مجموعة رسائل الكرماني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۵۷: خط ۵۷:


===الرسالة الدرية في معنی التوحيد===
===الرسالة الدرية في معنی التوحيد===
این، اولین رساله‎ای است که در این اثر آمده است. نویسنده در این رساله نظر فاطمیان را درباره توحید خدای متعال گسترش می‎دهد. او ثابت می‎کند که به هیچ صفتی از صفات وی نمی‎توان دست‎ یافت. او نه جسم است و نه در جسم و هیچ عاقلی ذات او را نمی‎تواند درک کند و هیچ‎کس نمی‎تواند او را حس کند و او را با هیچ لفظ و گفتاری نمی‎توان تبیین نمود<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
این، اولین رساله‎ای است که در این اثر آمده است. نویسنده در این رساله نظر فاطمیان را درباره توحید خدای متعال گسترش می‎دهد. او ثابت می‌کند که به هیچ صفتی از صفات وی نمی‎توان دست‎ یافت. او نه جسم است و نه در جسم و هیچ عاقلی ذات او را نمی‎تواند درک کند و هیچ‎کس نمی‎تواند او را حس کند و او را با هیچ لفظ و گفتاری نمی‎توان تبیین نمود<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
===الرسالة اللازم في صوم شهر رمضان و حينه===
===الرسالة اللازم في صوم شهر رمضان و حينه===
این، پنجمین رساله ‎است که در این اثر آمده است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] درباره رؤیت معتقد است که رؤیت به دو شکل صورت می‎گیرد:
این، پنجمین رساله ‎است که در این اثر آمده است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] درباره رؤیت معتقد است که رؤیت به دو شکل صورت می‎گیرد:
خط ۶۶: خط ۶۶:


===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله===
===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله===
این، نهمین رساله است و به‎منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی می‎کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‎های تاریخی، به‎گونه‎ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‎داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‎اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‎اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‎کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‎کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‎ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‎توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‎ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‎ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‎صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‎منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‎کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‎کند<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95</ref>.
این، نهمین رساله است و به‎منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی می‌کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‎های تاریخی، به‎گونه‎ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‎داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‎اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‎اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‌کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‌کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‎ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‎توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‎ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‎ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‎صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‎منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‌کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‌کند<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95</ref>.


===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي===
===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي===
این، یازدهمین رساله است. یکی از عالمان زیدی به نام هارونی حسنی در نقد دیدگاه اسماعیلیان گفتاری داشته که [[کرمانی، احمد بن عبدالله|حمیدالدین کرمانی]] به ‎نقد و ردّ آن پرداخته است. تنظیم رساله بدین ‎صورت است که ابتدا با عنوان «عين المسألة»، اصل اشکال آمده و آنگاه نقد هارونی و سپس جواب حمیدالدین از وی آورده شده است. اولین مسئله این است که چرا اسماعیلیه برای عناوین ظاهری شرع، نظیر صلات و زکات و...، باطن معتقدند. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] می‎کوشد تا اعتقاد اسماعیلیان را بر ظواهر به اثبات رساند و کتاب‎ها و آثاری را نیز در این زمینه یاد می‎کند. در صفحات بعدی کتاب، امامت، موردبحث قرار گرفته و با توجّه به اینکه هارونی، زیدی است، نص بر امامت را تنها درباره سه امام اوّل پذیرفته است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] جواب می‎دهد که چون امامی بر امام بعدی تصریح کند، این در واقع نص النبی است. آنگاه مسئله غیبت مطرح شده است و سؤال از الحاكم‎بأمرالله که از جنجالی‎ترین امامان اسماعیلیه است، بعد از آن آمده است و پس از اینها عقیده اسماعیلیان نسبت به خلفا آمده است<ref>جعفریان، رسول، ص107</ref>.
این، یازدهمین رساله است. یکی از عالمان زیدی به نام هارونی حسنی در نقد دیدگاه اسماعیلیان گفتاری داشته که [[کرمانی، احمد بن عبدالله|حمیدالدین کرمانی]] به ‎نقد و ردّ آن پرداخته است. تنظیم رساله بدین ‎صورت است که ابتدا با عنوان «عين المسألة»، اصل اشکال آمده و آنگاه نقد هارونی و سپس جواب حمیدالدین از وی آورده شده است. اولین مسئله این است که چرا اسماعیلیه برای عناوین ظاهری شرع، نظیر صلات و زکات و...، باطن معتقدند. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] می‌کوشد تا اعتقاد اسماعیلیان را بر ظواهر به اثبات رساند و کتاب‎ها و آثاری را نیز در این زمینه یاد می‌کند. در صفحات بعدی کتاب، امامت، موردبحث قرار گرفته و با توجّه به اینکه هارونی، زیدی است، نص بر امامت را تنها درباره سه امام اوّل پذیرفته است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] جواب می‎دهد که چون امامی بر امام بعدی تصریح کند، این در واقع نص النبی است. آنگاه مسئله غیبت مطرح شده است و سؤال از الحاكم‎بأمرالله که از جنجالی‎ترین امامان اسماعیلیه است، بعد از آن آمده است و پس از اینها عقیده اسماعیلیان نسبت به خلفا آمده است<ref>جعفریان، رسول، ص107</ref>.


===خزائن الأدلة===
===خزائن الأدلة===
این، آخرین رساله‎ای است که در این اثر به چشم می‎خورد.
این، آخرین رساله‎ای است که در این اثر به چشم می‎خورد.
این رساله نیز نمونه‎ای دیگر از کوشش‎های فکری و علمی [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] برای طرح و اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغ‎زن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار می‎دهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی می‎داند. با تأکید بر میراث‎بری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه '''فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً''' (النساء: 54) می‎داند. علاوه بر این، در بیست‎وپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلال‎های عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح می‎کند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی می‎کند. رهروان ایشان را اهل بهشت می‎داند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند می‎شمارد. بدین‎وسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرح‎واره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنش‎های فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص95</ref>.
این رساله نیز نمونه‎ای دیگر از کوشش‎های فکری و علمی [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] برای طرح و اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغ‎زن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار می‎دهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی می‎داند. با تأکید بر میراث‎بری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه '''فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً''' (النساء: 54) می‎داند. علاوه بر این، در بیست‎وپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلال‎های عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح می‌کند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی می‌کند. رهروان ایشان را اهل بهشت می‎داند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند می‎شمارد. بدین‎وسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرح‎واره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنش‎های فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص95</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش