۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
دولت چهارم، دولتى است كه از پادشاهان بنى اسرائيل به پادشاهان كلدانى رسيده است. پس از گذشت از سه دولت، در اين قسمت از كتاب، اولين جايى است كه نامى از ایران برده مىشود. نویسنده در اين بخش، به حرفهها، تعليمات و فضايل كلدانىها پرداخته و آنها را منجمين متبحر و سازنده معابد در جهت كواكب مىداند. وى از منابع مكتوب در اين بخش استفاده نموده و از سه پادشاه كلدانى (بابل) ياد كرده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | دولت چهارم، دولتى است كه از پادشاهان بنى اسرائيل به پادشاهان كلدانى رسيده است. پس از گذشت از سه دولت، در اين قسمت از كتاب، اولين جايى است كه نامى از ایران برده مىشود. نویسنده در اين بخش، به حرفهها، تعليمات و فضايل كلدانىها پرداخته و آنها را منجمين متبحر و سازنده معابد در جهت كواكب مىداند. وى از منابع مكتوب در اين بخش استفاده نموده و از سه پادشاه كلدانى (بابل) ياد كرده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دولت پنجم، دولتى است كه از پادشاهان كلدانى به پادشاهان ایران رسيده است. نویسنده در اين بخش، از اسطورههاى شفاهى استفاده كرده است و در وصف ایران، چنين بيان مىكند: «قوم ایرانى را شرف و عزتى بس والاست. سرزمينشان در وسط سرزمينهاى اقوام ديگر است و از نيكوترين اقليمهاست و شهريارانشان كه در سياست، از همه شهرياران برتر بودند. اين قوم را در حمايت خود گرفته و دست ستمكاران را از ستمديدگان كوتاه میكردند و آنان را به | دولت پنجم، دولتى است كه از پادشاهان كلدانى به پادشاهان ایران رسيده است. نویسنده در اين بخش، از اسطورههاى شفاهى استفاده كرده است و در وصف ایران، چنين بيان مىكند: «قوم ایرانى را شرف و عزتى بس والاست. سرزمينشان در وسط سرزمينهاى اقوام ديگر است و از نيكوترين اقليمهاست و شهريارانشان كه در سياست، از همه شهرياران برتر بودند. اين قوم را در حمايت خود گرفته و دست ستمكاران را از ستمديدگان كوتاه میكردند و آنان را به كارهایى، كه از آن بر دوام باشند، وامىداشتند و امور كشور را به نيكوترين وجهى به حيطه انتظام مىآورند».<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دولت ششم، دولتى است كه از پادشاهان مجوس ایران به پادشاهان بتپرست يونانى رسيده است. مؤلف، ذوالقرنين را لقب اسكندر مىداند؛ زيرا مشرق و مغرب را كه دو شاخ خورشيدند تصرف كرد و معتقد است اسكندر است كه در برابر يأجوج و مأجوج سدى بنا نمود. به نقل از اين كتاب، آندروماخوس كرتى طبيب، در زمان اسكندر مىزيسته است. او در معجون ميتريداتس، گوشت افعى افزود و ازاينرو براى افعىزدگى دارويى نافع شد.<ref>ر.ک: همان</ref> | دولت ششم، دولتى است كه از پادشاهان مجوس ایران به پادشاهان بتپرست يونانى رسيده است. مؤلف، ذوالقرنين را لقب اسكندر مىداند؛ زيرا مشرق و مغرب را كه دو شاخ خورشيدند تصرف كرد و معتقد است اسكندر است كه در برابر يأجوج و مأجوج سدى بنا نمود. به نقل از اين كتاب، آندروماخوس كرتى طبيب، در زمان اسكندر مىزيسته است. او در معجون ميتريداتس، گوشت افعى افزود و ازاينرو براى افعىزدگى دارويى نافع شد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
اين اثر نخستين بار در سال 1073ق1663/م به كوشش ادوارد پوكاك به لاتين ترجمه و در آكسفورد منتشر شد. آنطون صالحانى متن عربى اين كتاب را با مقابله نسخههاى متعدد و مراجعه به اصل سريانى آن و منابع تاريخى اسلامى، تصحيح كرد و با افزودن حواشى و | اين اثر نخستين بار در سال 1073ق1663/م به كوشش ادوارد پوكاك به لاتين ترجمه و در آكسفورد منتشر شد. آنطون صالحانى متن عربى اين كتاب را با مقابله نسخههاى متعدد و مراجعه به اصل سريانى آن و منابع تاريخى اسلامى، تصحيح كرد و با افزودن حواشى و فهرستهایى در 1307ق1890/م در بيروت به چاپ رساند. | ||
[[ریاضی، حشمت الله|حشمتالله رياضى]] و محمدعلى تاجپور اين كتاب را به فارسی ترجمه و در 1364ش در تهران چاپ كردند. [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آيتى]] نيز آن را در اوايل دهه شصت به فارسی ترجمه كرده و در 1377ش در تهران به چاپ رسانده است.<ref>قدرت ديزجى، مهرداد، ج6، ص250</ref> | [[ریاضی، حشمت الله|حشمتالله رياضى]] و محمدعلى تاجپور اين كتاب را به فارسی ترجمه و در 1364ش در تهران چاپ كردند. [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آيتى]] نيز آن را در اوايل دهه شصت به فارسی ترجمه كرده و در 1377ش در تهران به چاپ رسانده است.<ref>قدرت ديزجى، مهرداد، ج6، ص250</ref> |
ویرایش