۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
سپس با معرفی ویژگیهای ظاهری زبیر پاشا با این اوصاف که: «مردی است بلندقامت و خوشچشم (یا تیزچشم)، غالب لباس سیاه میپوشد و شال سفید به دور گردن میبندد»، به نقل شرح حالش از زبان خودش پرداخته و ظلم و ستم و ضبط اموالش توسط حکومت مصر را اینگونه توصیف میکند: «همچنانکه شرح حال بر تمام جهانیان روشن و آشکار است، بر شما نیز ظاهر و علانیه است که خدمتی که من در حق حکومت مصر کردم، هیچیک از ملازمین نکردند و الحال این است جزای من... هیچ غم و اندوهی برای تلف شدن اموال و املاک خود ندارم؛ زیراکه این مقسوم عامه بندگان خداست. در این صورت از مقدرات الهی اندیشه نیست... و نه برای مفارقت اهل و عیال و وابستگان خود اندوهگین میباشم؛ به جهت اینکه پس از اینکه عزت انسان از دست رفت، برای اینگونه چیزها تأسف شایسته نیست. سرور و انبساط من در آن چیزی است که خدای عز و جل مرا داشته است. بلی ستمهایی که از جنرال گردن بر من رسیده هرگز فراموش نخواهم کرد و پیاپی مرا ملول داشته؛ چنانکه خود جنرال موصوف بر این معنی اقرار مینماید که آنچه در حق من روا داشته است از روی خطا بوده و مخصوصاً به توسط تلگراف از من معذرت خواسته و حکومت مصر را اطلاع داد که آنچه اسباب و اموال از زبیر پاشا ضبط دیوان شده است، بهناحق بوده و از روی انصاف نیست؛ سزاوار این است که جمیع مایملک مغصوبه مشارالیه مسترد شود»<ref>ر.ک: همان، ص6-4</ref>. | سپس با معرفی ویژگیهای ظاهری زبیر پاشا با این اوصاف که: «مردی است بلندقامت و خوشچشم (یا تیزچشم)، غالب لباس سیاه میپوشد و شال سفید به دور گردن میبندد»، به نقل شرح حالش از زبان خودش پرداخته و ظلم و ستم و ضبط اموالش توسط حکومت مصر را اینگونه توصیف میکند: «همچنانکه شرح حال بر تمام جهانیان روشن و آشکار است، بر شما نیز ظاهر و علانیه است که خدمتی که من در حق حکومت مصر کردم، هیچیک از ملازمین نکردند و الحال این است جزای من... هیچ غم و اندوهی برای تلف شدن اموال و املاک خود ندارم؛ زیراکه این مقسوم عامه بندگان خداست. در این صورت از مقدرات الهی اندیشه نیست... و نه برای مفارقت اهل و عیال و وابستگان خود اندوهگین میباشم؛ به جهت اینکه پس از اینکه عزت انسان از دست رفت، برای اینگونه چیزها تأسف شایسته نیست. سرور و انبساط من در آن چیزی است که خدای عز و جل مرا داشته است. بلی ستمهایی که از جنرال گردن بر من رسیده هرگز فراموش نخواهم کرد و پیاپی مرا ملول داشته؛ چنانکه خود جنرال موصوف بر این معنی اقرار مینماید که آنچه در حق من روا داشته است از روی خطا بوده و مخصوصاً به توسط تلگراف از من معذرت خواسته و حکومت مصر را اطلاع داد که آنچه اسباب و اموال از زبیر پاشا ضبط دیوان شده است، بهناحق بوده و از روی انصاف نیست؛ سزاوار این است که جمیع مایملک مغصوبه مشارالیه مسترد شود»<ref>ر.ک: همان، ص6-4</ref>. | ||
زبیر پاشا در ادامه از سعایت یکی از خادمان فرزندش سلیمان، نزد ژنرال گردن که منجر به عزل او شد، گلایه میکند و از کشته شدن تعدادی از علما به دستور او سخن | زبیر پاشا در ادامه از سعایت یکی از خادمان فرزندش سلیمان، نزد ژنرال گردن که منجر به عزل او شد، گلایه میکند و از کشته شدن تعدادی از علما به دستور او سخن میگوید: «سلیمان چون از صورت معامله مطلع شد، به قصد برائت ذمه چند نفر از علمای سودان را به نزد جنرال گردن فرستاد تا تصدیق بر حسن خدمات سلیمان و تکذیب اقاویل مفتری سابق الذکر نمایند. جنرال موصوف قبل از رسیدگی مشارالیهم را به قتل رسانید. ثانیاً دو نفر دیگر از علما را فرستاده، مشارالیه آنها را نیز هلاک نمود و آنچه تصور مینماییم که آیا این چه نوع رفتاری بوده که در حق فرستادگان مرعی داشتهاند، درجه خیال من به انتها نمیرسد»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
ژنرال گوردون در سال 1887م، فرماندار و حکمران کل سودان شد و این نخستینبار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان میرسید. او ایالات مختلف سـودان را در مـیان همکاران اروپایی خود از ایتالیا، آلمان، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه این اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما عملاً در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بـود. پیـامد چنین اتفاقی چیزی جز رنج و فقر برای مردم سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیاتهای بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میکردند و با کسب سودهای کلان، اهالی سودان را غارت میکردند؛ چـیزی کـه در ایـن میان قابل پیش بینی بـود. ازایـنرو، تـحمل چنین وضعیت فلاکتباری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیامهای گسترده مردمی در سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - اروپایی میداد<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>. | ژنرال گوردون در سال 1887م، فرماندار و حکمران کل سودان شد و این نخستینبار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان میرسید. او ایالات مختلف سـودان را در مـیان همکاران اروپایی خود از ایتالیا، آلمان، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه این اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما عملاً در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بـود. پیـامد چنین اتفاقی چیزی جز رنج و فقر برای مردم سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیاتهای بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میکردند و با کسب سودهای کلان، اهالی سودان را غارت میکردند؛ چـیزی کـه در ایـن میان قابل پیش بینی بـود. ازایـنرو، تـحمل چنین وضعیت فلاکتباری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیامهای گسترده مردمی در سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - اروپایی میداد<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان بهعنوان روزنامهنگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامهها بوده است. او در رابطه با این موضوع مینویسد: «عقیده مهدی این است که چون به طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به نظر میآید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان بهعنوان روزنامهنگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامهها بوده است. او در رابطه با این موضوع مینویسد: «عقیده مهدی این است که چون به طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به نظر میآید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | ||
در خلال سده 18 و 19م، شرایط اجتماعی در بسیاری از جـوامع مـسلمان بهگونهای رقم خورد کـه پیـدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مـهدی سـودانی را بهترین نمونه از چنین مدعیانی دانـستهاند. آنچه از هـمه این عوامل بـرداشت مـیشود این است که ظـهور مـهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس وجود خصوصیات شخصی خـاص در وی و نـه بر اساس پیشگویی و یا پیشبینی شـخصی خـاص مبنی بـر ظـهور وی، بـلکه معلول شرایط اجتماعی زمـان او بوده است. هیچکدام از عوامل ذکرشده برای قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمیشود، بلکه هـمه بـیانکننده اوضاع اجتماعی مردمی است کـه سـودانی در مـیان آنـان زیـسته و از میان آنان بـرخاسته اسـت و این مطلب بهخوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجیباورانه، معلول شرایط اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کـرده و مـینویسد: بـنابراین زمـینه و ریـشه ایـن جنبش را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از دیگر نشانههای تأیید این ادعا، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت میکرد؛ سودانی و پیروانش مردم را به قـیام علیه تاراجگری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامیخواندند. جمله معروف آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاینرو کاملاً مشخص است کـه ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی ضد استعماری، | در خلال سده 18 و 19م، شرایط اجتماعی در بسیاری از جـوامع مـسلمان بهگونهای رقم خورد کـه پیـدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مـهدی سـودانی را بهترین نمونه از چنین مدعیانی دانـستهاند. آنچه از هـمه این عوامل بـرداشت مـیشود این است که ظـهور مـهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس وجود خصوصیات شخصی خـاص در وی و نـه بر اساس پیشگویی و یا پیشبینی شـخصی خـاص مبنی بـر ظـهور وی، بـلکه معلول شرایط اجتماعی زمـان او بوده است. هیچکدام از عوامل ذکرشده برای قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمیشود، بلکه هـمه بـیانکننده اوضاع اجتماعی مردمی است کـه سـودانی در مـیان آنـان زیـسته و از میان آنان بـرخاسته اسـت و این مطلب بهخوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجیباورانه، معلول شرایط اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کـرده و مـینویسد: بـنابراین زمـینه و ریـشه ایـن جنبش را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از دیگر نشانههای تأیید این ادعا، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت میکرد؛ سودانی و پیروانش مردم را به قـیام علیه تاراجگری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامیخواندند. جمله معروف آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاینرو کاملاً مشخص است کـه ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی ضد استعماری، ملیگرایانه و استقلالطلبانه داشته است.<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص14</ref>. | ||
کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغریها؛ دوم: تظلم هندیها از قرنطینه کشتیهایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>. | کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغریها؛ دوم: تظلم هندیها از قرنطینه کشتیهایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
#[[:noormags:1118539|کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، «خاستگاه پیدایش جنبش | #[[:noormags:1118539|کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، «خاستگاه پیدایش جنبش منجیگرایانه مهدی سودانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای مهدوی، زمستان 1394، سال چهارم، شماره 15، صفحه 5 تا 24]]. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش