۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم میآید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و بهنحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم میآید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و بهنحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | ||
در شبهه دیگری چنین ابراز شده است که رجعت، ایجاد [ایجاب؟] | در شبهه دیگری چنین ابراز شده است که رجعت، ایجاد [ایجاب؟] میکند که عصر ظهور امام دوازدهم(عج)، کافی در تکمیل عمومی حوزه بشر نباشد؛ بااینکه نزد شیعه، مسلم است که امام عصر بعد از ظهور، نفوس را به اعلی درجه تکمیل میرساند، پس دیگر رجوع سایر ائمه(ع)، چه لزومی دارد؟ | ||
در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره شده است که اولا بعد از رحلت امام عصر(عج) از دنیا، ابقا و ادامه همین کمال اتم، عود نفوس کلیه ائمه(ع) را اقتضا | در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره شده است که اولا بعد از رحلت امام عصر(عج) از دنیا، ابقا و ادامه همین کمال اتم، عود نفوس کلیه ائمه(ع) را اقتضا میکند و ثانیا افرادی که بهوسیله امام عصر(عج) به مقام کمال علمی و عملی رسیدهاند، باقی نخواهند بود و رحلت خواهند نمود و اخلاف آنان در تکمیل، محتاج به رجعت خواهند بود<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
در بخش دوم، در سه فصل، معراج از دیدگاههای گوناگون، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در فصل اول، اقوال موجود در این زمینه، مطرح شده است. در اینباره، سه قول وجود دارد: | در بخش دوم، در سه فصل، معراج از دیدگاههای گوناگون، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در فصل اول، اقوال موجود در این زمینه، مطرح شده است. در اینباره، سه قول وجود دارد: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | ||
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام بهصورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفسالامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصلبههم عبادت مینمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق مییابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است | فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام بهصورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفسالامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصلبههم عبادت مینمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق مییابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است میکند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | ||
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. |
ویرایش