مفسران شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۳: خط ۳۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه کتاب، به نحوه آشنایی خودش با قرآن از دوران کودکی تا زمان پختگی می‌پردازد. وی می‎نویسد: «شب‎هاى ماه مبارک رمضان بود که به فرمان پدر به سرپرستى برادر بزرگ‎ترم در جلسه قرائت قرآن مسجد محله شرکت می‌کردم. سخن از کلام خدا بود و صداى قاریانى که با احاطه به دانش تجوید، به کار تلاوت کتاب آسمانى مشغول بودند. معلم قرائت مسجد محله که پیرمرد نورانى و روشندلى بود، به کودکان مکتب خود حروف «یرملون» را می‎آموخت و نحوه «ادغام» کلمات را یاد می‎داد. گوش من از خردسالى با روایت «حفص» و قرائت «عاصم» آشنا شد و اختلاف نظر قراء سبعه یک ماه تمام و پس از آن سالیان دراز مورد بحث و گفتگو بود.  
نویسنده در مقدمه کتاب، به نحوه آشنایی خودش با قرآن از دوران کودکی تا زمان پختگی می‌پردازد. وی می‎نویسد: «شب‎هاى ماه مبارک رمضان بود که به فرمان پدر به سرپرستى برادر بزرگ‎ترم در جلسه قرائت قرآن مسجد محله شرکت می‌کردم. سخن از کلام خدا بود و صداى قاریانى که با احاطه به دانش تجوید، به کار تلاوت کتاب آسمانى مشغول بودند. معلم قرائت مسجد محله که پیرمرد نورانى و روشندلى بود، به کودکان مکتب خود حروف «یرملون» را می‎آموخت و نحوه «ادغام» کلمات را یاد می‌داد. گوش من از خردسالى با روایت «حفص» و قرائت «عاصم» آشنا شد و اختلاف نظر قراء سبعه یک ماه تمام و پس از آن سالیان دراز مورد بحث و گفتگو بود.  
آن روزگار از قرآن صداى رساى قارى را می‎شناختم و راز به‎هم پیوستن حروفى را که «اخفاء» و «اظهار» و «ادغام» می‎آفرینند و حروف «غنه» که به اصطلاح معلم قرائت در«خیشوم» مى‎پیچید؛ همین و همین و دیگر هیچ.  
آن روزگار از قرآن صداى رساى قارى را می‎شناختم و راز به‎هم پیوستن حروفى را که «اخفاء» و «اظهار» و «ادغام» می‎آفرینند و حروف «غنه» که به اصطلاح معلم قرائت در«خیشوم» مى‎پیچید؛ همین و همین و دیگر هیچ.  


سال‎ها بعد در اندیشه شناسایى کلمات قرآن افتادم و معانى آیات را از بزرگ‎تران خود مى‎پرسیدم. آنجا هم همه صحبت از «إنما» بود که «به‎درستی که» و «این است و جز این نیست» معنى می‎داد و لم و لما و لام امر و لاء نهى و باز گفتگو از «لن» بود که نفى ابد می‎گیرد و البته هنوز هم می‌کند.  
سال‎ها بعد در اندیشه شناسایى کلمات قرآن افتادم و معانى آیات را از بزرگ‎تران خود مى‎پرسیدم. آنجا هم همه صحبت از «إنما» بود که «به‎درستی که» و «این است و جز این نیست» معنى می‌داد و لم و لما و لام امر و لاء نهى و باز گفتگو از «لن» بود که نفى ابد می‎گیرد و البته هنوز هم می‌کند.  
شناسایى خواص ظاهرى حروف و خصوصیات لفظى آنها جز آنکه مرا به علم صرف و نحو آشنا کند حاصلى نداشت و اگر هم گرهى از کار فروبسته محققان می‎گشود، آتش اختلاف اهل تسنن و گروه شیعه را در تفسیر ترکیب «إلى المرافق» دامن می‎زد؛ یعنى آنکه به اعتقاد گروه نخستین از کلمه «إلى»، معنى «معیت» استنباط می‎شود و در منطق جماعت دوم، «إلى» انتهائى است و چه‎بسیار سخن‎ها درباره این استنباط‎ها که عمر آدمى را مشغول داشته است. بعدها که در شمار کاوشگران صمیمى اسرار کلام خداوند درآمدم، دیگر کام تشنه‎ام تنها از تفسیر ظاهرى واژه‎هاى تازى قرآن سیراب نمی‎شد و تنها آهنگ نثر مسجع کلام خدا که در سوره‎هاى آخر این کتاب بى‎نظیر و آسمانى جمع‎آورى شده است، خشنودم نمی‎ساخت. در ماوراء معانى وضعى لغات قرآن و در پشت پرده کلام سحرآمیز این کتاب بزرگ دنبال گمشده‌اى می‎گشتم و سال‎ها این کاوشگرى دنبال می‎شد. مسائل بغرنج و پیچیده‌اى در پیش چشمم سبز می‎شد تا بدانجا که دانستم خشک و ترى نیست، مگر اینکه به گفته قرآن در این کتاب مبین یافته نشود.
شناسایى خواص ظاهرى حروف و خصوصیات لفظى آنها جز آنکه مرا به علم صرف و نحو آشنا کند حاصلى نداشت و اگر هم گرهى از کار فروبسته محققان می‎گشود، آتش اختلاف اهل تسنن و گروه شیعه را در تفسیر ترکیب «إلى المرافق» دامن می‎زد؛ یعنى آنکه به اعتقاد گروه نخستین از کلمه «إلى»، معنى «معیت» استنباط می‎شود و در منطق جماعت دوم، «إلى» انتهائى است و چه‎بسیار سخن‎ها درباره این استنباط‎ها که عمر آدمى را مشغول داشته است. بعدها که در شمار کاوشگران صمیمى اسرار کلام خداوند درآمدم، دیگر کام تشنه‎ام تنها از تفسیر ظاهرى واژه‎هاى تازى قرآن سیراب نمی‎شد و تنها آهنگ نثر مسجع کلام خدا که در سوره‎هاى آخر این کتاب بى‎نظیر و آسمانى جمع‎آورى شده است، خشنودم نمی‎ساخت. در ماوراء معانى وضعى لغات قرآن و در پشت پرده کلام سحرآمیز این کتاب بزرگ دنبال گمشده‌اى می‎گشتم و سال‎ها این کاوشگرى دنبال می‎شد. مسائل بغرنج و پیچیده‌اى در پیش چشمم سبز می‎شد تا بدانجا که دانستم خشک و ترى نیست، مگر اینکه به گفته قرآن در این کتاب مبین یافته نشود.
سرنوشت اقوام گذشته که بر پیغمبران خدا ستم کردند و به عذاب الهى دچار گشتند، داستان موسى و آرزوهاى دیدار خداوند که سال‎ها این چوپان به‎پیغمبرى‎رسیده را، مشتاقانه به دامنه طور می‌کشید، داستان عاشقانه فرزند زیباچهره یعقوب سپیدموى، پیامبر خدا، سرگذشت معراج محمدى که از خانه ام‎هانى شبانگاه به آسمان‎ها رفته و با خداى خود سخن گفته است و خیلى نکته‎هاى خواندنى دیگر.  
سرنوشت اقوام گذشته که بر پیغمبران خدا ستم کردند و به عذاب الهى دچار گشتند، داستان موسى و آرزوهاى دیدار خداوند که سال‎ها این چوپان به‎پیغمبرى‎رسیده را، مشتاقانه به دامنه طور می‌کشید، داستان عاشقانه فرزند زیباچهره یعقوب سپیدموى، پیامبر خدا، سرگذشت معراج محمدى که از خانه ام‎هانى شبانگاه به آسمان‎ها رفته و با خداى خود سخن گفته است و خیلى نکته‎هاى خواندنى دیگر.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش