بحوث في القرآن الحكیم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =29564
| کتابخانۀ دیجیتال نور =29564
| کتابخوان همراه نور =28424
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۹: خط ۴۰:
[[مدرسی، محمدتقی|محمدتقی مدرسی]] در مقدمه می‌نویسد: ممکن است جستجوگر در هضم مطالب کتاب به دشواریهایی برخورد کند که البته این امر با توجه به رسالتی که این اثر بر عهده دارد، طبیعی است؛ زیرا این کتاب انسان را به اندیشیدن و تفکر وا می‌دارد و هر آنچه به اندیشیدن دعوت کند دشوار خواهد بود. بعلاوه اینکه طبیعت موضوع نیز دارای دشواریهایی است؛ زیرا این کتاب بحث از قرآن و ذات آن و فرارَوی از زندگی مادی و دل بستن به علایق آن است. وی همچنین بیان می‌کند: این کتاب در اصل در قالب درس گفتارهایی برای دانشگاهیان ارائه شد و آنان این درس‌ها را مکتوب کردند و سپس نسخه نوشته شده را به من دادند و پس از ویرایش و تصحیح، به‌صورت کتاب حاضر درآمد.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>
[[مدرسی، محمدتقی|محمدتقی مدرسی]] در مقدمه می‌نویسد: ممکن است جستجوگر در هضم مطالب کتاب به دشواریهایی برخورد کند که البته این امر با توجه به رسالتی که این اثر بر عهده دارد، طبیعی است؛ زیرا این کتاب انسان را به اندیشیدن و تفکر وا می‌دارد و هر آنچه به اندیشیدن دعوت کند دشوار خواهد بود. بعلاوه اینکه طبیعت موضوع نیز دارای دشواریهایی است؛ زیرا این کتاب بحث از قرآن و ذات آن و فرارَوی از زندگی مادی و دل بستن به علایق آن است. وی همچنین بیان می‌کند: این کتاب در اصل در قالب درس گفتارهایی برای دانشگاهیان ارائه شد و آنان این درس‌ها را مکتوب کردند و سپس نسخه نوشته شده را به من دادند و پس از ویرایش و تصحیح، به‌صورت کتاب حاضر درآمد.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>


نویسنده در فصل اول درباره این صحبت می‌کند که چرا قرآن را برای بحث انتخاب کرده‌ایم؟ وی سه دلیل درباره این امر ارائه می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-10</ref> وی سپس از تدبر در قرآن و ضرورت عمل به آن و تلازم عمل به قرآن با تدبر در آن سخن می‎گوید. او ماجرای آن شخصی را ذکر می‌کند که برای دزدی به منزلی رفته بود و با شنیدن آیه «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» (حدید: 16) متحول شد و به اعتکاف در گوشه مسجد روی آورد و میپرسد: اگر تدبر در یک آیه با روح انسان چنین کند پس تدبر در تمام قرآن چگونه خواهد بود؟<ref>ر.ک: همان، ص11-13</ref>
نویسنده در فصل اول درباره این صحبت می‌کند که چرا قرآن را برای بحث انتخاب کرده‌ایم؟ وی سه دلیل درباره این امر ارائه می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-10</ref> وی سپس از تدبر در قرآن و ضرورت عمل به آن و تلازم عمل به قرآن با تدبر در آن سخن می‌گوید. او ماجرای آن شخصی را ذکر می‌کند که برای دزدی به منزلی رفته بود و با شنیدن آیه «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» (حدید: 16) متحول شد و به اعتکاف در گوشه مسجد روی آورد و میپرسد: اگر تدبر در یک آیه با روح انسان چنین کند پس تدبر در تمام قرآن چگونه خواهد بود؟<ref>ر.ک: همان، ص11-13</ref>


برخی از مسلمانان به خاطر درگیر نشدن به تفسیر به رأی، فهم قرآن را برای عقول همه انسان‌ها را رد می‌کنند و دراین‌باره میگویند هرچند صریح قرآن تمام انسان‌ها را به تدبر در آیاتش دعوت کرده است لکن انسان‌هایی می‌تواند در این راه از جاده حق خارج نشوند و به تفسیر به رأی مبتلا نشوند که بهره کافی از علم داشته باشند. لکن این نظر علاوه بر اینکه غیرمنطقی است زیرا خداوند تمام انسان‌ها را به تفکر و تدبر در آیاتش دعوت کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>؛ به قرائنی می‌توان چنین فهمید که روایات تفسیر به رأی مربوط به انسان‌هایی است که به خاطر دستیابی به اغراض شخصی و تمایلات نفسانی‌شان برخی مشابهات قرآن را به نفع خود مصادره می‌کنند.<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>
برخی از مسلمانان به خاطر درگیر نشدن به تفسیر به رأی، فهم قرآن را برای عقول همه انسان‌ها را رد می‌کنند و دراین‌باره میگویند هرچند صریح قرآن تمام انسان‌ها را به تدبر در آیاتش دعوت کرده است لکن انسان‌هایی می‌تواند در این راه از جاده حق خارج نشوند و به تفسیر به رأی مبتلا نشوند که بهره کافی از علم داشته باشند. لکن این نظر علاوه بر اینکه غیرمنطقی است زیرا خداوند تمام انسان‌ها را به تفکر و تدبر در آیاتش دعوت کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>؛ به قرائنی می‌توان چنین فهمید که روایات تفسیر به رأی مربوط به انسان‌هایی است که به خاطر دستیابی به اغراض شخصی و تمایلات نفسانی‌شان برخی مشابهات قرآن را به نفع خود مصادره می‌کنند.<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>
خط ۵۵: خط ۵۶:
وی پس از ذکر آیات و تفاسیر درباره خلقت به برخی مشکلات فلسفی درباره خلقت پاسخ میدهد مثلاً درباره مشکل عدم و اینکه چگونه خلقت اشیاء از «لاشیء» امکان دارد؟ این‌گونه پاسخ میدهد: نظریه اسلامی در خلقت به‌سرعت این شبهه را می‌زداید زیرا «لاشیء» سبب در ایجاد «شیء» نیست و خداوند هم اشیاء را از «لاشیء» خلق نکرده بلکه آن‌ها را «لا من شیء» خلق کرده است. پس خداوند باعث خلق و مُبدء آن است و به تعبیر دیگر: وجود از عدم صادر نمی‌شود و عدم هم به وجود تبدیل نشده است بلکه خداوند به خاطر شدت فاعلیت و شمول قیمومیتش، از نور خودش افاضه می‌کند و اشیاء، متحقق و ظاهر می‌شوند. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که حقایق موجوده، بعد از خلقت قائم‌به‌ذات نخواهند شد تا شبهه شود که چگونه زائل بذاته به قائم به ذاته تغییر صورت داد و حال اینکه قاعده این است که الذاتی لا یتطور و لا یتغیر.<ref>ر.ک: همان، ص72-73</ref>
وی پس از ذکر آیات و تفاسیر درباره خلقت به برخی مشکلات فلسفی درباره خلقت پاسخ میدهد مثلاً درباره مشکل عدم و اینکه چگونه خلقت اشیاء از «لاشیء» امکان دارد؟ این‌گونه پاسخ میدهد: نظریه اسلامی در خلقت به‌سرعت این شبهه را می‌زداید زیرا «لاشیء» سبب در ایجاد «شیء» نیست و خداوند هم اشیاء را از «لاشیء» خلق نکرده بلکه آن‌ها را «لا من شیء» خلق کرده است. پس خداوند باعث خلق و مُبدء آن است و به تعبیر دیگر: وجود از عدم صادر نمی‌شود و عدم هم به وجود تبدیل نشده است بلکه خداوند به خاطر شدت فاعلیت و شمول قیمومیتش، از نور خودش افاضه می‌کند و اشیاء، متحقق و ظاهر می‌شوند. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که حقایق موجوده، بعد از خلقت قائم‌به‌ذات نخواهند شد تا شبهه شود که چگونه زائل بذاته به قائم به ذاته تغییر صورت داد و حال اینکه قاعده این است که الذاتی لا یتطور و لا یتغیر.<ref>ر.ک: همان، ص72-73</ref>


نویسنده در پایان کتاب، علامت‌های بارز فلسفه قرآنی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم می‌کند. او می‎گوید در مطالب کتاب، با عناصر فلسفی قرآنی از جهت داخلی آشنا شدیم. صورت خارجی فلسفه قرآنی شکل‌های متفاوتی دارد که بارزترین وجوه آن سه مورد واقعی و شمولی و عقلانی هستند. وی موارد هریک از این وجوه را برمی‌شمارد و توضیح میدهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145-148</ref>
نویسنده در پایان کتاب، علامت‌های بارز فلسفه قرآنی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم می‌کند. او می‌گوید در مطالب کتاب، با عناصر فلسفی قرآنی از جهت داخلی آشنا شدیم. صورت خارجی فلسفه قرآنی شکل‌های متفاوتی دارد که بارزترین وجوه آن سه مورد واقعی و شمولی و عقلانی هستند. وی موارد هریک از این وجوه را برمی‌شمارد و توضیح میدهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145-148</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش