سفينة النجاة (قمی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'آیت‎الله' به 'آیت‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.
در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.


مصنف در این اثر، مجموعه‎ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‎مناسبت آورده شده‎اند.
مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‎مناسبت آورده شده‌اند.


وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‎نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‎دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎بیت(ع) می‎گردد. او خود در رساله الفوائد الدينية می‎نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‎ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.
وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‎نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‎دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎بیت(ع) می‎گردد. او خود در رساله الفوائد الدينية می‎نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.


اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‎باره می‎گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‎باره می‎گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
{{شعر}}{{ب|''آن است خدا که طرح عالم انداخت''|2=''در یک کف خاک جثه آدم ساخت''}}{{ب|''خود را بشناس تا شناسی حق را''|2=''حق را بشناخت هرکه خود را بشناخت''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''آن است خدا که طرح عالم انداخت''|2=''در یک کف خاک جثه آدم ساخت''}}{{ب|''خود را بشناس تا شناسی حق را''|2=''حق را بشناخت هرکه خود را بشناخت''}}{{پایان شعر}}


ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‎گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‎دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‎ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‎ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.
ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‎گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‎دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‎ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‌ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.


[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‎گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‎پردازد و درباره صفات سلبیه می‎گوید: آیه کریمه '''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‎گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‎پردازد و درباره صفات سلبیه می‎گوید: آیه کریمه '''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
خط ۶۰: خط ۶۰:
ایشان در معنا و شرح این رباعی می‎گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‎کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‎منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.
ایشان در معنا و شرح این رباعی می‎گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‎کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‎منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.


باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎بیت تخلف نموده‎اند و در دریای ضلالت غرق گشته‎اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‎شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‎گوید: قبح این مذهب در مرتبه‎ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‎گفته که الاغ بِشر، عاقل‎تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‎جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‎جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.
باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‎شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‎گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‎گفته که الاغ بِشر، عاقل‎تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‎جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‎جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.


اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‎کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‎کند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>.
اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‎کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‎کند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>.


ابواب بعدی کتاب درباره بدا، یقین، اخلاص، فضل محبت الهی و طریق تحصیل آن، معالجه امراض دل (عقل) به جلاب ذکر موت و رباعیات متفرقه‎ای‎ که بر بیشتر آن‎ها شرحی نوشته نشده است.
ابواب بعدی کتاب درباره بدا، یقین، اخلاص، فضل محبت الهی و طریق تحصیل آن، معالجه امراض دل (عقل) به جلاب ذکر موت و رباعیات متفرقه‌ای‎ که بر بیشتر آن‎ها شرحی نوشته نشده است.


در پایان کتاب ده تعلیقه توسط مصححان بر برخی از مطالب کتاب آمده است که از جمله آن‎ها است: تعلیقه [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] بر روایت «الدنيا مزرعة الآخرة»، تعلیقاتی با عنوان انواع تفکر و آثار آن، انواع طرق معرفی خداوند متعال، اشاعره و معتزله، دو تعلیقه درباره امام زمان، تعلیق‎هایی در لزوم دشمنی با دشمنان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، تعلیقه در موضوع دنیا در برابر آخرت و ذکر موت و در پایان تعلیق‎هایی پیرامون برخی از آرای عرفا.
در پایان کتاب ده تعلیقه توسط مصححان بر برخی از مطالب کتاب آمده است که از جمله آن‎ها است: تعلیقه [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] بر روایت «الدنيا مزرعة الآخرة»، تعلیقاتی با عنوان انواع تفکر و آثار آن، انواع طرق معرفی خداوند متعال، اشاعره و معتزله، دو تعلیقه درباره امام زمان، تعلیق‎هایی در لزوم دشمنی با دشمنان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، تعلیقه در موضوع دنیا در برابر آخرت و ذکر موت و در پایان تعلیق‎هایی پیرامون برخی از آرای عرفا.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
محققان در تصحیح این اثر تنها از یک نسخه موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران استفاده برده‎اند. آنان می‎گویند: در تصحیح ابیات، از کتاب‎های تحفة الأخيار و شش رساله فارسی استفاده گردیده و سعی بر آن بوده که مجملات مطالب کتاب با افزودن پاورقی و تعلیقه جبران شود. از جمله تعلیقات، رساله‎ای است از شهید ثانی در شرح حدیث نبوی «الدنيا مزرعة الآخرة» که نسخه‎هایی از آن در کتابخانه دانشکده الهیات تهران، کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی و کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
محققان در تصحیح این اثر تنها از یک نسخه موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران استفاده برده‌اند. آنان می‎گویند: در تصحیح ابیات، از کتاب‎های تحفة الأخيار و شش رساله فارسی استفاده گردیده و سعی بر آن بوده که مجملات مطالب کتاب با افزودن پاورقی و تعلیقه جبران شود. از جمله تعلیقات، رساله‌ای است از شهید ثانی در شرح حدیث نبوی «الدنيا مزرعة الآخرة» که نسخه‎هایی از آن در کتابخانه دانشکده الهیات تهران، کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی و کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.


تصحیح این اثر در 18 جمادی‎الاولی 1406ق (نهم بهمن 1364)، در شهر قم به پایان رسید و در سال 1370ش، اولین نسخه آن منتشر شد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‎وسه و بیست‎وچهار</ref>.
تصحیح این اثر در 18 جمادی‎الاولی 1406ق (نهم بهمن 1364)، در شهر قم به پایان رسید و در سال 1370ش، اولین نسخه آن منتشر شد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‎وسه و بیست‎وچهار</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش