تفسير الإمام مجاهد بن جبر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۹ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'علیه‎السلام' به 'علیه‌السلام'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'علیه‎السلام' به 'علیه‌السلام')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۵: خط ۳۵:
# قاعده: القرآن یفسّر بعضه بعضا. مثال: هنگام تفسیر آیه 13 سوره مبارکه عنکبوت «وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَ أَثْقَالاً مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَ لَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا کَانُوا يَفْتَرُونَ» به آیه 25 سوره مبارکه نحل تفسیر می‎کند و می‎نویسد کقوله: «لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ».
# قاعده: القرآن یفسّر بعضه بعضا. مثال: هنگام تفسیر آیه 13 سوره مبارکه عنکبوت «وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَ أَثْقَالاً مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَ لَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا کَانُوا يَفْتَرُونَ» به آیه 25 سوره مبارکه نحل تفسیر می‎کند و می‎نویسد کقوله: «لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ».
# روایات‎: در تفسیر آیات با استناد به گفتارهای [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابی‎طالب]] و اهل‎بیت علیهم‎السلام و استادش ابن ‎‎عباس‎، به شیوه موافق با عقل به تفسیر و تأویل می‎پردازد.
# روایات‎: در تفسیر آیات با استناد به گفتارهای [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابی‎طالب]] و اهل‎بیت علیهم‎السلام و استادش ابن ‎‎عباس‎، به شیوه موافق با عقل به تفسیر و تأویل می‎پردازد.
# عقل: مجاهد نخستین کس از تابعین و بنیادگذار مکتب نوینی در تفسیر قرآن کریم است. مکتبی که به‎کلی با تفسیرنویس قرن اول هجری تفاوت دارد. همواره آشکارا باب اجتهاد و اعتماد و اتکای بسیار به عقل در فهم خواسته خدا و استنباط معنی و تفسیر آیه را باز می‎گذارد و شیوه احیای تفکر و انطباق آن با مبانی عقلی در بیان مقصود خویش در تفسیر و تأویل آیه را پاس می‎دارد. این پدیده در دهه سوم قرن اول هجری غریب نیست زیرا این همان استمرار مکتب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابی‎طالب علیه‎السلام]] است که بنیادگذار مدرسه تفکر و اجتهاد و تعقل است و پس از شهادت امام علیه‎السلام در سال 40ق بر دست فرزندانش امتداد یافت. در عصر حضرت ابوجعفر امام محمد باقر علیه‎السلام و فرزندش ابوعبدالله جعفر صادق علیه‎السلام به اوج عالی شکوفایی خود رسید. مجاهد می‎گفت: افضل العبادة الرأی الحسن.
# عقل: مجاهد نخستین کس از تابعین و بنیادگذار مکتب نوینی در تفسیر قرآن کریم است. مکتبی که به‎کلی با تفسیرنویس قرن اول هجری تفاوت دارد. همواره آشکارا باب اجتهاد و اعتماد و اتکای بسیار به عقل در فهم خواسته خدا و استنباط معنی و تفسیر آیه را باز می‎گذارد و شیوه احیای تفکر و انطباق آن با مبانی عقلی در بیان مقصود خویش در تفسیر و تأویل آیه را پاس می‎دارد. این پدیده در دهه سوم قرن اول هجری غریب نیست زیرا این همان استمرار مکتب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابی‎طالب علیه‌السلام]] است که بنیادگذار مدرسه تفکر و اجتهاد و تعقل است و پس از شهادت امام علیه‌السلام در سال 40ق بر دست فرزندانش امتداد یافت. در عصر حضرت ابوجعفر امام محمد باقر علیه‌السلام و فرزندش ابوعبدالله جعفر صادق علیه‌السلام به اوج عالی شکوفایی خود رسید. مجاهد می‎گفت: افضل العبادة الرأی الحسن.
# جلوه‎های ادبی: مجاهد در فنون ادب، در تفسیر ابتکاری عجیب از خود نشان داده است. یکی از پایه‎های بنیادی او پژوهش‎های ادبی وی در فرهنگ قرآن کریم است. او در فنون ادب و لغت و فصاحت و بلاغت روش نوینی را بنیاد گذارده است و مباحثی منحصربه‎فرد از خود باقی گذاشته و از تکرار مکررات فراوانی که در سایر تفاسیر ملاحظه می‎گردد، نشانی به‎جا نگذاشته است. اهمیت بسیار به مباحث ادبی و لغوی می‎دهد و می‎گوید: فمن لم یکن عالما بلغات العرب لا یحل له التفسیر. ذوق و سلیقه بی‎نظیری در باب توجیه ادبی آیات و تفسیر دشوارترین معضلات و کلمات غریب و الفاظ غامض نشان داده است که تبحر او در فنون ادب و لغت می‎رساند. گفتارهای ادبی وی را در هیچ‎یک از تفسیرها نمی‎توان یافت. بزرگ‎ترین نوگرایی در ادبیات قرآن مجید را او پایه‎گذاری کرد به‎گونه‎ای که هر خواننده‎ای را سخت تحت تأثیر ابتکار و سلیقه خود می‎گذارد. مکتب نوینی به شیفتگان تفسیر ادبی قرآن کریم تقدیم داشته است که قدرت ادبی و ژرفکاوی او را در لغت و آشنایی با کلام عرب و سبک زبان و اصطلاحات آنان می‎رساند‎. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/517/39 ر.ک: شهیدی صالحی، عبدالحسین، ص38-40]</ref>
# جلوه‎های ادبی: مجاهد در فنون ادب، در تفسیر ابتکاری عجیب از خود نشان داده است. یکی از پایه‎های بنیادی او پژوهش‎های ادبی وی در فرهنگ قرآن کریم است. او در فنون ادب و لغت و فصاحت و بلاغت روش نوینی را بنیاد گذارده است و مباحثی منحصربه‎فرد از خود باقی گذاشته و از تکرار مکررات فراوانی که در سایر تفاسیر ملاحظه می‎گردد، نشانی به‎جا نگذاشته است. اهمیت بسیار به مباحث ادبی و لغوی می‎دهد و می‎گوید: فمن لم یکن عالما بلغات العرب لا یحل له التفسیر. ذوق و سلیقه بی‎نظیری در باب توجیه ادبی آیات و تفسیر دشوارترین معضلات و کلمات غریب و الفاظ غامض نشان داده است که تبحر او در فنون ادب و لغت می‎رساند. گفتارهای ادبی وی را در هیچ‎یک از تفسیرها نمی‎توان یافت. بزرگ‎ترین نوگرایی در ادبیات قرآن مجید را او پایه‎گذاری کرد به‎گونه‎ای که هر خواننده‎ای را سخت تحت تأثیر ابتکار و سلیقه خود می‎گذارد. مکتب نوینی به شیفتگان تفسیر ادبی قرآن کریم تقدیم داشته است که قدرت ادبی و ژرفکاوی او را در لغت و آشنایی با کلام عرب و سبک زبان و اصطلاحات آنان می‎رساند‎. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/517/39 ر.ک: شهیدی صالحی، عبدالحسین، ص38-40]</ref>


خط ۵۳: خط ۵۳:
مفسرین از صحابه کل قرآن را تفسیر نکرده‎اند و هرکدام به تفسیر تعدادی از آیات پرداخته‎اند. آنان معمولاً بر توضیح معنی لغوی با الفاظی موجز، بسنده کرده‎اند و به‎ندرت احکام را از آیات استنباط کرده‎اند یا سبب نزول آیات را ذکر کرده‎اند و یا اینکه از اهل کتاب چیزی را اخذ کرده‎اند تا در تفسیرشان به کار ببندند. شیوه ابن عباس، بزرگ مفسران صحابه نیز چنین بوده است و طبعاً مجاهد نیز باید این شیوه را برگزیده باشد. البته در مجاهد، علاوه بر این موارد زیاداتی را نیز شاهدیم؛ وی در تعداد آیاتی که تفسیر کرده بر ابن عباس پیشی گرفته، همچنین در بسیاری از موارد، به استنباط احکام از آیات پرداخته است. بذر مکاتب فقهی و کلامی بعدی را باید در مکتب او جست، مثلاً شافعی در فقهش بر مجاهد بر فقه مجاهد تکیه می‎کند و معتزله نیز در قول به عدم رؤیت خداوند، بر وی اعتماد کرده‎اند. وی در اتصال به اهل کتاب و سؤال از آنان نیز زیاد بهره برده است. البته این امر را می‎توان توجیه کرد و گفت مجاهد از شیوه ابن عباس عدول نکرده بلکه اقتضای زمان و مکانی که وی در آن بوده این بوده که چنین کارهایی را بکند؛ زیرا دانش مردم در دوران مجاهد کمتر از علم آنان در دوره ابن عباس بوده است و ازاین‎رو مفسران در توضیح و تفسیر محتاج به مواردی می‎شده‎اند که مفسران دوره‎های پیش‎تر بی‎نیاز از آن بوده‎اند. درباره کثرت استنباط احکام از آیات توسط مجاهد نیز همین سخن را می‎توان گفت. به‎هرحال ابن عباس راه را برای مجاهد گشوده و این حق مجاهد است که کاری بیش از آنکه استادش انجام داده، انجام داده باشد. درباره کثرت اختلاط با اهل کتاب و سؤال از آنان نیز، باید گفت پس از فتوحات اسلامی، ارتباط و اختلاط مسلمانان با اهل کتاب زیاد شد و در توضیح بسیاری از مجملات قرآن نیاز به توضیح اهل کتاب بوده است و بااین‎حال، مجاهد در تفسیرش مقدار کمی از آرای اهل کتاب استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص139-140</ref>
مفسرین از صحابه کل قرآن را تفسیر نکرده‎اند و هرکدام به تفسیر تعدادی از آیات پرداخته‎اند. آنان معمولاً بر توضیح معنی لغوی با الفاظی موجز، بسنده کرده‎اند و به‎ندرت احکام را از آیات استنباط کرده‎اند یا سبب نزول آیات را ذکر کرده‎اند و یا اینکه از اهل کتاب چیزی را اخذ کرده‎اند تا در تفسیرشان به کار ببندند. شیوه ابن عباس، بزرگ مفسران صحابه نیز چنین بوده است و طبعاً مجاهد نیز باید این شیوه را برگزیده باشد. البته در مجاهد، علاوه بر این موارد زیاداتی را نیز شاهدیم؛ وی در تعداد آیاتی که تفسیر کرده بر ابن عباس پیشی گرفته، همچنین در بسیاری از موارد، به استنباط احکام از آیات پرداخته است. بذر مکاتب فقهی و کلامی بعدی را باید در مکتب او جست، مثلاً شافعی در فقهش بر مجاهد بر فقه مجاهد تکیه می‎کند و معتزله نیز در قول به عدم رؤیت خداوند، بر وی اعتماد کرده‎اند. وی در اتصال به اهل کتاب و سؤال از آنان نیز زیاد بهره برده است. البته این امر را می‎توان توجیه کرد و گفت مجاهد از شیوه ابن عباس عدول نکرده بلکه اقتضای زمان و مکانی که وی در آن بوده این بوده که چنین کارهایی را بکند؛ زیرا دانش مردم در دوران مجاهد کمتر از علم آنان در دوره ابن عباس بوده است و ازاین‎رو مفسران در توضیح و تفسیر محتاج به مواردی می‎شده‎اند که مفسران دوره‎های پیش‎تر بی‎نیاز از آن بوده‎اند. درباره کثرت استنباط احکام از آیات توسط مجاهد نیز همین سخن را می‎توان گفت. به‎هرحال ابن عباس راه را برای مجاهد گشوده و این حق مجاهد است که کاری بیش از آنکه استادش انجام داده، انجام داده باشد. درباره کثرت اختلاط با اهل کتاب و سؤال از آنان نیز، باید گفت پس از فتوحات اسلامی، ارتباط و اختلاط مسلمانان با اهل کتاب زیاد شد و در توضیح بسیاری از مجملات قرآن نیاز به توضیح اهل کتاب بوده است و بااین‎حال، مجاهد در تفسیرش مقدار کمی از آرای اهل کتاب استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص139-140</ref>


مجاهد از دوستداران اهل‎بیت علیهم‎السلام است. روایات بسیاری را در فضایل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی علیه‎السلام]] یاد می‎کند. در تفسیر آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» چنین می‎گوید: فان لعلّی سابقته و فضیلته لانه سبقهم الی الاسلام و هنگام تفسیر آیه 274 سوره بقره: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ سِرّاً وَ عَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ‎»، می‎گوید: نزلت فی علی بن ابی‎طالب علیه‎السلام. کانت لعلی اربع دراهم فتصدق بدرهم سرّا و بدرهم علانیة و بدرهم باللیل و بدرهم بالنهار.
مجاهد از دوستداران اهل‎بیت علیهم‎السلام است. روایات بسیاری را در فضایل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام]] یاد می‎کند. در تفسیر آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» چنین می‎گوید: فان لعلّی سابقته و فضیلته لانه سبقهم الی الاسلام و هنگام تفسیر آیه 274 سوره بقره: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ سِرّاً وَ عَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ‎»، می‎گوید: نزلت فی علی بن ابی‎طالب علیه‌السلام. کانت لعلی اربع دراهم فتصدق بدرهم سرّا و بدرهم علانیة و بدرهم باللیل و بدرهم بالنهار.


جلوه عقلی در تفسیر مجاهد: مجاهد را می‎توان نخستین بنیادگذار مکتب نوین در تفسیر قرآن کریم دانست که همواره باب اجتهاد و بهره‎گیری از عقل را به گونه گسترده در تفسیر آیات قرآن مجید به کار گرفته است. حتی گاه مشاهده می‎گردد که در بسیاری از موارد با استادش ابن عباس در روایات و تفسیر آیات اختلاف در لفظ و معنی دارد و ابتکار جالبی در تفسیر آیات به کار می‎برد و اعتماد بسیاری به عقل در فهم خواسته خدا از خود نشان می‎دهد. بر پایه نصوص تاریخی، روش او در عصر خود جنجالی به راه انداخت. فرزندش عبدالوهاب بن مجاهد می‎گوید: روزی مردی به پدرم رسید و گفت: تو هستی که قرآن را به رأی خویش تفسیر می‎کنی؟ پدرم گریست و گفت: من تفسیر قرآن کریم نزد بیش از ده نفر از اصحاب رسول خدا صلی‎الله علیه و اله و سلم رضی‎الله‎عنهم فرا گرفته‎ام.
جلوه عقلی در تفسیر مجاهد: مجاهد را می‎توان نخستین بنیادگذار مکتب نوین در تفسیر قرآن کریم دانست که همواره باب اجتهاد و بهره‎گیری از عقل را به گونه گسترده در تفسیر آیات قرآن مجید به کار گرفته است. حتی گاه مشاهده می‎گردد که در بسیاری از موارد با استادش ابن عباس در روایات و تفسیر آیات اختلاف در لفظ و معنی دارد و ابتکار جالبی در تفسیر آیات به کار می‎برد و اعتماد بسیاری به عقل در فهم خواسته خدا از خود نشان می‎دهد. بر پایه نصوص تاریخی، روش او در عصر خود جنجالی به راه انداخت. فرزندش عبدالوهاب بن مجاهد می‎گوید: روزی مردی به پدرم رسید و گفت: تو هستی که قرآن را به رأی خویش تفسیر می‎کنی؟ پدرم گریست و گفت: من تفسیر قرآن کریم نزد بیش از ده نفر از اصحاب رسول خدا صلی‎الله علیه و اله و سلم رضی‎الله‎عنهم فرا گرفته‎ام.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش