۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'افرادي' به 'افرادی') |
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
محمدبن عبدالوهاب در سال 1115 در شهر عُيَينه از توابع نجد ديده به جهان گشود. پدر وي، عبدالوهاب از قضات آن شهر به شمار میرفت. محمد، فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت. سپس برای تكميل معلومات رهسپار مدينهي منوره شد و در آنجا به تحصيل حديث و فقه پرداخت. تا زماني كه پدرش در قيد حيات بود وي كمتر سخن میگفت. تنها گاه ميان او و پدرش نزاعي در میگرفت. ولي پس از درگذشت پدر به سال 1153 ق، پرده از روي عقايد خود برداشت. | محمدبن عبدالوهاب در سال 1115 در شهر عُيَينه از توابع نجد ديده به جهان گشود. پدر وي، عبدالوهاب از قضات آن شهر به شمار میرفت. محمد، فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت. سپس برای تكميل معلومات رهسپار مدينهي منوره شد و در آنجا به تحصيل حديث و فقه پرداخت. تا زماني كه پدرش در قيد حيات بود وي كمتر سخن میگفت. تنها گاه ميان او و پدرش نزاعي در میگرفت. ولي پس از درگذشت پدر به سال 1153 ق، پرده از روي عقايد خود برداشت. | ||
تبليغات محمد بن عبدالوهاب در شهر حريمله افكار عمومی را برآشفت، به گونهای كه ناچار شد آنجا را به عزم اقامت در عيينه (زادگاهش) ترك كند. در عيينه با حاكم وقت، عثمان بن معمر، تماس گرفت و دعوت جديد خود را با او در ميان نهاد و قرار شد كه او با پشتيباني حاكم، آيين خود را تبليغ كند. ولي طولي نكشيد | تبليغات محمد بن عبدالوهاب در شهر حريمله افكار عمومی را برآشفت، به گونهای كه ناچار شد آنجا را به عزم اقامت در عيينه (زادگاهش) ترك كند. در عيينه با حاكم وقت، عثمان بن معمر، تماس گرفت و دعوت جديد خود را با او در ميان نهاد و قرار شد كه او با پشتيباني حاكم، آيين خود را تبليغ كند. ولي طولي نكشيد فرمانروای احساء كه مقامي برتر از حاكم عيينه داشت عمل عثمان را ناروا شمرد و دستور داد هرچه زودتر محمد بن عبدالوهاب را از شهر عيينه بيرون كند. | ||
بنابراین وي ناچار شد نقطهي سومي را به نام درعيه برای اقامت برگزيند كه محمد بن سعود (جد آل سعود) بر آن حكومت میكرد. او دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد و هردو پيمان بستند كه رشتهي دعوت از آنِ محمد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمد بن سعود باشد. برای استحكام اين روابط، ازدواجي نيز بين دو خانواده صورت گرفت. | بنابراین وي ناچار شد نقطهي سومي را به نام درعيه برای اقامت برگزيند كه محمد بن سعود (جد آل سعود) بر آن حكومت میكرد. او دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد و هردو پيمان بستند كه رشتهي دعوت از آنِ محمد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمد بن سعود باشد. برای استحكام اين روابط، ازدواجي نيز بين دو خانواده صورت گرفت. | ||
| خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#دوري مردم نجد از تمدن و معارف و حقايق اسلامی. | #دوري مردم نجد از تمدن و معارف و حقايق اسلامی. | ||
جنگهایي كه وهابيان در نجد و خارج از نجد (همچون حجاز و يمن و شام و عراق) میكردند، | جنگهایي كه وهابيان در نجد و خارج از نجد (همچون حجاز و يمن و شام و عراق) میكردند، جاذبهای دل فريب داشت، ثروت هر شهري كه با قهر و غلبه بر آن دست میيافتند، بر مهاجمين حلال بود، اگر میتوانستند آن را جزو متصرفات و املاك خود قرار میدادند و در غير اين صورت به غنايمي كه به دستآورده بودند، اكتفا میكردند. ممكن است تصور شود كه وهابيان تنها بلاد شيعهنشين را مورد تاخت و تاز خود قرار میدادند. ولي اين تصور به هيچوجه درست نيست و بايد گفت كليهي مناطق مسلمان نشين حجاز و عراق و شام، آماج حملات آنها قرار داشت. وهابيان پس از قتل عام طائف، نامهای به علمای مكه نوشته و آنان را به آيين خويش دعوت كردند. مردم مكه سخت در وحشت و اضطراب افتادند، چندان كه گويي قيامت برپا شده است. علما اطراف منبر (در مسجدالحرام) جمع شدند. ابوحامد خطيب به منبر رفت و نامهي وهابيان و جواب علما در رد عقايد آنان را قرائت كرد. آنگاه خطاب به علما و قضات و ارباب فتوا گفت: گفتار نجديان را شنيديد و عقايدشان را دانستيد. دربارهي آنان چه میگوييد؟ همهي علما و مفتيان مذاهب اربعهي اهل سنت، از مكهي مشرفه و ساير بلاد اسلامی كه برای ادای مناسك حج آمده بودند، به كفر وهابيان حكم كردند و بر امير مكه واجب دانستند به مقابلهي با آنان بشتابد..... | ||
بدينگونه میبينيم كه آيين وهابيت از ديرباز از سوي كليهي فرق اسلامی (چه شيعه و چه اهل سنت) محكوم به بطلان بوده است. | بدينگونه میبينيم كه آيين وهابيت از ديرباز از سوي كليهي فرق اسلامی (چه شيعه و چه اهل سنت) محكوم به بطلان بوده است. | ||
ريشههای وهابيت: | |||
پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب، يك يهودي به نام «سليمان قرقوزي» بود كه از تركيه به حجاز مهاجرت كرده بود. همچنين خاندان سعودي كه مدت دو قرن است بر حجاز حكومت میرانند، ريشه يهودى دارد. نام جد يهودي خاندان آل سعود كه خود را به مسلماني زد، | پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب، يك يهودي به نام «سليمان قرقوزي» بود كه از تركيه به حجاز مهاجرت كرده بود. همچنين خاندان سعودي كه مدت دو قرن است بر حجاز حكومت میرانند، ريشه يهودى دارد. نام جد يهودي خاندان آل سعود كه خود را به مسلماني زد، مردخای بن ابراهيم بن موسي از يهوديان بصره بود. | ||
مؤلف از قول ناصر السعيد مینويسد: «در دهه 1960 برنامه | مؤلف از قول ناصر السعيد مینويسد: «در دهه 1960 برنامه ای با عنوان "يهوديت آل سعود" از رسانههایی مثل راديو صدای عرب و راديوي انقلاب يمني در صنعا پخش شد. ملك فيصل در اين برنامه با نوعي افتخار تلاش میكرد تا اين موضوع را ثابت كند. البته وي مسير بازگشت به اسلام را نيز با تزوير حفظ میكرد. وي میگفت: پيوند آل سعود با يهود به ريشه مشترك سامي آنان باز میگردد. اين مطلب در روزنامه واشنگتن پست 17 سپتامبر 1969 و همچنين برخی روزنامههای عربی مثل الحياه نيز منتشر شد.» | ||
ملك فيصل در آن زمان بيان مى دارد: «ما و يهود پسر عمو هستيم، لذا راضي نشديم آنگونه كه برخی میخواستند، آنها را در دريا غرق كنيم، بلكه میخواهيم با آنها در | ملك فيصل در آن زمان بيان مى دارد: «ما و يهود پسر عمو هستيم، لذا راضي نشديم آنگونه كه برخی میخواستند، آنها را در دريا غرق كنيم، بلكه میخواهيم با آنها در فضای صلح و امنيت زندگی كنيم. همانگونه كه میدانيد ريشه ما و يهود به سام میرسد و علاوه بر آن از نظر سرزمينيهم با يكديگر مشتركيم. سرزمين ما محل شكل گيري يهوديت نخستين است كه از آنجا يهود به سراسر جهان گسترش يافت.» | ||
ناصر السعيد میافزايد: «اين اظهارات ملك فيصل و اظهارات ديگری كه مشابه آن دارد، چندان مورد توجه کسی قرار نگرفت، زيرا در اين دوره اتحاديه عرب در وضع بدي قرار داشت و از طرفي | ناصر السعيد میافزايد: «اين اظهارات ملك فيصل و اظهارات ديگری كه مشابه آن دارد، چندان مورد توجه کسی قرار نگرفت، زيرا در اين دوره اتحاديه عرب در وضع بدي قرار داشت و از طرفي رسانههای جهاني هم تلاش كردند تا دامنه اين اظهارات چندان گستردهنشود.» | ||
در كتابى به نام "تاريخ آل سعود"، چاپ سوم كه در بيروت انتشار يافته است، میخوانيم: «نسب يهودي سعوديها در سرزمين نجد بر کسی پوشيده نيست و بسیاری از افراد ريشه آنها را میشناسند و حتي میدانند كه چگونه سعوديها برای پوشاندن اهداف و اغراضشان خود را در ميان اعراب و مسلمانان جا زدند. یکی از افرادی كه به اين نسب اشاره میكند، شاعر معروفِ نجدي، "حميد الشويعر" است كه اشعار وطن دوستانه وي بسيار معروف است.» | در كتابى به نام "تاريخ آل سعود"، چاپ سوم كه در بيروت انتشار يافته است، میخوانيم: «نسب يهودي سعوديها در سرزمين نجد بر کسی پوشيده نيست و بسیاری از افراد ريشه آنها را میشناسند و حتي میدانند كه چگونه سعوديها برای پوشاندن اهداف و اغراضشان خود را در ميان اعراب و مسلمانان جا زدند. یکی از افرادی كه به اين نسب اشاره میكند، شاعر معروفِ نجدي، "حميد الشويعر" است كه اشعار وطن دوستانه وي بسيار معروف است.» | ||
ویرایش