۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
كتاب، عمده بحثهاى مربوط به جوامع انسانى، آداب، رسوم، جشنها، عيدها و ذكر تاريخهاى ملل مختلف را در بردارد، كه بيشتر در زمينه هندشناسى است. | كتاب، عمده بحثهاى مربوط به جوامع انسانى، آداب، رسوم، جشنها، عيدها و ذكر تاريخهاى ملل مختلف را در بردارد، كه بيشتر در زمينه هندشناسى است. | ||
او در مقدمه كتاب «فى تحقيق ماللهند»، پس از گفتگوى خود با استادش ابوسهل تفليسى درباره كسى كه نسبت نادرستى در كتابش به معتزله داده بوده و تذكر اين نكته كه چنين | او در مقدمه كتاب «فى تحقيق ماللهند»، پس از گفتگوى خود با استادش ابوسهل تفليسى درباره كسى كه نسبت نادرستى در كتابش به معتزله داده بوده و تذكر اين نكته كه چنين نسبتهایى درباره اديان و مذاهب ديگر به خصوص مخالفين، و كسانى كه تعامل با آنها بسيار ضعيف است، در سطح گستردهترى وجود دارد، اشاره مىكند كه در ضمن گفتگو به اديان و مذاهب موجود در هند مثال زدم كه اكثر مطالب مكتوب درباره آنها مغشوش و بىاعتبار بوده و همراه با پيشداورىها و دخالت اغراض و اميال در نقل مطالب بوده است. بيرونى در ادامه مىنويسد: وقتى استاد حقيقت گفته او را دريافت، وى را تشويق كرد تا آنچه درباره هندوان مىداند به رشته تحرير درآورد تا براى كسانى كه قصد مناقضه و ردّ نظريههاى آنان را دارند، كمك و براى كسانى كه قصد مخالطه و آميزش و معاشرت با آنان را داشته باشند، ذخيره مطمئن و موثقى باشد. | ||
او در كتاب، بسيار به مقايسه عقايد علمى و دينى هندوان با ملل ديگر؛ مانند يهود، نصارى و مسلمين مىپردازد و در واقع از قديمىترين دانشمندانى است كه بحثهاى مقايسهاى اديان را مطرح كردهاند. | او در كتاب، بسيار به مقايسه عقايد علمى و دينى هندوان با ملل ديگر؛ مانند يهود، نصارى و مسلمين مىپردازد و در واقع از قديمىترين دانشمندانى است كه بحثهاى مقايسهاى اديان را مطرح كردهاند. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
بيرونى در كتاب، فصلى را با عنوان «در ذكر طبقاتى كه هندیان آنها را رنگها مىنامند و غير آن»، به بيان طبقات اجتماعى موجود در جامعه هند و ذكر نقشها و خصوصيات هر يك از آنها، اختصاص داده است. | بيرونى در كتاب، فصلى را با عنوان «در ذكر طبقاتى كه هندیان آنها را رنگها مىنامند و غير آن»، به بيان طبقات اجتماعى موجود در جامعه هند و ذكر نقشها و خصوصيات هر يك از آنها، اختصاص داده است. | ||
نكته مهم در بررسى بيرونى، با صرف نظر از توصيف دقيق و تشريح جزئيات موجود در واقعيت جامعه، يافتن علت وجود طبقات مختلف مىباشد. به نظر وى تبيين هندیان از علل پيدايش طبقات اجتماعى تبيينى دينى است، به اين معنى كه معتقدند خداوند جهان را با طبيعتهاى مختلف آفريد و بعضى مناطق را سردسير و بعضى ديگر را گرمسير، برخى جاها را حاصلخيز و خوش آب و هوا و برخى ديگر را شورهزار، بدآب و هوا قرار داد؛ و تفاوتهاى ديگرى را در طبيعت ايجاد كرد تا اين كه انسانها جهت فائق آمدن بر مشكلات طبيعت، | نكته مهم در بررسى بيرونى، با صرف نظر از توصيف دقيق و تشريح جزئيات موجود در واقعيت جامعه، يافتن علت وجود طبقات مختلف مىباشد. به نظر وى تبيين هندیان از علل پيدايش طبقات اجتماعى تبيينى دينى است، به اين معنى كه معتقدند خداوند جهان را با طبيعتهاى مختلف آفريد و بعضى مناطق را سردسير و بعضى ديگر را گرمسير، برخى جاها را حاصلخيز و خوش آب و هوا و برخى ديگر را شورهزار، بدآب و هوا قرار داد؛ و تفاوتهاى ديگرى را در طبيعت ايجاد كرد تا اين كه انسانها جهت فائق آمدن بر مشكلات طبيعت، مكانهایى را براى ساختن شهرها و اجتماعات اختيار كنند. به همين جهت انسانها را نيز از جهت فضيلتها و لياقتها متفاوت آفريد، تا به هميارى و همكارى يكديگر بپردازند و احتياجات همديگر را مرتفع سازند؛ چه، در غير اين صورت انسانها به كمك همديگر نيامده و اجتماعات را تشكيل نمىدادند. | ||
بيرونى، قشربندى در جوامع گذشته را با عامل سياسى - اجتماعى تبيين مىكند و در اين زمينه مىگويد: پادشاهان سابق، افراد جامعه خود را بر حسب اختلاف در شغلها به طبقات معينى تقسيم كرده و از اين راه، هر طبقه را ملزم به كار و حرفه خويش مىساختند و چنانچه كسى از مرتبه خود تجاوز مىكرد، او را عقاب مىدادند. او از تجديد طبقات به وسيله اردشير پسر بابك به هنگام احياى مالكيت خود بر سرزمين فارس سخن مىگويد كه وى مردمان را به چهار طبقه تقسيم كرده و پيشوايان و شاهزادگان را در طبقه اول، عابدان و آتشبانان و بزرگان دين را در طبقه دوم، پزشکان، منجمان و دانشمندان را در طبقه سوم، و در طبقه چهارم برزگران و صنعتگران را با لحاظ سلسله مراتبى در هر يك از طبقات، قرار داده بود و طبقات را چنان بسته تشكيل داده بود كه هر طبقه؛ همانند نسب براى افراد آن به حساب مىآمد. | بيرونى، قشربندى در جوامع گذشته را با عامل سياسى - اجتماعى تبيين مىكند و در اين زمينه مىگويد: پادشاهان سابق، افراد جامعه خود را بر حسب اختلاف در شغلها به طبقات معينى تقسيم كرده و از اين راه، هر طبقه را ملزم به كار و حرفه خويش مىساختند و چنانچه كسى از مرتبه خود تجاوز مىكرد، او را عقاب مىدادند. او از تجديد طبقات به وسيله اردشير پسر بابك به هنگام احياى مالكيت خود بر سرزمين فارس سخن مىگويد كه وى مردمان را به چهار طبقه تقسيم كرده و پيشوايان و شاهزادگان را در طبقه اول، عابدان و آتشبانان و بزرگان دين را در طبقه دوم، پزشکان، منجمان و دانشمندان را در طبقه سوم، و در طبقه چهارم برزگران و صنعتگران را با لحاظ سلسله مراتبى در هر يك از طبقات، قرار داده بود و طبقات را چنان بسته تشكيل داده بود كه هر طبقه؛ همانند نسب براى افراد آن به حساب مىآمد. |
ویرایش