مناهل العرفان في علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس'
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =4756
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03189
| کتابخوان همراه نور =03189
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۸: خط ۲۹:
پيش از زرقانى، محمد على سلامة المصرى(؟-1362) با تدوين كتاب «منهج العرفان فى علوم القرآن» و شيخ طاهر جزايرى با تأليف كتاب «التبيان فى علوم القرآن» بر وى سبقت جسته‌اند.ظاهرا كتاب «التبيان فى علوم القرآن» از عمق و جامعيت بيش‌ترى نسبت به كتاب محمد على سلامه برخوردار است، زيرا زرقانى در كتاب خود از آن سود برده و در موارد بسيارى بدان استناد كرده است، اما در هيچ كجا از كتاب «منهج العرفان» محمد على سلامه ياد نكرده است.متأسفانه كتاب «التبيان فى علوم القرآن» در دسترس اين جانب نيست، لذانمى‌توان دربارۀ جامعيت آن قضاوت درستى داشت، اما نام دوم كتاب، يعنی «التبيان لبعض المباحث المتعلقة بالقرآن» نشان مى‌دهد كه ظاهرا همۀ مباحث علوم قرآنى را شامل نيست.
پيش از زرقانى، محمد على سلامة المصرى(؟-1362) با تدوين كتاب «منهج العرفان فى علوم القرآن» و شيخ طاهر جزايرى با تأليف كتاب «التبيان فى علوم القرآن» بر وى سبقت جسته‌اند.ظاهرا كتاب «التبيان فى علوم القرآن» از عمق و جامعيت بيش‌ترى نسبت به كتاب محمد على سلامه برخوردار است، زيرا زرقانى در كتاب خود از آن سود برده و در موارد بسيارى بدان استناد كرده است، اما در هيچ كجا از كتاب «منهج العرفان» محمد على سلامه ياد نكرده است.متأسفانه كتاب «التبيان فى علوم القرآن» در دسترس اين جانب نيست، لذانمى‌توان دربارۀ جامعيت آن قضاوت درستى داشت، اما نام دوم كتاب، يعنی «التبيان لبعض المباحث المتعلقة بالقرآن» نشان مى‌دهد كه ظاهرا همۀ مباحث علوم قرآنى را شامل نيست.


علاوه بر اين، بعدها اهل نظر به اندازۀ كتاب مناهل از آن استقبال نكرده‌اند.به ويژه نويسندگان ايرانى هر جا به كتاب جزايرى استناد جسته‌اند، مرجع‌شان مناهل بوده است.بنابراين، اگر فضل تقدم با شيخ طاهر جزايرى و محمد على سلامه است، فضل تأليف كتابى معتبرتر و جامع‌تر در زمينۀ علوم قرآنى از آن زرقانى است.
علاوه بر اين، بعدها اهل نظر به اندازۀ كتاب مناهل از آن استقبال نكرده‌اند.به ويژه نويسندگان ايرانى هر جا به كتاب جزايرى استناد جسته‌اند، مرجع‌شان مناهل بوده است.بنابراین، اگر فضل تقدم با شيخ طاهر جزايرى و محمد على سلامه است، فضل تأليف كتابى معتبرتر و جامع‌تر در زمينۀ علوم قرآنى از آن زرقانى است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۳۸: خط ۳۹:
هر چند مؤلف در كتاب به حفظ محدودۀ بحث كه همان علوم قرآنى است ملتزم بوده و همه جا سعى داشته از طرح مباحث اضافى و خارج از موضوع خوددارى كند، اما ضرورت پاسخ گويى به شبهات، وى را ناگزير ساخته است چه در اصل بحث و به عنوان زمينه سازى و چه در پاسخ به شبهات، در پايان هر مبحث، مسائلى از علوم مختلف اسلامى، هم چون علم الحديث، كلام، اصول و حتى فقه را مطرح مى‌سازد.احاطه و اشراف زرقانى و ابتكارى كه در تنظيم و تبويب مباحث به كار بسته، موجب شده است اين تنوع و تعدد(البته جز در موارد اندك) كم‌تر به انسجام و روانى و وحدت موضوعى كتاب لطمه وارد سازد و در مجموع در دانش علوم قرآنى اثرى پديد آيد كه مرزها و نقاط اشتراك اين علم با ساير علوم اسلامى به روشنى تصوير شود.
هر چند مؤلف در كتاب به حفظ محدودۀ بحث كه همان علوم قرآنى است ملتزم بوده و همه جا سعى داشته از طرح مباحث اضافى و خارج از موضوع خوددارى كند، اما ضرورت پاسخ گويى به شبهات، وى را ناگزير ساخته است چه در اصل بحث و به عنوان زمينه سازى و چه در پاسخ به شبهات، در پايان هر مبحث، مسائلى از علوم مختلف اسلامى، هم چون علم الحديث، كلام، اصول و حتى فقه را مطرح مى‌سازد.احاطه و اشراف زرقانى و ابتكارى كه در تنظيم و تبويب مباحث به كار بسته، موجب شده است اين تنوع و تعدد(البته جز در موارد اندك) كم‌تر به انسجام و روانى و وحدت موضوعى كتاب لطمه وارد سازد و در مجموع در دانش علوم قرآنى اثرى پديد آيد كه مرزها و نقاط اشتراك اين علم با ساير علوم اسلامى به روشنى تصوير شود.


اگر بخواهيم تعريفى گويا از اين كتاب به دست دهيم، بايد بگوييم:كتاب مناهل العرفان نتيجۀ تلاش غيرتمندانه و دفاع متعصبانۀ عالمى مسلمان، متعهد و آگاه، در برابر هجوم افكار و مكاتب الحادى و غربى است كه اساس فرهنگ و انديشۀ اسلامى را هدف گرفته است ومى‌كوشد كيان قرآن و حريم وحى را از طعن و تعرض شبهات انديشه سوز محافظت كند و مسلمانان را در اين رويارويى خطير به تمسك بدان صلا دهد.حاصل اين تلاش عظيم، كتابى است جامع و ارجمند كه يكى از مصادر تحقيق در علوم قرآنى به شمار مى‌رود.
اگر بخواهيم تعريفى گويا از اين كتاب به دست دهيم، بايد بگوييم:كتاب مناهل العرفان نتيجۀ تلاش غيرتمندانه و دفاع متعصبانۀ عالمى مسلمان، متعهد و آگاه، در برابر هجوم افكار و مكاتب الحادى و غربى است كه اساس فرهنگ و انديشۀ اسلامى را هدف گرفته است ومى‌كوشد كيان قرآن و حريم وحى را از طعن و تعرض شبهات انديشه سوز محافظت كند و مسلمانان را در اين رويارويى خطیر به تمسك بدان صلا دهد.حاصل اين تلاش عظيم، كتابى است جامع و ارجمند كه يكى از مصادر تحقيق در علوم قرآنى به شمار مى‌رود.


مرورى اجمالى بر كتاب‌هايى كه طى چند دهۀ اخير در زمينۀ علوم قرآنى به رشتۀ تحرير در آمده، بيانگر تأثير فراوانى است كه «مناهل» بر آثار و كتاب‌هاى پس از خود در اين رشته (حتى در تبويب مطالب و اصطلاحات ابداعى) برجاى گذارده است.
مرورى اجمالى بر كتاب‌هايى كه طى چند دهۀ اخير در زمينۀ علوم قرآنى به رشتۀ تحرير در آمده، بيانگر تأثير فراوانى است كه «مناهل» بر آثار و كتاب‌هاى پس از خود در اين رشته (حتى در تبويب مطالب و اصطلاحات ابداعى) برجاى گذارده است.


مناهل در واقع كتابى درسى است و به منظور تدريس در رشتۀ تبليغ و ارشاد دانشگاه الازهر نگاشته شده است.به رغم اين، شيوۀ بحث و نحوۀ بيان مطالب به گونه‌اى است كه براى عموم علاقه‌مندان به علوم قرآنى سودمند و قابل استفاده است.مؤلف، خود در مقدمۀ كتاب تصريح مى‌كند كه كوشيده است: «با يكسان سازى و هموار ساختن شيوۀ بحث، نياز دانشجويان الازهر و انتظار خوانندگان غير حوزوى را در هم آميزد».اين تلاش از آن روست كه نويسندۀ كتاب، مسلمانان عصر خود را گرفتار ناملايمات و دردها مى‌داند<ref>همان،333/2</ref>وى در جاى جاى كتاب، به تلاش ملحدان و دشمنان دين در مشوب ساختن افكار جوانان مسلمان اشاره دارد.لذا مى كوشد تا كتابى فراهم آورد كه براى دانش آموختگان نظام جديد آموزش نيز مفيد و قابل استفاده باشد.
مناهل در واقع كتابى درسى است و به منظور تدريس در رشتۀ تبليغ و ارشاد دانشگاه الازهر نگاشته شده است.به رغم اين، شيوۀ بحث و نحوۀ بيان مطالب به گونه‌اى است كه براى عموم علاقه‌مندان به علوم قرآنى سودمند و قابل استفاده است.مؤلف، خود در مقدمۀ كتاب تصريح مى‌كند كه كوشيده است: «با يكسان سازى و هموار ساختن شيوۀ بحث، نياز دانشجويان الازهر و انتظار خوانندگان غير حوزوى را در هم آميزد».اين تلاش از آن روست كه نويسندۀ كتاب، مسلمانان عصر خود را گرفتار ناملايمات و دردها مى‌داند<ref>همان،333/2</ref>وى در جاى جاى كتاب، به تلاش ملحدان و دشمنان دين در مشوب ساختن افكار جوانان مسلمان اشاره دارد.لذا مى‌كوشد تا كتابى فراهم آورد كه براى دانش آموختگان نظام جديد آموزش نيز مفيد و قابل استفاده باشد.


==وضعيت كتاب==
==وضعيت كتاب==
خط ۶۲: خط ۶۳:
#:[[سيوطى]] خود نيز آدرس منابع استفاده شده را به روشنى بازگو نكرده است و همه جا به عباراتى نظير «اخرج الحاكم» و «قال البيهقى» و...جز آن بسنده مى‌كند و در مواردى نيز حتى همين اشارۀ مختصر را ندارد.
#:[[سيوطى]] خود نيز آدرس منابع استفاده شده را به روشنى بازگو نكرده است و همه جا به عباراتى نظير «اخرج الحاكم» و «قال البيهقى» و...جز آن بسنده مى‌كند و در مواردى نيز حتى همين اشارۀ مختصر را ندارد.
#:با توجه به شيوۀ‌مرسوم ميان قدما در تأليف كتاب، شايد عدم ذكر منابع و ابهام در بيان آن‌ها در آثار ايشان را نتوان عيب شمرد.اما مسلما اين شيوه در آثار متأخران، به ويژه آنان كه با سبک و روش علمى كتاب مى‌نويسند و دانش پژوهان سيستم آموزشى جديد را مخاطب مى‌سازند نقصى آشكار به شمار مى‌آيد.
#:با توجه به شيوۀ‌مرسوم ميان قدما در تأليف كتاب، شايد عدم ذكر منابع و ابهام در بيان آن‌ها در آثار ايشان را نتوان عيب شمرد.اما مسلما اين شيوه در آثار متأخران، به ويژه آنان كه با سبک و روش علمى كتاب مى‌نويسند و دانش پژوهان سيستم آموزشى جديد را مخاطب مى‌سازند نقصى آشكار به شمار مى‌آيد.
#:اين اشكال موجب مى‌گردد تا اولا خوانندۀ علاقه‌مند به مراجعه به منابع اصلى نتواند دريابد كه براى مثال:[[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]]يا [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] در كدام يك از آثار خود فلان سخن را گفته و يا بهمان حديث در كدام يك از مجامع حديثى ثبت است و آيا استنباط و اجتهاد مؤلف از آن سخن يا اين حديث به صواب است يا خير.ثانيا در ضبط اسامى يا نقل احاديث، اشتباهات يا برداشت‌ها و اجتهادات خطاى نويسندگان پيشين تكرار شود.به عنوان مثال، احاديث و اقوال در كتاب مناهل غالباً  نقل به مضمون و يا بعضا با تغيير در لفظ و عبارت نقل شده‌اند.گاه در ضبط اسامى اشخاص نيز خطاهايى به چشم مى‌خورد.از جمله در صفحۀ 328 از يكى از تابعان به نام يعلى بن مالك سخن به ميان آمده كه در تراجم نظير «تهذيب التهذيب» ابن حجر [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] نام صحيح وى يعلى بن مملك ثبت شده است.در صفحۀ 258 از صحابى‌اى به نام عباد بن بشار،ذكرى به ميان آمده كه در حديثى از پيامبر صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله به وى اشاره شده است، اما در كتاب‌هاى تراجم، صحابى‌اى به اين نام يافت نمى‌شود و نام صحيح صحابى مذكور عباد بن بشر است كه [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] در كتاب «الاصابه فى تمييز الصحابه» از او نام مى‌برد و به حديث مذكور نيز اشاره مى‌كند.
#:اين اشكال موجب مى‌گردد تا اولا خوانندۀ علاقه‌مند به مراجعه به منابع اصلى نتواند دريابد كه براى مثال:[[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]]يا [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] در كدام يك از آثار خود فلان سخن را گفته و يا بهمان حديث در كدام يك از مجامع حديثى ثبت است و آيا استنباط و اجتهاد مؤلف از آن سخن يا اين حديث به صواب است يا خير.ثانيا در ضبط اسامى يا نقل احاديث، اشتباهات يا برداشت‌ها و اجتهادات خطاى نويسندگان پيشين تكرار شود.به عنوان مثال، احاديث و اقوال در كتاب مناهل غالباً  نقل به مضمون و يا بعضا با تغيير در لفظ و عبارت نقل شده‌اند.گاه در ضبط اسامى اشخاص نيز خطاهايى به چشم مى‌خورد.از جمله در صفحۀ 328 از يكى از تابعان به نام يعلى بن مالك سخن به ميان آمده كه در تراجم نظير «تهذيب التهذيب» ابن حجر [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] نام صحيح وى يعلى بن مملك ثبت شده است.در صفحۀ 258 از صحابى‌اى به نام عباد بن بشار، ذكرى به ميان آمده كه در حديثى از پيامبر صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله به وى اشاره شده است، اما در كتاب‌هاى تراجم، صحابى‌اى به اين نام يافت نمى‌شود و نام صحيح صحابى مذكور عباد بن بشر است كه [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] در كتاب «الاصابه فى تمييز الصحابه» از او نام مى‌برد و به حديث مذكور نيز اشاره مى‌كند.
#:هم چنين در مورد تكرار اشتباهات موجود در كتاب عالمان گذشته نيز مى‌توان به نمونه‌هاى زير اشاره كرد:
#:هم چنين در مورد تكرار اشتباهات موجود در كتاب عالمان گذشته نيز مى‌توان به نمونه‌هاى زير اشاره كرد:
#:زرقانى در صفحۀ 242 كتاب مناهل، كتابى به نام «فهم السنن» را به محاسبى نسبت مى‌دهد و از آن مطلبى را نقل مى‌كند.اين اشتباه ناشى از اعتماد نویسنده به نسخۀ موجود از كتاب «البرهان» است.زركشى در كتاب مذكور همين سخن را از كتابى به نام «فهم السنن» نقل مى‌كند و كتاب را به محاسبى نسبت مى‌دهد، در حالى كه به گفتۀ دكتر يوسف عبدالرحمن مرعشلى در هامش كتاب «البرهان»، صاحبان تراجم كتابى به اين نام از او ثبت نكرده‌اند.
#:زرقانى در صفحۀ 242 كتاب مناهل، كتابى به نام «فهم السنن» را به محاسبى نسبت مى‌دهد و از آن مطلبى را نقل مى‌كند.اين اشتباه ناشى از اعتماد نویسنده به نسخۀ موجود از كتاب «البرهان» است.زركشى در كتاب مذكور همين سخن را از كتابى به نام «فهم السنن» نقل مى‌كند و كتاب را به محاسبى نسبت مى‌دهد، در حالى كه به گفتۀ دكتر يوسف عبدالرحمن مرعشلى در هامش كتاب «البرهان»، صاحبان تراجم كتابى به اين نام از او ثبت نكرده‌اند.
خط ۷۰: خط ۷۱:
#:زركشى در كتاب «برهان» خود، اين قول را از وى نقل كرده است<ref>البرهان فى علوم القرآن، زركشى،36/1، نوع 15 معرفة اسمائه و اشتقاقاتها</ref>ظاهرا شيخ طاهر نظر مذكور را بدون ذكر قابل آن، از كتاب «برهان» اخذ كرده و زرقانى نيز با مراجعه به كتاب «تبيان»، تصور كرده اين قول از آن صاحب «تبيان»، يعنى شيخ طاهر جزايرى است.
#:زركشى در كتاب «برهان» خود، اين قول را از وى نقل كرده است<ref>البرهان فى علوم القرآن، زركشى،36/1، نوع 15 معرفة اسمائه و اشتقاقاتها</ref>ظاهرا شيخ طاهر نظر مذكور را بدون ذكر قابل آن، از كتاب «برهان» اخذ كرده و زرقانى نيز با مراجعه به كتاب «تبيان»، تصور كرده اين قول از آن صاحب «تبيان»، يعنى شيخ طاهر جزايرى است.
#كاستى ديگرى كه كتاب مناهل از آن در امان نمانده، رعايت نكردن طريق ميانه در داورى‌هاست.پايبندى شديد و افراطى مؤلف به باورهاى اهل سنت، موجب گشته كه بعضا در توجيه آن‌ها و رد آراء و مذاهب ديگر، از محدودۀ بحث علمى بيرون رود و شواهد و مستندات را از جايگاه خود خارج سازد و در براهين و استدلال‌هاى خود بدان‌ها وزنى بيش يا كم‌تر از آن چه استحقاق دارند، اختصاص دهد.نمونۀ اين لغزش‌ها را در مبحث جمع قرآن، آن جا كه به روايات مبنى بر تحريف قرآن در منابع شيعى اشاره دارد و اغماض و تسامحى كه نسبت به احاديث مشابه در منابع اهل سنت روا مى‌دارد و يا تجليل و تمجيد افراط گونه‌اى كه از صحابه به عمل مى‌آورد، مى‌توان مشاهده كرد.
#كاستى ديگرى كه كتاب مناهل از آن در امان نمانده، رعايت نكردن طريق ميانه در داورى‌هاست.پايبندى شديد و افراطى مؤلف به باورهاى اهل سنت، موجب گشته كه بعضا در توجيه آن‌ها و رد آراء و مذاهب ديگر، از محدودۀ بحث علمى بيرون رود و شواهد و مستندات را از جايگاه خود خارج سازد و در براهين و استدلال‌هاى خود بدان‌ها وزنى بيش يا كم‌تر از آن چه استحقاق دارند، اختصاص دهد.نمونۀ اين لغزش‌ها را در مبحث جمع قرآن، آن جا كه به روايات مبنى بر تحريف قرآن در منابع شيعى اشاره دارد و اغماض و تسامحى كه نسبت به احاديث مشابه در منابع اهل سنت روا مى‌دارد و يا تجليل و تمجيد افراط گونه‌اى كه از صحابه به عمل مى‌آورد، مى‌توان مشاهده كرد.
#:نمونۀ ديگر دفاع تعصب‌آميز و بى‌منطق مؤلف از كسانى چون كعب الاحبار و وهب بن منبّه و توجيه ناموجه اسراييليات منقول از ايشان است<ref>مناهل،495/1-496</ref> و اين در حالى است كه از صحابۀ پيامبر اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله نظير على عليه‌السّلام، [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عمر گرفته تا برخى از عالمان معاصر اهل سنت هم چون رشيد رضا، به كذاب بودن و يهودى‌گرى اين دو تصريح كرده‌اند<ref>اضواء على السنة النبوية، محمود ابوريه، ص 174</ref>
#:نمونۀ ديگر دفاع تعصب‌آميز و بى‌منطق مؤلف از كسانى چون كعب الاحبار و وهب بن منبّه و توجيه ناموجه اسراييليات منقول از ايشان است<ref>مناهل،495/1-496</ref> و اين در حالى است كه از صحابۀ پيامبر اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله نظير على عليه‌السّلام، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عمر گرفته تا برخى از عالمان معاصر اهل سنت هم چون رشيد رضا، به كذاب بودن و يهودى‌گرى اين دو تصريح كرده‌اند<ref>اضواء على السنة النبوية، محمود ابوريه، ص 174</ref>
#:نمونۀ ديگر، معرفى كتاب «مرآت الانوار و مشكات الاسرار» اثر شيخ ابوالحسن محمد طاهر بن عبدالحميد اصفهانى نجفى، به عنوان نمونه‌اى از كتاب‌هاى تفسيرى شيعه است<ref>مناهل،544/1</ref>صرف‌نظر از اين كه مؤلف، خطاط كتاب مذكور را نويسندۀ آن تصور كرده و اين خود از ديگر خطاهاى وى به شمار مى‌رود،«مرآت الانوار» تأويل قرآن است و نبايد بر آن نام تفسير نهاد.اين در حالى است كه تفسيرارجمند«[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» در دسترس زرقانى بوده و وى در كتاب خود چند بار بدان استناد كرده است.لذا به راحتى مى‌توانست تفسير مذكور را به عنوان نمونه‌اى از تفاسير شيعى معرفى كند.
#:نمونۀ ديگر، معرفى كتاب «مرآت الانوار و مشكات الاسرار» اثر شيخ ابوالحسن محمد طاهر بن عبدالحميد اصفهانى نجفى، به عنوان نمونه‌اى از كتاب‌هاى تفسيرى شيعه است<ref>مناهل،544/1</ref>صرف‌نظر از اين كه مؤلف، خطاط كتاب مذكور را نويسندۀ آن تصور كرده و اين خود از ديگر خطاهاى وى به شمار مى‌رود،«مرآت الانوار» تأويل قرآن است و نبايد بر آن نام تفسير نهاد.اين در حالى است كه تفسيرارجمند«[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» در دسترس زرقانى بوده و وى در كتاب خود چند بار بدان استناد كرده است.لذا به راحتى مى‌توانست تفسير مذكور را به عنوان نمونه‌اى از تفاسير شيعى معرفى كند.
#ورود به مباحث معقول كه خارج از حيطه تخصصى نویسنده است و يا بعضا نقل و تأييد برخى از تفاسير علمى غير قابل قبول از كتاب خدا و نيز در غلطيدن به اطناب و تفصيل‌هاى بى‌حاصل(هر چند در جاى‌هاى معدود) از ديگر نارسايى‌ها و ضعف‌هاى كتاب مناهل است، به عنوان نمونه مى‌توان به نقل تأييدآميز سخن طنطاوى در توجيه علمى حروف مقطعه اشاره كرد.
#ورود به مباحث معقول كه خارج از حيطه تخصصى نویسنده است و يا بعضا نقل و تأييد برخى از تفاسير علمى غير قابل قبول از كتاب خدا و نيز در غلطيدن به اطناب و تفصيل‌هاى بى‌حاصل(هر چند در جاى‌هاى معدود) از ديگر نارسايى‌ها و ضعف‌هاى كتاب مناهل است، به عنوان نمونه مى‌توان به نقل تأييدآميز سخن طنطاوى در توجيه علمى حروف مقطعه اشاره كرد.
خط ۸۵: خط ۸۶:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[ترجمه مناهل العرفان فی علوم القرآن]]
[[ترجمه مناهل العرفان فی علوم القرآن]]


خط ۹۱: خط ۹۴:
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]