العمدة في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۵۲: خط ۵۲:
از اهم فصول «العمدة» فصل‎های اولیه کتاب است که طریقه شناخت دینی اعم از حسی و خبری و عقلی را تبیین می‎کند. در واقع این فصول از فلسفه گرفته شده است.
از اهم فصول «العمدة» فصل‎های اولیه کتاب است که طریقه شناخت دینی اعم از حسی و خبری و عقلی را تبیین می‎کند. در واقع این فصول از فلسفه گرفته شده است.


طریقه [[نسفی، عبدالله بن احمد|نسفی]] در اثبات وجود الله تعالی، همان طریقه کلامی است که بعدها به علم توحید نامیده شد. در این شیوه گفته می‎شود: عالم با اعیان و اعراضش حادث است و هر حادثی را مُحدِثی لازم و محدث عالَم، الله تعالی است. این امر مقتضی دخول در تفصیلات فلسفی در حاشیه تعریف این علم و چیستی اعراض و پرسش از اینکه آیا جسم از ماده و صورت تشکیل شده (قول ارسطو) یا از ذرات (ذره جزء لا یتجزی باشد یا فقط جزء باشد یا جوهر فرد یا تنها، جوهر) و... است. علمای کلام که [[نسفی، عبدالله بن احمد|نسفی]] هم داخل در آنان است مذهب ذری را بنیاد نهادند و از آن دفاع کردند تا از وقوع در اعتقاد فلاسفه مبتنی بر قِدَم ماده، اجتناب کنند. [[نسفی، عبدالله بن احمد|نسفی]] علاوه بر باطل دانستن قول فلاسفه، سخنان مجوس و ثنویه که قائل به دو اصل نور و ظلمت هستند را هم باطل می‎داند.
طریقه [[نسفی، عبدالله بن احمد|نسفی]] در اثبات وجود الله تعالی، همان طریقه کلامی است که بعدها به علم توحید نامیده شد. در این شیوه گفته می‎شود: عالم با اعیان و اعراضش حادث است و هر حادثی را مُحدِثی لازم و محدث عالَم، الله تعالی است. این امر مقتضی دخول در تفصیلات فلسفی در حاشیه تعریف این علم و چیستی اعراض و پرسش از اینکه آیا جسم از ماده و صورت تشکیل شده (قول ارسطو) یا از ذرات (ذره جزء لا یتجزی باشد یا فقط جزء باشد یا جوهر فرد یا تنها، جوهر) و... است. علمای کلام که [[نسفی، عبدالله بن احمد|نسفی]] هم داخل در آنان است مذهب ذری را بنیاد نهادند و از آن دفاع کردند تا از وقوع در اعتقاد فلاسفه مبتنی بر قِدَم ماده، اجتناب کنند. [[نسفی، عبدالله بن احمد|نسفی]] علاوه بر باطل دانستن قول فلاسفه، سخنان مجوس و ثنویه که قائل به دو اصل نور و ظلمت هستند را هم باطل می‌داند.


وی از برخی از معتزله که در ادیان غیر اسلامی نوشته‎اند، مثل کعبی استفاده کرده است که البته کتاب‎های آنان مفقود است وی از قاضی عبدالجبار در جزء پنجم از کتاب «المغنی» که اختصاص به ادیان غیر اسلامی دارد، نیز بهره برده است؛ قاضی نیز از مؤلفان پیشین استفاده کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38970/1/61 ر.ک: همان، ص61]</ref>
وی از برخی از معتزله که در ادیان غیر اسلامی نوشته‎اند، مثل کعبی استفاده کرده است که البته کتاب‎های آنان مفقود است وی از قاضی عبدالجبار در جزء پنجم از کتاب «المغنی» که اختصاص به ادیان غیر اسلامی دارد، نیز بهره برده است؛ قاضی نیز از مؤلفان پیشین استفاده کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38970/1/61 ر.ک: همان، ص61]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش