره قدم عالم به نظر می‎آمد، از میان بردارد. او قدم عالم به معناى نفى علت فاعلى براى آن را که به [[ارسطو]] نسبت داده شده بود، ناموجه و برداشتى ناصحیح از سخن [[ارسطو]] دانست؛ چون زمان، مقدار حرکت فلک و ناشى از آن است و آنچه از شیئى پدید می‎آید، شامل آن نمی‌شود، پس زمان متأخر از فلک است و پدید آمدن فلک داراى ابتداى زمانى نیست، اما چنین امرى با ابداع، یعنى آفرینش دفعى و بدون زمان فلک، منافاتى ندارد و به نفى خلق و یا نفى امکان ذاتى آن امر قدیم نمی‎انجامد. پس این توهم که ایجاد، ضرورتاً زمانى است باطل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29327/1/157 همان، ص157-158]؛ [http://rch.ac.ir/article/Details?id=9511&&searchText= کرمانشاهانی، احسان، ج12، ص703]</ref>.


مسائل طبیعی، اخلاق، قدم و حدوث عالم، [[ارسطو]] و مثل افلاطونی، ثواب و عقاب، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و علم مدنی، فارابی و علم فقه، فارابی و علم کلام، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و سبب منامات و وحی، از مسائلی دیگری است که نویسنده به آنها پرداخته است.
مسائل طبیعی، اخلاق، قدم و حدوث عالم، [[ارسطو]] و مثل افلاطونی، ثواب و عقاب، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و علم مدنی، فارابی و علم فقه، فارابی و علم کلام، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و سبب منامات و وحی، از مسائلی دیگری است که نویسنده به آنها پرداخته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش