۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدین ' به 'الدین ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''افضلالدين محمد بن حسن مَرَقى كاشانى'''، معروف به '''بابا اَفْضَل كاشانى'''، حكيم، عارف و شاعر ایرانى نيمه دوم سده 6 و نيمه نخست سده 7ق است. وى به سبب داشتن آثار فلسفى به زبان فارسی و نيز | '''افضلالدين محمد بن حسن مَرَقى كاشانى'''، معروف به '''بابا اَفْضَل كاشانى'''، حكيم، عارف و شاعر ایرانى نيمه دوم سده 6 و نيمه نخست سده 7ق است. وى به سبب داشتن آثار فلسفى به زبان فارسی و نيز سرودههایش، در ایران آوازهاى بلند دارد، بااينهمه، شرح زندگانى وى چندان آشكار نيست. | ||
== تولد و اساتید == | == تولد و اساتید == | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== آرامگاه == | == آرامگاه == | ||
آرامگاه وى در روستاى مرق در 42 كيلومترى شمال غرب كاشان است كه محراب گچبرى منقوش با | آرامگاه وى در روستاى مرق در 42 كيلومترى شمال غرب كاشان است كه محراب گچبرى منقوش با آيههایى به خط ثلث گرداگرد آن از نمونههاى ارزشمند هنر دوران مغول و صندوقچه چوبى مشبك آن به شيوه «آلت و لغت» با تاريخ 912ق در شمار بهترين آثار هنرى عصر صفوى است. | ||
سرگذشت ابهامآميز وى موجب شده است كه درباره او افسانهها ساخته و پرداخته شود؛ خويشى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] با وى و دور ماندن كاشان از گزند مغولان با ميانجىگرى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] به احترام بابا افضلالدين، شيفتگى پادشاه زنگبار نسبت به بابا كه در خدمت او به لباس درويشى درآمد و پس از مرگ وى معتكف آرامگاهش گرديد، ديدار شيخ سعدى با بابا افضل، مقام والاى او نزد سلطان محمود غزنوى و تعلق خاطر بابا به پسرى خياطپيشه و در نتيجه عزلتگزينى وى در پايان عمر، از آن جملهاند كه هيچيك پذيرفتنى نيست؛ در عين آنكه از شخصيت تأثيرگذار او حكايت دارد. | سرگذشت ابهامآميز وى موجب شده است كه درباره او افسانهها ساخته و پرداخته شود؛ خويشى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] با وى و دور ماندن كاشان از گزند مغولان با ميانجىگرى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] به احترام بابا افضلالدين، شيفتگى پادشاه زنگبار نسبت به بابا كه در خدمت او به لباس درويشى درآمد و پس از مرگ وى معتكف آرامگاهش گرديد، ديدار شيخ سعدى با بابا افضل، مقام والاى او نزد سلطان محمود غزنوى و تعلق خاطر بابا به پسرى خياطپيشه و در نتيجه عزلتگزينى وى در پايان عمر، از آن جملهاند كه هيچيك پذيرفتنى نيست؛ در عين آنكه از شخصيت تأثيرگذار او حكايت دارد. | ||
== مهارت == | == مهارت == | ||
سهم وى در خدمت به فرهنگ ایرانى، بيش از همه در حوزه ادبيات است. او يكى از بزرگترين شاعران در ميان حكماى مسلمان به شمار مىرود و مىتوان او را يكى از دو يا 3 تن از برجستهترين رباعىسرايان دانست. برخى رباعيات او را به ابوسعيد ابوالخير، عمر خيام، اوحدالدين کرمانى، مولوى، [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، عطار و ديگران نسبت دادهاند. او در رباعياتش چند جا تخلص خويش را «افضل» آورده است. قديمترين مأخذ اشعار فارسی وى، مجموعه «مونس الاحرار في دقايق الاشعار» تأليف محمد بن بدر جاجرمى است كه 6 غزل نيز به نام افضلالدين كاشانى ثبت كرده است. بيشتر رباعىها و اشعار او بيان انديشههاى حِكمى، بهويژه هشدار به ناپايدارى جهان و ذكر حقايق عرفانى است. وى در | سهم وى در خدمت به فرهنگ ایرانى، بيش از همه در حوزه ادبيات است. او يكى از بزرگترين شاعران در ميان حكماى مسلمان به شمار مىرود و مىتوان او را يكى از دو يا 3 تن از برجستهترين رباعىسرايان دانست. برخى رباعيات او را به ابوسعيد ابوالخير، عمر خيام، اوحدالدين کرمانى، مولوى، [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، عطار و ديگران نسبت دادهاند. او در رباعياتش چند جا تخلص خويش را «افضل» آورده است. قديمترين مأخذ اشعار فارسی وى، مجموعه «مونس الاحرار في دقايق الاشعار» تأليف محمد بن بدر جاجرمى است كه 6 غزل نيز به نام افضلالدين كاشانى ثبت كرده است. بيشتر رباعىها و اشعار او بيان انديشههاى حِكمى، بهويژه هشدار به ناپايدارى جهان و ذكر حقايق عرفانى است. وى در سرودههایش برخلاف ديدگاه نسبىگراى خيام، از منظر يقينى سخن مىگويد كه حاصل دانشى يگانه است. | ||
از ويژگىهاى برجسته كار او اين است كه آثارش را يا از آغاز به فارسی روان نوشته يا آثار اندكى را كه نخست به عربى پرداخته بوده، بعدها به فارسی برگردانده است. وى برخى از آثار عربى حكيمان پيشين را نيز به فارسی درآورده است. فارسینويسى او برخلاف فيلسوفانى مانند خواجه نصيرالدين و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، از روى ترجيح شخصى و نه به خواست ديگران بوده است. شيوه پخته و روان او نزدیک به سبک و اسلوب پيشينيان است؛ چنانكه بهكاربردن گزارههاى كوتاه، خوددارى نكردن از تكرار يك واژه هنگام ضرورت و استفاده اندك از ضمير و واژههاى مترادف كه همگى از ويژگىهاى نثر كهن است، در نوشتههاى فصيح وى فراوان به چشم مىخورد. در ترجمه و جايگزينى واژههاى فلسفى به زبان فارسی، كار او با كوشش [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در دانشنامه علايى قابل مقايسه است؛ با اين تفاوت كه بابا افضل به جنبههاى زيبايىشناسانه كاربرد واژهها اهتمام بيشترى نشان داده است. در اين ميان، ترجمه او از رساله نفس [[ارسطو]] را مىتوان نمونه ممتازى از ترجمه و نگارش فلسفى به زبان فارسی به شمار آورد. | از ويژگىهاى برجسته كار او اين است كه آثارش را يا از آغاز به فارسی روان نوشته يا آثار اندكى را كه نخست به عربى پرداخته بوده، بعدها به فارسی برگردانده است. وى برخى از آثار عربى حكيمان پيشين را نيز به فارسی درآورده است. فارسینويسى او برخلاف فيلسوفانى مانند خواجه نصيرالدين و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، از روى ترجيح شخصى و نه به خواست ديگران بوده است. شيوه پخته و روان او نزدیک به سبک و اسلوب پيشينيان است؛ چنانكه بهكاربردن گزارههاى كوتاه، خوددارى نكردن از تكرار يك واژه هنگام ضرورت و استفاده اندك از ضمير و واژههاى مترادف كه همگى از ويژگىهاى نثر كهن است، در نوشتههاى فصيح وى فراوان به چشم مىخورد. در ترجمه و جايگزينى واژههاى فلسفى به زبان فارسی، كار او با كوشش [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در دانشنامه علايى قابل مقايسه است؛ با اين تفاوت كه بابا افضل به جنبههاى زيبايىشناسانه كاربرد واژهها اهتمام بيشترى نشان داده است. در اين ميان، ترجمه او از رساله نفس [[ارسطو]] را مىتوان نمونه ممتازى از ترجمه و نگارش فلسفى به زبان فارسی به شمار آورد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ب)- آثار منثور: | ب)- آثار منثور: | ||
1. عرضنامه، اثرى مهم كه بيش از آثار ديگر وى، آراء خاص او را دربردارد. اين اثر در 4 بخش (عرض) تدوين شده است. او در اين اثر بر شناخت نفس و مقام والايى كه خود انسان از راه دانستن حقايق كلى به دست مىآورد، تأكيد مىكند. همچنانكه مىگويد: مقصود | 1. عرضنامه، اثرى مهم كه بيش از آثار ديگر وى، آراء خاص او را دربردارد. اين اثر در 4 بخش (عرض) تدوين شده است. او در اين اثر بر شناخت نفس و مقام والايى كه خود انسان از راه دانستن حقايق كلى به دست مىآورد، تأكيد مىكند. همچنانكه مىگويد: مقصود نهایى از پرداختن عرضنامه در مباحث بخشهاى سوم و چهارم اين اثر كه به دانش حقايق كلى اختصاص دارد، نهفته است. | ||
2. جامع الحكمة كه از ديد بيشتر كسانى كه به فهرست آثار او پرداختهاند، دور مانده است. | 2. جامع الحكمة كه از ديد بيشتر كسانى كه به فهرست آثار او پرداختهاند، دور مانده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
8. ترجمه رساله نفس [[ارسطو]]. | 8. ترجمه رساله نفس [[ارسطو]]. | ||
9. ينبوع الحياة: ترجمه 13 فصل از سخنان هرمس الهرامسه، مشتمل بر | 9. ينبوع الحياة: ترجمه 13 فصل از سخنان هرمس الهرامسه، مشتمل بر مناجاتهایى به سبک [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، به نامهاى معاتبة النفس و زجر النفس. اصل اين اثر ينبوع الحكمة نيز ناميده شده است. | ||
10. تفاحه كه دانشپژوه از آن به سيبنامه ياد كرده است، ترجمه رسالهاى عربى منسوب به [[ارسطو]] با همين عنوان است. | 10. تفاحه كه دانشپژوه از آن به سيبنامه ياد كرده است، ترجمه رسالهاى عربى منسوب به [[ارسطو]] با همين عنوان است. |
ویرایش