۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# کاربرد واژگان خاص مرثیه، مانند غم، ناراحتی، اندوه، گریه، مصیبت و... | # کاربرد واژگان خاص مرثیه، مانند غم، ناراحتی، اندوه، گریه، مصیبت و... | ||
# کاربرد صفات و قیدهای تمنا و آرزو و حسرت، بیان کننده آشفتگی روحی و روانی شاعر و نشانگر ناراحتی و اندوه اوست. | # کاربرد صفات و قیدهای تمنا و آرزو و حسرت، بیان کننده آشفتگی روحی و روانی شاعر و نشانگر ناراحتی و اندوه اوست. | ||
# عنصر گفتوگو: یکی از شیوههای مؤثری که [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] در مرثیههای خود فراوان از آن بهره برده، عنصر گفتوگوست. اینگونه بیان به شکلهای گوناگون در مرثیه محتشم به کار رفته است<ref>برادران، شکوه، ص19</ref>. | # عنصر گفتوگو: یکی از شیوههای مؤثری که [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] در مرثیههای خود فراوان از آن بهره برده، عنصر گفتوگوست. اینگونه بیان به شکلهای گوناگون در مرثیه محتشم به کار رفته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/69916/19 برادران، شکوه، ص19]</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[محتشم، علي بن احمد|محتشم کاشانی]] از بزرگترین و مشهورترین شعرای دوره صفویه است که میتوان وی را پیشرو مرثیهسرایانی دانست که درباره سوگواریهای مذهبی اشعاری پرسوزوگداز سرودهاند دانست. سه دیوان غزل ترتیب داده محتوی بر٧٠٠٠ بیت، دیوان اول را صبائیه، دیوان ثانی را جلالیه و دیوان ثالث را شبابیه نامیدهاند و دیوان قصاید حضرات ائمه(ع) و مدایح ملوک نیز جمع نمود. قریب به ٨٠٠٠ بیت و رساله معمائیات و تاریخ نیز نوشته است. دیوان محتشم شامل شیبیه، شبابیه، صبابیه، رساله جلالیه، رساله نقل عشاق، ضروریات و معمائیات است، مجموع آنها به سیزده هزار بیت میرسد<ref>ر.ک: کمالالدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ ص30</ref>؛ البته در کتاب حاضر پس از رساله جلالیه و نقل عشاق به ترتیب قصاید، مراثی و مناقب، غزلیات، رباعیات، مثنویات و قطعات در ضمن چند بخش ارائه شده است. | [[محتشم، علي بن احمد|محتشم کاشانی]] از بزرگترین و مشهورترین شعرای دوره صفویه است که میتوان وی را پیشرو مرثیهسرایانی دانست که درباره سوگواریهای مذهبی اشعاری پرسوزوگداز سرودهاند دانست. سه دیوان غزل ترتیب داده محتوی بر٧٠٠٠ بیت، دیوان اول را صبائیه، دیوان ثانی را جلالیه و دیوان ثالث را شبابیه نامیدهاند و دیوان قصاید حضرات ائمه(ع) و مدایح ملوک نیز جمع نمود. قریب به ٨٠٠٠ بیت و رساله معمائیات و تاریخ نیز نوشته است. دیوان محتشم شامل شیبیه، شبابیه، صبابیه، رساله جلالیه، رساله نقل عشاق، ضروریات و معمائیات است، مجموع آنها به سیزده هزار بیت میرسد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/79078/30 ر.ک: کمالالدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ ص30]</ref>؛ البته در کتاب حاضر پس از رساله جلالیه و نقل عشاق به ترتیب قصاید، مراثی و مناقب، غزلیات، رباعیات، مثنویات و قطعات در ضمن چند بخش ارائه شده است. | ||
با اینکه چندین هزار شاعر عصر صفویه عموماً دارای سبک خاص هندی یا (طرز اصفهانی) بودهاند اما محتشم قصاید را به سبک قدما و غزلیات را به سبک جامی و وحشی و بابا فغانی که به سبک عراقی نزدیکتر است میساخته و مهارت خود را مخصوصاً در ساختن غزلهای شورانگیز و عاشقانه نمایان نموده است. اگر در قسمت غزلیات به بعضی ابیات سست گاهی برمیخوریم ازآنجهت است که یک قسمت از آنها را در آغاز شاعری سروده و شاید خود شاعر هم زیاد علاقهای به حفظ آنها نداشته و با سایر آثارش مخلوط شده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص44-43</ref>. | با اینکه چندین هزار شاعر عصر صفویه عموماً دارای سبک خاص هندی یا (طرز اصفهانی) بودهاند اما محتشم قصاید را به سبک قدما و غزلیات را به سبک جامی و وحشی و بابا فغانی که به سبک عراقی نزدیکتر است میساخته و مهارت خود را مخصوصاً در ساختن غزلهای شورانگیز و عاشقانه نمایان نموده است. اگر در قسمت غزلیات به بعضی ابیات سست گاهی برمیخوریم ازآنجهت است که یک قسمت از آنها را در آغاز شاعری سروده و شاید خود شاعر هم زیاد علاقهای به حفظ آنها نداشته و با سایر آثارش مخلوط شده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص44-43</ref>. | ||
[[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] در شعر و نثر پیرو استادان پیشین است: وی بیشتر قصیدههای خود را در جواب استادان گذشته، حتی انوری سروده است و گاه پای دعوی را فراتر نهاده و استاد ابیورد را ریزهخوار خوان معنی خویش پنداشته است. شیوه و نگارش محتشم با توجه به آنکه در دوره سبک هندی صورت گرفته، اما سبکی متفاوت از سبک هندی را دنبال میکند و محتشم بیشتر به شعر و شاعران گذشته نظر دارد. چنانکه میخواهد شیوه شاعران پیش از سده هشتم را در قصیدههای خود تجدید کند؛ به همین دلیل درباره اشعار وی نوشتهاند: «صنایع و بدایع شعری که در اشعار وی مندرج است در کلام هیچیک از اقران وی یافت نمیشود»<ref>ر.ک: کمالالدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ ص30</ref>. | [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] در شعر و نثر پیرو استادان پیشین است: وی بیشتر قصیدههای خود را در جواب استادان گذشته، حتی انوری سروده است و گاه پای دعوی را فراتر نهاده و استاد ابیورد را ریزهخوار خوان معنی خویش پنداشته است. شیوه و نگارش محتشم با توجه به آنکه در دوره سبک هندی صورت گرفته، اما سبکی متفاوت از سبک هندی را دنبال میکند و محتشم بیشتر به شعر و شاعران گذشته نظر دارد. چنانکه میخواهد شیوه شاعران پیش از سده هشتم را در قصیدههای خود تجدید کند؛ به همین دلیل درباره اشعار وی نوشتهاند: «صنایع و بدایع شعری که در اشعار وی مندرج است در کلام هیچیک از اقران وی یافت نمیشود»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/79078/30 ر.ک: کمالالدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ ص30]</ref>. | ||
در میان شاعران این دوره، [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] تنها شاعری است که چون دیگر شاعران این دوره به سبک هندی عمل نمیکند و در حقیقت محتشم قصاید را به سبک قدما و غزلیات را به سبک جامی و وحشی که نزدیک به عراقی است سروده است. [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] مهارت بسیاری در ساختن غزلهای شورانگیز و عاشقانه از خود نشان داده است. او در ابتدای جوانی به غزلسرایی مایل بود و غالب غزلیات او راجع به احوال مختلف عشق است... نکته مهم در مورد اشعار محتشم آن است که مضمونآفرینی و معنیآفرینی که در شعر از عناصر اصلی شعر است در اشعار محتشم بهخوبی هویداست: | در میان شاعران این دوره، [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] تنها شاعری است که چون دیگر شاعران این دوره به سبک هندی عمل نمیکند و در حقیقت محتشم قصاید را به سبک قدما و غزلیات را به سبک جامی و وحشی که نزدیک به عراقی است سروده است. [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] مهارت بسیاری در ساختن غزلهای شورانگیز و عاشقانه از خود نشان داده است. او در ابتدای جوانی به غزلسرایی مایل بود و غالب غزلیات او راجع به احوال مختلف عشق است... نکته مهم در مورد اشعار محتشم آن است که مضمونآفرینی و معنیآفرینی که در شعر از عناصر اصلی شعر است در اشعار محتشم بهخوبی هویداست: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' نیست پر آسان به دعوی محتشم با طبع تر ''|2='' توسن معنی ز میدانی چنان انگیختن ''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
از دیگر هنرهای محتشم، خلق ماده تاریخ با زبردستی و مهارت وصفناپذیر است؛ چنانکه ١٢٨ ماده را در ٦ رباعی سروده که به ستایش شاه اسماعیل دوم به تخت نشستن اوست. اگرچه تلاش و کوشش [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] برای پیروی از سبک و روش گذشتگان در اشعارش نمایان است اما هرگز نباید قدرت شاعری، مهارت سرایش شعر و طبع روان او را نادیده گرفت<ref>ر.ک: همان؛ ص30</ref>. | |||
از دیگر هنرهای محتشم، خلق ماده تاریخ با زبردستی و مهارت وصفناپذیر است؛ چنانکه ١٢٨ ماده را در ٦ رباعی سروده که به ستایش شاه اسماعیل دوم به تخت نشستن اوست. اگرچه تلاش و کوشش [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] برای پیروی از سبک و روش گذشتگان در اشعارش نمایان است اما هرگز نباید قدرت شاعری، مهارت سرایش شعر و طبع روان او را نادیده گرفت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/79078/30 ر.ک: همان؛ ص30]</ref>. | |||
در طول تاریخ، شاعران پیرامون شهادت امام حسین(ع) دیدگاهها و برداشتهای متفاوتی داشتهاند. عدهای چرخ فلک و روزگار را علت و مسئول شهادت امام حسین(ع) دانستهاند. باید گفت این عقیده از سوی حکومتها بر اساس منافع و حفظ قدرت ترویج شد تا با اندیشههای جبرگرایی، ظلم و ستم خویش را توجیه کنند. شاعرانی همچون محتشم، فیاض و حزین این عقیده را در شعر خود منعکس کردهاند. در بند دوازدهم ترکیببند، محتشم ترکیب «ستم آباد» را ذکر میکند که حاکی از بغض و اندوه و کینهای است که در گلوی شاعر گره شده است: | در طول تاریخ، شاعران پیرامون شهادت امام حسین(ع) دیدگاهها و برداشتهای متفاوتی داشتهاند. عدهای چرخ فلک و روزگار را علت و مسئول شهادت امام حسین(ع) دانستهاند. باید گفت این عقیده از سوی حکومتها بر اساس منافع و حفظ قدرت ترویج شد تا با اندیشههای جبرگرایی، ظلم و ستم خویش را توجیه کنند. شاعرانی همچون محتشم، فیاض و حزین این عقیده را در شعر خود منعکس کردهاند. در بند دوازدهم ترکیببند، محتشم ترکیب «ستم آباد» را ذکر میکند که حاکی از بغض و اندوه و کینهای است که در گلوی شاعر گره شده است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ای چرخ غافلی که چه بیداد کردهای''|2='' وز کین چهها در این ستمآباد کردهای''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
شاعر معتقد است که چرخ روزگار، نقشی اساسی در شهادت حسین بن علی(ع) دارد: | شاعر معتقد است که چرخ روزگار، نقشی اساسی در شهادت حسین بن علی(ع) دارد: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' دمی کز دست چرخ فتنه پرداز''|2='' زپا افتاد آن سرو سرافراز''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53249/190 ر.ک: لاطف، یوسف، ص190]</ref>}}. | |||
{{پایان شعر}} | |||
ترکیببند [[محتشم، علي بن احمد|محتشم کاشانی]] بهعنوان مشهورترین سوگ سروده آیینی شعر فارسی، پیوسته موردتوجه شاعران فارسیزبان و دلباختگان حضرت سیدالشهدا(ع) بوده است. این سوگنامه اثری بیش از یک شعر بر فرهنگ و زبان ما نهاده است. [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] بهخوبی از میراث گذشتگان خود جهت پرداخت این منظومه زیبا و ایجاد مضامین و ساخت شکل و قالب بهره برده است و با هوشمندی و اخلاص شعری سروده که در اوج مراثی مذهبی فارسی قرار گرفته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/76501/389 ر.ک: جدیدی، حمیدرضا، ص389]؛ متن کتاب، ص280</ref>. | |||
'''باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین | قابلیت ترکیببند برای بیان جنبههای گوناگون یک واقعه و ساختار زیبای آن که در حقیقت از کنار هم قرار گرفتن غزلهای هموزنی تشکیل یافته به حدی بوده که شاعرانی همچون [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوی کرمانی]]، حسن کاشی، آذری طوسی و اهلی شیرازی برای بیان مراثی و مناقب آل الله از آن بهره بردهاند. محتشم کاشانی با تکیه بر آثار پیشین و با هنرمندی توانسته شعری را سامان دهد که بر اوج مراثی مذهبی فارسی قرار گیرد. سده دهم از نظر زمانی در میانه شعر فارسی واقع شده است. محتشم از گذشتگان خود بهرهمند شده و اثری را آفریده که پس از او به دلیل زیبایی و اثرگذاری و جذابیت بر قریب بهاتفاق مرثیهسرایان شعر فارسی اثر گذاشته است. در تاریخ ادبیات معمولاً آثار شاخص و انگشتنما بر گذشته قابلاعتنایی تکیه میکنند و سروده [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] نیز همینگونه است. بعد از [[محتشم، علي بن احمد|محتشم]] شاعران فراوانی به استقبال این سروده رفتند و ترکیببندهای فراوان و زیبایی آفریدند اما هیچیک به شهرت و مقبولیت سوگ سرود شاعر کاشانی نرسید؛ همانگونه که سوگ سرودههای قبلی نیز در قیاس با شعر محتشم توفیق چندانی نیافتند. در واقع در عرصه ساخت ترکیببندهای عاشورایی وی بهتنهایی بر اریکه شهرت تکیه زده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/76501/389 ر.ک: جدیدی، حمیدرضا، ص398]</ref>. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' باز این چه شورش است که در خلق عالم است''|2='' باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است''}} | |||
{{ب|'' باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین''|2='' بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص280</ref>}}. | |||
{{پایان شعر}} | |||
در ادبیات پارسی با آنکه قریب 350 سال از زمان مرثیه دوازدهبند محتشم آن میگذرد و هزاران شاعر به پیروی از آن ترکیببندهای مختلف ساختهاند، بهجرئت میتوان گفت که هنوز هیچکدام به گیرایی و تأثیر عمیق آن در روح نمیرسد با آنکه بعضی از آنها از آثار اساتید بزرگ میباشد<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص44</ref>. | در ادبیات پارسی با آنکه قریب 350 سال از زمان مرثیه دوازدهبند محتشم آن میگذرد و هزاران شاعر به پیروی از آن ترکیببندهای مختلف ساختهاند، بهجرئت میتوان گفت که هنوز هیچکدام به گیرایی و تأثیر عمیق آن در روح نمیرسد با آنکه بعضی از آنها از آثار اساتید بزرگ میباشد<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص44</ref>. | ||
خط ۸۷: | خط ۹۴: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# کمالالدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ «فرهنگ عامه در اشعار محتشم کاشانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، تابستان 1396، دوره سوم - شماره | #[[:noormags:1240900|کمالالدینی، سید محمدباقر؛ محمدعلی نژاد، راضیه؛ «فرهنگ عامه در اشعار محتشم کاشانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، تابستان 1396، دوره سوم - شماره 2]]. | ||
#: | #[[:noormags:991688|لاطف، یوسف؛ «بررسی مقایسهای مرثیه امام حسین(ع) در دیوان محتشم کاشانی و شریف رضی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات تطبیقی، پاییز 1388، سال سوم- شماره 11 (ISC)،26 صفحه - از 187 تا 212]]. | ||
#[[:noormags:1213043|جدیدی، حمیدرضا، «تأثیر محتشم کاشانی از شاعران پیشین در آفرینش ترکیببند عاشورایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، پاییز 1395، دوره دوم، شماره 3/1، صفحه 389 تا 399]]. | |||
#: | #[[:noormags:1169289|برادران، شکوه، «نقد ساختاری شعر محتشم کاشانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، زمستان 1395، شماره 119]]. | ||
#: | |||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش