۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اشارهاي' به 'اشارهای') |
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
از آغاز زندگى او اطلاعات اندكى در دست است. گفتهاند كه زادگاه او بغداد بود، تا آنكهپدر وي، ابوعبدالله طاهر بن محمد بن عبدالله بغداديد 383ق كهمرديفرهيختهو دانشاندوختهبود، هر آنچهازاهلو عيالو ثروت بسيار داشت، به همراه خود برداشت و رو به نيشابور نهاد. | از آغاز زندگى او اطلاعات اندكى در دست است. گفتهاند كه زادگاه او بغداد بود، تا آنكهپدر وي، ابوعبدالله طاهر بن محمد بن عبدالله بغداديد 383ق كهمرديفرهيختهو دانشاندوختهبود، هر آنچهازاهلو عيالو ثروت بسيار داشت، به همراه خود برداشت و رو به نيشابور نهاد. | ||
سال ورود خاندان بغدادي به نيشابور روشن نيست، اما مىدانيم كه عبدالقاهر در 370ق در | سال ورود خاندان بغدادي به نيشابور روشن نيست، اما مىدانيم كه عبدالقاهر در 370ق در مناظرهای در ناحيه خراسان و احتمالاً در نيشابور شركت داشته است. بر اساسبرخى شواهد مىتوان حدس زد زمانى كه عبدالقاهر از درسهاى شيوخ بغداد بهره برده، حدود 0 سالداشتهاست. | ||
== تحصيلات و استادان == | == تحصيلات و استادان == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
از شمار شاگردان او، ابوبكر [[بیهقی، احمد بن حسین|احمد بن حسین بيهقى]]، ابوالقاسم قشيري و امام الحرمين جوينى پر آوازه ترند. | از شمار شاگردان او، ابوبكر [[بیهقی، احمد بن حسین|احمد بن حسین بيهقى]]، ابوالقاسم قشيري و امام الحرمين جوينى پر آوازه ترند. | ||
اندك شواهد موجود، از سفرهای عبدالقاهر به برخى شهرها مانند بلخ و ري حكايت دارد. بهنظر مىرسد كه اشتغال عمده او در اين سفرها، | اندك شواهد موجود، از سفرهای عبدالقاهر به برخى شهرها مانند بلخ و ري حكايت دارد. بهنظر مىرسد كه اشتغال عمده او در اين سفرها، املای حديث به خواهندگان آن و يا ارشاد و ايراد مناظرات كلامى بوده باشد. | ||
سرانجام، عبدالقاهر براثر | سرانجام، عبدالقاهر براثر واقعهای كه از آن با عنوان «فتنة تركمانان» ياد كردهاند، نيشابور را بهقصد اسفراين ترك كرد؛ اما چندي نگذشت كه در همانجا درگذشت و دركنار آرامگاه استادش ابواسحاق اسفراينى به خاک سپرده شد. | ||
بر اساس گزارشى از [[ذهبى]] كه عبدالقاهر را در هنگام مرگ مردي كهنسال خوانده است، احتمالاً سن او در آن زمان، هفتاد و بيشاز آن بوده است؛ و از آنجا كه او در بغداد از ابنعدي درگذشته 365ق نيز حديث شنيده بود، شايد بتوان تولد او را در حدود سال350ق تخمين زد. | بر اساس گزارشى از [[ذهبى]] كه عبدالقاهر را در هنگام مرگ مردي كهنسال خوانده است، احتمالاً سن او در آن زمان، هفتاد و بيشاز آن بوده است؛ و از آنجا كه او در بغداد از ابنعدي درگذشته 365ق نيز حديث شنيده بود، شايد بتوان تولد او را در حدود سال350ق تخمين زد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
الفَرق بين الفِرَق،. | الفَرق بين الفِرَق،. | ||
المللو النحل. اين اثر همچون كتاب الفرق به بيان آراء فرقههای كلامى در | المللو النحل. اين اثر همچون كتاب الفرق به بيان آراء فرقههای كلامى در دنيای اسلام پرداخته، و با ذكر فضليت اهل سنت و جماعت خاتمه يافته است. | ||
الناسخ و المنسوخ. | الناسخ و المنسوخ. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
عبدالقاهر بغدادي امروزه، به علت انتشار چند اثر كلامى از وي، شايد بيشتر به عنوان يك متكلم اشعري متعصب باز شناخته شود، در حالى كه به نظر مىرسد آراء او در زمينة فقه و به تبع آن، علم حساب كه در مباحث خاصى مانند باب ارث كاربرد داشت، بيشتر محل اعتنا بوده است. منابع كهن عبدالقاهر را از پيشروان دفاع از مذهب شافعى، بهويژه در مقابل حنفىمذهبان، بهشمار آوردهاند. هرچند كهجانبداري او از شافعى، گاه دور از افراط و تعصب نبوده است با اين حال، آراء فقهى وى همواره مورد توجه فقيهان و اصوليان بوده، و در آثار مختلف مورد بحث قرار گرفته است. | عبدالقاهر بغدادي امروزه، به علت انتشار چند اثر كلامى از وي، شايد بيشتر به عنوان يك متكلم اشعري متعصب باز شناخته شود، در حالى كه به نظر مىرسد آراء او در زمينة فقه و به تبع آن، علم حساب كه در مباحث خاصى مانند باب ارث كاربرد داشت، بيشتر محل اعتنا بوده است. منابع كهن عبدالقاهر را از پيشروان دفاع از مذهب شافعى، بهويژه در مقابل حنفىمذهبان، بهشمار آوردهاند. هرچند كهجانبداري او از شافعى، گاه دور از افراط و تعصب نبوده است با اين حال، آراء فقهى وى همواره مورد توجه فقيهان و اصوليان بوده، و در آثار مختلف مورد بحث قرار گرفته است. | ||
در واقع، آنچه از آثار عبدالقاهر در علم كلام به دست آمده است، از نظر محتوا متضمن مطلب | در واقع، آنچه از آثار عبدالقاهر در علم كلام به دست آمده است، از نظر محتوا متضمن مطلب تازهای نيست. او كه از طبقة سوم شاگردان ابوالحسن اشعريد 24ق36/مبه شمار مىرود در آثار خويش به طور عمده به بازگويى مطالب اسلاف خود پرداخته است؛ چنانكه در آثار كلامى او، حتى اشارهای به نام و عقايد قاضى عبدالجبار د 15ق025/م متكلم بزرگ معتزلى معاصر وي نمىتوان يافت. از اينرو، شايد بتوان گفت كه شهرت و اقتدار حوزة درسى وي در نيشابور، و بهطور كلى خطه خراسان بود كه بستر مناسبى برای ترويج تأليفات او فراهم آورد. | ||
به هر حال، نكتة اساسى كه بايد مورد توجه قرار داد، آن است كه عبدالقاهر | به هر حال، نكتة اساسى كه بايد مورد توجه قرار داد، آن است كه عبدالقاهر بنای خود را به طور اخص در كتاب [[الفرق بين الفرق و بيان فرقة الناجية منهم|الفرق بين الفرق]] بر نوعى بدعت در شيوة تبيين آراء كلامى نهاد كه مىتوان آن را فاصله گرفتن از طرح بىطرفانة عقايد ناميد. | ||
به طور كلى، شيوة عبدالقاهر را در طرح مباحث كلامى، مىتوان در ضمن اين نكات مورد توجه قرار داد: | به طور كلى، شيوة عبدالقاهر را در طرح مباحث كلامى، مىتوان در ضمن اين نكات مورد توجه قرار داد: | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
عبدالقاهر گاه اسامى افراد و گروهها را نيز از طريق توسل به صنايع لفظى و غير آن، دستاويزي برای تحقير و استهزا قرار داده است و هدف عمده او از اين همه، اثبات اين اصل است كه امامان و دانايان امت در همة علوم، تنها از ميان پيروان اشعري به ظهور رسيدهاند. | عبدالقاهر گاه اسامى افراد و گروهها را نيز از طريق توسل به صنايع لفظى و غير آن، دستاويزي برای تحقير و استهزا قرار داده است و هدف عمده او از اين همه، اثبات اين اصل است كه امامان و دانايان امت در همة علوم، تنها از ميان پيروان اشعري به ظهور رسيدهاند. | ||
ب - كاربرد گستردة گزارشهای جدلى و خطابى كه | ب - كاربرد گستردة گزارشهای جدلى و خطابى كه فايدهای جز خاموش كردن دشمن يا خشنود كردن عوام ندارد. شيوة عبدالقاهر در برخى از اين موارد، ملزم ساختن حريف به مخالفت با حكمى فقهى است كه احتمالاً قابل مناقشه هم هست بسا كه او هدفى جز زشت جلوه دادن شخصيت رقيب نداشته است. | ||
ج - ايجاد تفرقه در ميان قائلان به يك عقيده، از طريق پررنگ كردن تفاوتها در مشربهای اعتقادي و تأكيد بر اختلاف آبشخور فرق مختلف. | ج - ايجاد تفرقه در ميان قائلان به يك عقيده، از طريق پررنگ كردن تفاوتها در مشربهای اعتقادي و تأكيد بر اختلاف آبشخور فرق مختلف. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
د - بهكار بردن لحنى ستيزهجويانهو عنادآميز در بيان مطالب كه گاه آشكارا از شأن مباحث علمىدور مىشود. | د - بهكار بردن لحنى ستيزهجويانهو عنادآميز در بيان مطالب كه گاه آشكارا از شأن مباحث علمىدور مىشود. | ||
ه - تكفير | ه - تكفير بىپروای مخالفان و متهمساختن آنان به خروج از دين چنانكه گويى مرز ميان حقو باطل چنان روشن و فراخ است كه مىتوان كلام اشعري را در هالهای روشن از حقانيت، و كلام ديگران را در حلقة تاريكى از ترديد و بطلان ديد. | ||
و - نگرش به | و - نگرش به قضايای كلامى نه از موقف جريانى سيال از ذهنيات و قضايای بشري، بلكه از زاوية نصوصى كه به دلالت و استحكام آنها اطمينان كامل وجود دارد. وي عملاً به نفع نص دست از اجتهاد بر مىدارد -شيوهای كه بيشتر از اصحاب حديث و اهل ظاهر به ظهور رسيده است و اين موضوعى است كه بازشناسى هويت عبدالقاهر متكلم را از عبدالقاهر فقيه مشكل مىكند. | ||
ویرایش