ابن عطاء‌الله اسکندری، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
خط ۴۵: خط ۴۵:
شهرت این خاندان در اسكندريه به سبب فقهاى مالكى آن بوده است و نه به سبب مشايخ شاذلى. اگرچه از وقايع زندگى او پيش از آشنايى با مرسى اطلاع دقيقى در دست نيست، اما منابع به‌طور كلى به تحصيلات وى در تفسير، فقه، اصول، حديث، لغت، نحو، بيان، كلام و علوم ديگر رايج در آن عصر اشاره كرده‌اند. فقه را احتمالاً نزد ناصر‌الدين بن مُنَيَّر كه فقيهى نامدار بود، فراگرفت، حديث را نزد ابرقوهى و دمیاطى آموخت، نحو را نزد مازونى و اصول فقه، كلام و فلسفه را ظاهراً نزد شمس‌الدين اصفهانى آموخت و در لطائف، شمس‌الدين را ستوده و او را «شيخنا» خوانده است.
شهرت این خاندان در اسكندريه به سبب فقهاى مالكى آن بوده است و نه به سبب مشايخ شاذلى. اگرچه از وقايع زندگى او پيش از آشنايى با مرسى اطلاع دقيقى در دست نيست، اما منابع به‌طور كلى به تحصيلات وى در تفسير، فقه، اصول، حديث، لغت، نحو، بيان، كلام و علوم ديگر رايج در آن عصر اشاره كرده‌اند. فقه را احتمالاً نزد ناصر‌الدين بن مُنَيَّر كه فقيهى نامدار بود، فراگرفت، حديث را نزد ابرقوهى و دمیاطى آموخت، نحو را نزد مازونى و اصول فقه، كلام و فلسفه را ظاهراً نزد شمس‌الدين اصفهانى آموخت و در لطائف، شمس‌الدين را ستوده و او را «شيخنا» خوانده است.


بدين‌سان ابن عطاء الله در اوان جوانى فقيهى معروف شد و در همین هنگام بود كه با صوفيان، خاصه اصحاب ابوالعباس مرسى، به مجادله مى‌پرداخت و امورى را به ايشان نسبت مى‌داد كه به زعم وى با ظاهر شرع ناسازگار بود. وى معتقد بود كه «ليس الاّ اهل العلم الظاهر»، اما او خود در دوره‌هاى بعد مى‌گوید كه مخالفتش با مرسى پايه و اساس استوارى نداشته و از همین روى بر آن شده است كه برای درك حقيقت، خود به مجلس مرسى رود و از نزدیک سخنان او را بشنود. مرسى در آن مجلس از «انفاسى» كه شارع بدانها امر كرده؛ يعنى اسلام، ايمان و احسان سخن مى‌گفت و آنها را همان شريعت، حقيقت و تحقق مى‌دانست. ابن عطاء الله كه سخت تحت تأثير این مجلس قرار گرفت، در بازگشت به خلوت پناه برد. پس بر آن شد كه ديگر بار به نزد مرسى رود و این بار حالات و احساسات قلبى خویش را آشكارا بيان كند. نخستين تعليمات مرسى به او در واقع همان اصول اوليه طريقه شاذليه بود. چندى بعد ابن عطاء الله از اسكندريه به قاهره رفت. سبب این جلاى وطن بر ما پوشيده است و روشن نيست كه در این سفر همراه مرسى بوده است يا نه، اما احتمالاً درگذشت مرسى در قاهره بوده است. [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] پس از مرسى از ياقوت عرشى به‌عنوان استاد ابن عطاء الله ياد كرده است.
بدين‌سان ابن عطاء الله در اوان جوانى فقيهى معروف شد و در همین هنگام بود كه با صوفيان، خاصه اصحاب ابوالعباس مرسى، به مجادله مى‌پرداخت و امورى را به ايشان نسبت مى‌داد كه به زعم وى با ظاهر شرع ناسازگار بود. وى معتقد بود كه «ليس الاّ اهل العلم الظاهر»، اما او خود در دوره‌هاى بعد مى‌گوید كه مخالفتش با مرسى پايه و اساس استوارى نداشته و از همین روى بر آن شده است كه برای درك حقيقت، خود به مجلس مرسى رود و از نزدیک سخنان او را بشنود. مرسى در آن مجلس از «انفاسى» كه شارع بدانها امر كرده؛ يعنى اسلام، ايمان و احسان سخن مى‌گفت و آنها را همان شريعت، حقيقت و تحقق مى‌دانست. ابن عطاء الله كه سخت تحت تأثير این مجلس قرار گرفت، در بازگشت به خلوت پناه برد. پس بر آن شد كه ديگر بار به نزد مرسى رود و این بار حالات و احساسات قلبى خویش را آشكارا بيان كند. نخستين تعليمات مرسى به او در واقع همان اصول اولیه طريقه شاذليه بود. چندى بعد ابن عطاء الله از اسكندريه به قاهره رفت. سبب این جلاى وطن بر ما پوشيده است و روشن نيست كه در این سفر همراه مرسى بوده است يا نه، اما احتمالاً درگذشت مرسى در قاهره بوده است. [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] پس از مرسى از ياقوت عرشى به‌عنوان استاد ابن عطاء الله ياد كرده است.


ابن عطاء الله در قاهره به تدريس علوم دينى و تعليم تصوف همت گماشت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] از ذوق، بيان دلنشين و آشنايى وى با كلام صوفيه و آثار گذشتگان سخن به میان آورده است. به گفته صعيدى در «تعطير الانفاس» كسانى كه به مجلس ابن عطاء الله مى‌رفتند، گفته‌هاى او را مى‌نوشتند و وى در آن مجالس علم ظاهر و باطن مى‌آموخت. برخى از بزرگ‌ترين علماى آن عصر نيز در مجالس درس او حاضر مى‌شدند كه تقى‌الدين سبک ى، پدر تاج‌الدين سبک ى، از جمله ايشان است. احتمالاً به همین سبب تاج‌الدين در طبقات الشافعية خود ابن عطاء الله را شافعى‌مذهب خوانده، گرچه مالكى بودن وى را نيز محتمل دانسته است. از شاگردان ديگر او بايد داوود بن باخلا را نام برد كه خليفه او در طريقت نيز بوده است. وى در کتابى به نام «اللطيفة المرضية بشرح حزب الشاذلية»، ضمن بيان عقايد خود از استادش، ابن عطاء الله نيز سخن گفته است.
ابن عطاء الله در قاهره به تدريس علوم دينى و تعليم تصوف همت گماشت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] از ذوق، بيان دلنشين و آشنايى وى با كلام صوفيه و آثار گذشتگان سخن به میان آورده است. به گفته صعيدى در «تعطير الانفاس» كسانى كه به مجلس ابن عطاء الله مى‌رفتند، گفته‌هاى او را مى‌نوشتند و وى در آن مجالس علم ظاهر و باطن مى‌آموخت. برخى از بزرگ‌ترين علماى آن عصر نيز در مجالس درس او حاضر مى‌شدند كه تقى‌الدين سبک ى، پدر تاج‌الدين سبک ى، از جمله ايشان است. احتمالاً به همین سبب تاج‌الدين در طبقات الشافعية خود ابن عطاء الله را شافعى‌مذهب خوانده، گرچه مالكى بودن وى را نيز محتمل دانسته است. از شاگردان ديگر او بايد داوود بن باخلا را نام برد كه خليفه او در طريقت نيز بوده است. وى در کتابى به نام «اللطيفة المرضية بشرح حزب الشاذلية»، ضمن بيان عقايد خود از استادش، ابن عطاء الله نيز سخن گفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش