۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ضمن اشاره به اوجگيرى سفرنامهنويسى در سالهاى اخير در جهان اسلام، به معرفى برخى از | در مقدمه، ضمن اشاره به اوجگيرى سفرنامهنويسى در سالهاى اخير در جهان اسلام، به معرفى برخى از سفرنامههایى كه درباره سفر حج نوشته شده، پرداخته شده است.<ref>مقدمه، ص13-17</ref> | ||
سفر اول، در روز چهارشنبه چهاردهم ارديبهشت ماه 1373ش، مطابق با 22 ذىقعده، از فرودگاه مهرآباد تهران آغاز شده است. نویسنده در نوشتن اين سفرنامه، دقت زيادى به خرج داده و علاوه بر اشاره به مكانها و اعمال انجامدادهشده در هريك، به جزئيات و حتى احساسات همسفران خود توجه نموده و آنها را به رشته تحرير درآورده است؛ بهعنوان مثال، وى لحظات اوليه انتظار و ورود به مدينه را چنين به تصوير كشيده است: «شور و حال برخى از زائران در سالن انتظار، به حدى بود كه دستهاى گرد هم اجتماع كرده، يكى از آنها شعر مىخواند و ديگران با احساس تمام، همراهىاش میكردند. زائران ایرانى براى ديدن مدينه لحظهشمارى مىكنند؛ در واقع علاقه آنان به اهلبيت(ع) و سالها مداحى آن بزرگواران، چنين روحيهاى را به آنان داده است».<ref>متن كتاب، ص21-22</ref> | سفر اول، در روز چهارشنبه چهاردهم ارديبهشت ماه 1373ش، مطابق با 22 ذىقعده، از فرودگاه مهرآباد تهران آغاز شده است. نویسنده در نوشتن اين سفرنامه، دقت زيادى به خرج داده و علاوه بر اشاره به مكانها و اعمال انجامدادهشده در هريك، به جزئيات و حتى احساسات همسفران خود توجه نموده و آنها را به رشته تحرير درآورده است؛ بهعنوان مثال، وى لحظات اوليه انتظار و ورود به مدينه را چنين به تصوير كشيده است: «شور و حال برخى از زائران در سالن انتظار، به حدى بود كه دستهاى گرد هم اجتماع كرده، يكى از آنها شعر مىخواند و ديگران با احساس تمام، همراهىاش میكردند. زائران ایرانى براى ديدن مدينه لحظهشمارى مىكنند؛ در واقع علاقه آنان به اهلبيت(ع) و سالها مداحى آن بزرگواران، چنين روحيهاى را به آنان داده است».<ref>متن كتاب، ص21-22</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در صفحات آغازين كتاب، در يك صفحه مستقل، نام همراهان مؤلف آمده است: فهرست رفقا و همسفران: حضرت حجتالاسلام آقا مير سيد محمد آيتاللهزاده؛ آقا سيد محمدرضا آقازاده ايشان؛ آقا شيخ علىاكبر فيروزآبادى يزدى. از كربلا: آقا ميرزا حسن روضهخوان يزدى؛ آقا سيد حسین صحاف؛ حاجى حسین قمشه دنگچى؛ آقا خان سلطانزاده طهرانى؛ آقا ميرزا محمد عطار طهرانى. خدمه و عكام: حاجى رضا يزدى؛ علىاكبر يزدى؛ محمد فلاح. طباخ: حسین يزدى. مباشر قهوه: محمدجعفر رفيق حاجى حسین شيش. چاووش: حاجى حسین شيش شوشترى. زميلات كجاوه: حضرت آقا و جناب آقا شيخ محمدرضا شوشترى. زوج ديگر: بنده و آقا رضا. زوج ديگر: آقا خان و آقا شيخ علىاكبر. زوج ديگر: آقا سيد حسن و آقا ميرزا محمد. حملهدار: حاجى حمودى شوشترى. مكارى (باروت و كبريت).<ref>همان، ص153-154</ref> | در صفحات آغازين كتاب، در يك صفحه مستقل، نام همراهان مؤلف آمده است: فهرست رفقا و همسفران: حضرت حجتالاسلام آقا مير سيد محمد آيتاللهزاده؛ آقا سيد محمدرضا آقازاده ايشان؛ آقا شيخ علىاكبر فيروزآبادى يزدى. از كربلا: آقا ميرزا حسن روضهخوان يزدى؛ آقا سيد حسین صحاف؛ حاجى حسین قمشه دنگچى؛ آقا خان سلطانزاده طهرانى؛ آقا ميرزا محمد عطار طهرانى. خدمه و عكام: حاجى رضا يزدى؛ علىاكبر يزدى؛ محمد فلاح. طباخ: حسین يزدى. مباشر قهوه: محمدجعفر رفيق حاجى حسین شيش. چاووش: حاجى حسین شيش شوشترى. زميلات كجاوه: حضرت آقا و جناب آقا شيخ محمدرضا شوشترى. زوج ديگر: بنده و آقا رضا. زوج ديگر: آقا خان و آقا شيخ علىاكبر. زوج ديگر: آقا سيد حسن و آقا ميرزا محمد. حملهدار: حاجى حمودى شوشترى. مكارى (باروت و كبريت).<ref>همان، ص153-154</ref> | ||
همانطوركه ملاحظه شد مؤلف در اين فهرست نيز نام خود را ياد نكرده است؛ تنها در يك مورد صفحهاى كه در آن | همانطوركه ملاحظه شد مؤلف در اين فهرست نيز نام خود را ياد نكرده است؛ تنها در يك مورد صفحهاى كه در آن آگاهىهایى مربوط به مناسكها داده و در پايان گفته است: «حساب مناسكها و آنچه قرض كرده بودم از حساب جناب مستطاب آقاى حاجى سيد محمود، همه را در تاريخ ذيل پرداختم و محاسبه طرفين فيصل گرديد؛ في تاريخ شوال الأقل الحاج ميرزا علي الإصفهاني». از آنجا كه در سراسر كتاب، تنها مطالب نوشتهشده از همين مؤلف و به همين خط است و از جمله همين عبارت، مىتوان مطمئن بود كه نویسنده سفرنامه همين ميرزا على اصفهانى است كه از وى آگاهى خاصى جز آنچه در اين كتاب آمده، به دست نيامده است. وى از شاگردان مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمدكاظم طباطبايى]] و احتمالا فرزند ايشان سيد محمد بوده و تعلق خاطر روشنى به اين خاندان داشته است. وى پيش از ورود در كتاب، صورت سؤال و جوابى را كه از مرحوم صاحب عروه درباره فرزند ايشان سيد محمد شده، آورده است.<ref>همان، ص154</ref> | ||
مؤلف سفرنامه سوم، در چند مورد خود را محمدولى مىنامد، اما مشخصات ديگرى از خود به دست نمىدهد. در عبارت نخست سفرنامه آمده است: «چنين گويد بنده محتاج إلى ربه العلي محمدولى كه چون در سنه (كذا) كه توفيق و سعادت توفيق گرديد...». پس از آن مىگويد: «و بعد از استيذان از پادشاه جمجاه رئوف مهربان السلطان بن السلطان بن السلطان محمد شاه غازى خلد الله ملكه». گويا در نسخه عكسى كه در اختيار گردآورنده بوده، نام شاه خاصى نيامده است.<ref>ر.ک: همان، ص231</ref> | مؤلف سفرنامه سوم، در چند مورد خود را محمدولى مىنامد، اما مشخصات ديگرى از خود به دست نمىدهد. در عبارت نخست سفرنامه آمده است: «چنين گويد بنده محتاج إلى ربه العلي محمدولى كه چون در سنه (كذا) كه توفيق و سعادت توفيق گرديد...». پس از آن مىگويد: «و بعد از استيذان از پادشاه جمجاه رئوف مهربان السلطان بن السلطان بن السلطان محمد شاه غازى خلد الله ملكه». گويا در نسخه عكسى كه در اختيار گردآورنده بوده، نام شاه خاصى نيامده است.<ref>ر.ک: همان، ص231</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
يكى ديگر از آثار او تأليفى است كه در چند مورد در همين رساله حاضر از آن ياد كرده است؛ اين اثر درباره جغرافياى عربستان بوده است. او مىگويد: «دو سال اوقات خود را مصروف داشته، كتابى در جغرافيا و تاريخ عرب بيتالله و بيت الرسول كه قبله مسلمانان است به رشته تحرير درآورده تا همه مسلمانان بهرهمند گردند». وى در جاى ديگر نيز با اشاره به آنكه شرح حال رجال معروف مدينه را در جاى ديگر آورده مىگويد: «ذكر احوالات و تعريف هركدام در كتاب مبسوط جغرافياى عربستان كه تأليف نمودهام مذكور داشته». از اين اثر با اين تفصيل سراغى نداريم، جز آنكه در كتابخانه ملك، كتابى با عنوان «تعريف البلاد العربية» موجود است كه تنها 55 برگ دارد (شماره 706، فهرست 155/2).<ref>همان</ref> | يكى ديگر از آثار او تأليفى است كه در چند مورد در همين رساله حاضر از آن ياد كرده است؛ اين اثر درباره جغرافياى عربستان بوده است. او مىگويد: «دو سال اوقات خود را مصروف داشته، كتابى در جغرافيا و تاريخ عرب بيتالله و بيت الرسول كه قبله مسلمانان است به رشته تحرير درآورده تا همه مسلمانان بهرهمند گردند». وى در جاى ديگر نيز با اشاره به آنكه شرح حال رجال معروف مدينه را در جاى ديگر آورده مىگويد: «ذكر احوالات و تعريف هركدام در كتاب مبسوط جغرافياى عربستان كه تأليف نمودهام مذكور داشته». از اين اثر با اين تفصيل سراغى نداريم، جز آنكه در كتابخانه ملك، كتابى با عنوان «تعريف البلاد العربية» موجود است كه تنها 55 برگ دارد (شماره 706، فهرست 155/2).<ref>همان</ref> | ||
مؤلف در رساله حاضر گفته است كه آن كتاب را پس از ملاحظه شاه به طبع خواهد رساند. با ملاحظه نسخه مزبور معلوم شد كه اثر مزبور گرچه | مؤلف در رساله حاضر گفته است كه آن كتاب را پس از ملاحظه شاه به طبع خواهد رساند. با ملاحظه نسخه مزبور معلوم شد كه اثر مزبور گرچه آگاهىهایى نسبتاً مفيدى دارد، اما از طرف مؤلف به انجام نرسيده است. از آنجا كه نسخههاى اصل آثار اين مؤلف در كتابخانه ملك است مىتوان اظهار كرد كه در جاى ديگرى نسخه كاملى از اين اثر وجود ندارد.<ref>همان</ref> | ||
رساله حاضر، اثر جالب ديگر اوست كه يادداشتهاى آن را در سفرش به مدينه در سال 1292ق، تهيه و در سال 1294ق تحرير كرده است. وى در جايى از اين رساله مىگويد كه در سال 1292ق به سفر حج مشرف گرديده است. در جاى ديگرى با اشاره به آنكه نقشهاى از مسجد النبى را به قلم خود كشيده، مىگويد: «كه اين بنده درگاه موافق نقشهاى كه خود كشيده قلمى مىدارد، إنشاءالله عن قريب عكس نقشه خود را به جميع ممالك اسلام و غيره فرستاده كه زينت كتابها و عمارتها و معابد گردد كه هيئت مرقد و مسجد شريف كه محل نزول ملائكه است هميشه در نظرها باشد و در همه جا زيارت نمايند و دعا به دوام دولت اعلىحضرت ولى نعمت كل ممالك ایران نمايند كه اين سرمشق از آن حضرت آموخته شد و رسيد؛ زيرا كه در روز چهارشنبه نوزدهم شهر شوال المعظم هزار و دويست و نود و چهار (1294ق)، همين نقشه با نقشههاى ديگر عربستان و غيره با روزنامه كه در سفر بيتالله كشيده و نوشته بود، خواسته در ييلاق سلطنتآباد شميران شرفياب حضور مبارک گرديده، پس از آنكه نقشهها و روزنامه از لحاظ انور گذشت به جناب امينالسلطان امر فرمودند كه دو قطعه از آن نقشهها را كه يكى همان مسجد الرسول و ديگرى نقشه از بندر ينبع الى مدينه منوره را كه شش منزل مسافت است، در ميان قاب و پشت آئينه بزرگ بگذارند كه هميشه در نظر مبارک باشد».<ref>همان، ص287-288</ref> | رساله حاضر، اثر جالب ديگر اوست كه يادداشتهاى آن را در سفرش به مدينه در سال 1292ق، تهيه و در سال 1294ق تحرير كرده است. وى در جايى از اين رساله مىگويد كه در سال 1292ق به سفر حج مشرف گرديده است. در جاى ديگرى با اشاره به آنكه نقشهاى از مسجد النبى را به قلم خود كشيده، مىگويد: «كه اين بنده درگاه موافق نقشهاى كه خود كشيده قلمى مىدارد، إنشاءالله عن قريب عكس نقشه خود را به جميع ممالك اسلام و غيره فرستاده كه زينت كتابها و عمارتها و معابد گردد كه هيئت مرقد و مسجد شريف كه محل نزول ملائكه است هميشه در نظرها باشد و در همه جا زيارت نمايند و دعا به دوام دولت اعلىحضرت ولى نعمت كل ممالك ایران نمايند كه اين سرمشق از آن حضرت آموخته شد و رسيد؛ زيرا كه در روز چهارشنبه نوزدهم شهر شوال المعظم هزار و دويست و نود و چهار (1294ق)، همين نقشه با نقشههاى ديگر عربستان و غيره با روزنامه كه در سفر بيتالله كشيده و نوشته بود، خواسته در ييلاق سلطنتآباد شميران شرفياب حضور مبارک گرديده، پس از آنكه نقشهها و روزنامه از لحاظ انور گذشت به جناب امينالسلطان امر فرمودند كه دو قطعه از آن نقشهها را كه يكى همان مسجد الرسول و ديگرى نقشه از بندر ينبع الى مدينه منوره را كه شش منزل مسافت است، در ميان قاب و پشت آئينه بزرگ بگذارند كه هميشه در نظر مبارک باشد».<ref>همان، ص287-288</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
مؤلف در مورد ديگرى از اين رساله اظهار مىدارد كه سفر او در سال 1292ق، بههمراه شاهزاده معتمدالدوله بوده است: «چون بنده درگاه در اين مساجد شريف بههمراهى نواب والا شاهزاده حاجى معتمدالدوله رفته و نماز خوانده هميشه اين محبت را كه فرمودهاند در نظر دارم». اين دو مورد آگاهى در نسخه ملك افتاده است.<ref>همان، ص288</ref> | مؤلف در مورد ديگرى از اين رساله اظهار مىدارد كه سفر او در سال 1292ق، بههمراه شاهزاده معتمدالدوله بوده است: «چون بنده درگاه در اين مساجد شريف بههمراهى نواب والا شاهزاده حاجى معتمدالدوله رفته و نماز خوانده هميشه اين محبت را كه فرمودهاند در نظر دارم». اين دو مورد آگاهى در نسخه ملك افتاده است.<ref>همان، ص288</ref> | ||
رساله حاضر بر پايه نسخه شماره 2480 كتابخانه آيتالله مرعشى و نسخه 697 كتاخبانه ملك آماده چاپ شده است. | رساله حاضر بر پايه نسخه شماره 2480 كتابخانه آيتالله مرعشى و نسخه 697 كتاخبانه ملك آماده چاپ شده است. پاورقىهایى در حاشيه نسخه مرعشى بوده كه ظاهراً از خود مؤلف بوده و گردآورنده آنها را آورده است. نسخه مرعشى با نسخه ملك تفاوتهایى داشت. احتمالا نسخه ملك توسط شخص ديگرى ويرايش مختصرى شده و مؤلف نيز بعداً آن را ملاحظه كرده و مطالبى بر آن افزوده است. گردآورنده كوشش نموده تا در مجموع متنى كه جامع اين دو نسخه باشد فراهم آورد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
درباره اهميت اين رساله بايد گفت از آنجا كه عمده مطالب آن مشاهدات شخصى مؤلف بوده، بسيار مغتنم است و در اصل بايد رساله حاضر را يكى از منابع مدينهشناسى تلقى كنيم.<ref>همان</ref> | درباره اهميت اين رساله بايد گفت از آنجا كه عمده مطالب آن مشاهدات شخصى مؤلف بوده، بسيار مغتنم است و در اصل بايد رساله حاضر را يكى از منابع مدينهشناسى تلقى كنيم.<ref>همان</ref> |
ویرایش