۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مسعود بن سعد سلمان لاهوری یکی از شاعران بزرگ کلاسیک شبهقاره هند و پاکستان و استادان مسلم شعر فارسی است. لقبش «سعد الدولة و الدین» و پدرش سعد سلمان یکی از مستوفیان دولت غزنه بود. اصل خانواده صاحب علم و فضلِ مسعود از همدان بود. مسعود در شهر تاریخی و باستانی لاهور متولد شد و در اشعاری متعدد مولد محبوب خود را ستوده و یاد کرده است: | مسعود بن سعد سلمان لاهوری یکی از شاعران بزرگ کلاسیک شبهقاره هند و پاکستان و استادان مسلم شعر فارسی است. لقبش «سعد الدولة و الدین» و پدرش سعد سلمان یکی از مستوفیان دولت غزنه بود. اصل خانواده صاحب علم و فضلِ مسعود از همدان بود. مسعود در شهر تاریخی و باستانی لاهور متولد شد و در اشعاری متعدد مولد محبوب خود را ستوده و یاد کرده است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ای لا وهور ویحک بی من چگونهای؟ ''|2=''بی آفتاب روشن تابان چگونهای؟ ''}} | |||
{{ب|'' ناگه عزیز فرزند از تو جدا شدست ''|2='' با درد او بنوحه و شیون چگونهای؟''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/49 ر.ک: ریاض، محمد،49]</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==ورود به عرصه علم و سیاست== | ==ورود به عرصه علم و سیاست== | ||
مسعود در لاهور و غزنین نزد استادان نامی علم و هنر فرا گرفت و از اغصان دانش ثمره فضیلت چید، سواری و تیراندازی و گویبازی و طبطاب و ورزش اسلحه آموخت<ref>ر.ک: ع. قویم، 462-461</ref>. خطاطی را نکو یاد گرفته و گویا از ستارهشناسی هم بهرهای وافر داشته است. او جزو رجال سیاسی دوره غزنوی محسوب میشده، در جزو جرگه ملازمین دربار سیفالدوله محمود بن ابراهیم غزنوی درآمده و مدتی امارت ناحیه جالندر و لدیانه هم به او منصوب بوده است. در آن اوان بود که حاسدان و دو بهم زنان سوءتفاهمی را میان محمود و ابراهیم ایجاد کردند. سلطان ابراهیم، سیفالدوله محمود و درباریان مهم وی (از آن جمله مسعود سعد) را زندانی کرد و در قلاعی دوردست نگاهداشت. مسعود سعد در حدود نوزده سال یعنی یکچهارم زندگانی خود را در زندان بسر برد. ازین مدت دوازده سال در عهد سلطنت همین ابراهیم غزنوی (492-450ق) و هفت سال در اوقات دوران سلطان مسعود بن ابراهیم (509-492ق) سپری شده است. او هفت سال در قلعه سو و دهک، سه سال در قلعه نای و نه سال دیگر در قلعه مرنج گذرانده است. مسعود در سال 500 هجری رهایی یافت و تا درگذشت خود، سمت محترم کتابداری سلاطین را به عهده داشته است<ref>ر.ک: ریاض، محمد،50-49</ref>. | مسعود در لاهور و غزنین نزد استادان نامی علم و هنر فرا گرفت و از اغصان دانش ثمره فضیلت چید، سواری و تیراندازی و گویبازی و طبطاب و ورزش اسلحه آموخت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8912/461 ر.ک: ع. قویم، 462-461]</ref>. خطاطی را نکو یاد گرفته و گویا از ستارهشناسی هم بهرهای وافر داشته است. او جزو رجال سیاسی دوره غزنوی محسوب میشده، در جزو جرگه ملازمین دربار سیفالدوله محمود بن ابراهیم غزنوی درآمده و مدتی امارت ناحیه جالندر و لدیانه هم به او منصوب بوده است. در آن اوان بود که حاسدان و دو بهم زنان سوءتفاهمی را میان محمود و ابراهیم ایجاد کردند. سلطان ابراهیم، سیفالدوله محمود و درباریان مهم وی (از آن جمله مسعود سعد) را زندانی کرد و در قلاعی دوردست نگاهداشت. مسعود سعد در حدود نوزده سال یعنی یکچهارم زندگانی خود را در زندان بسر برد. ازین مدت دوازده سال در عهد سلطنت همین ابراهیم غزنوی (492-450ق) و هفت سال در اوقات دوران سلطان مسعود بن ابراهیم (509-492ق) سپری شده است. او هفت سال در قلعه سو و دهک، سه سال در قلعه نای و نه سال دیگر در قلعه مرنج گذرانده است. مسعود در سال 500 هجری رهایی یافت و تا درگذشت خود، سمت محترم کتابداری سلاطین را به عهده داشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/49 ر.ک: ریاض، محمد،50-49]</ref>. | ||
==شعر و شاعری== | ==شعر و شاعری== | ||
قصائد مسعود بسیار شیوا و چکامهها و سایر اشعار وی در ردیف اول سخنسرایان عذب و رطب قرار دارد و همه استادان سخن و ناقدان فن این مطلب را قبول دارند. او شاعری است زبردست که صفات تنسیق ترکیبات بیسابقه و وصفهای رائع و ممتع در کلامش آشکار است. او مردی است متحمل و به قول خودش «ده دله» و در حالت تحمل شداید و قید و بند هم یاس و نامیدی را به خود راه نمیدهد. میفرماید: | قصائد مسعود بسیار شیوا و چکامهها و سایر اشعار وی در ردیف اول سخنسرایان عذب و رطب قرار دارد و همه استادان سخن و ناقدان فن این مطلب را قبول دارند. او شاعری است زبردست که صفات تنسیق ترکیبات بیسابقه و وصفهای رائع و ممتع در کلامش آشکار است. او مردی است متحمل و به قول خودش «ده دله» و در حالت تحمل شداید و قید و بند هم یاس و نامیدی را به خود راه نمیدهد. میفرماید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' غمی مباش! زیرا خدای عزوجل ''|2='' دری نبندد تا دیگری نبگشاید''}} | |||
{{ب|'' ز بس بلا که بدیدم چنان شدم بمثل''|2='' که گر سعادت بینم گمان برم که بلاست''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==حبسیات== | ==حبسیات== | ||
مهمترین اشعار دیوان مسعود همانا حبسیات است که تقریباً نیمه دیوان وی را احاطه کرده است. حبسیات یا زندانیات اشعاری است که مسعود سعد در دوران نوزده سال قید و بند خود سروده است. شاعر زحمات و شداید را تحمل میکند و در فراق و هجر خویشاوندان و فرزندانش بسر میبرد. او با لحنی دردناک میسراید: | مهمترین اشعار دیوان مسعود همانا حبسیات است که تقریباً نیمه دیوان وی را احاطه کرده است. حبسیات یا زندانیات اشعاری است که مسعود سعد در دوران نوزده سال قید و بند خود سروده است. شاعر زحمات و شداید را تحمل میکند و در فراق و هجر خویشاوندان و فرزندانش بسر میبرد. او با لحنی دردناک میسراید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ای فلک سخت نا بسامانی ''|2=''کژ رو و باژ گونه دورانی''}} | |||
{{ب|'' محنت عقل و شدت صبری ''|2='' فتنه جسم و آفت جانی ''}} | |||
{{ب|'' مار نیشی و شیر چنگالی ''|2='' خیره چشمی و تیز دندانی ''}} | |||
{{ب|'' بدهی و انگهی نیارامی ''|2='' تا همه داده باز نستانی ''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/50 ر.ک: همان]</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==ابتکارات== | ==ابتکارات== | ||
خط ۶۸: | خط ۷۱: | ||
ابتکاری دیگر که مسعود سعد به آن پرداخته صنف «شهرآشوب» (شهرآشوب نظمی است که تغییر اوضاع و احوال مملکتی یا شهری یا ولایتی را در آن اینطور بگنجانند که کیفیات طبقات مختلف مردم و اصناف در صورت جد یا طنز یا هزل مورد بررسی قرار گرفته باشد.) است و دانشمندان ایرانی و پاکستانی بعد از تحقیقاتی مفصل و حسابی در این مورد یکزبان شدهاند که شهرآشوب را شاید هیچکس پیش از مسعود سعد نسروده است. شهرآشوبی که مسعود سعد سروده 92 بند را درد و شامل قطعات مختلف الوزن است که محتوی اشعاری از 2 تا 9 در هر یک از قطعات میباشد. این منظومه نمونهای کامل شهرآشوب است او یک مثنوی شهرآشوبی هم در بحر خفیف سروده که 371 بیت دارد و فعالیتهای سائر اصناف و مردم جامعه معاصر را احتوا میکند. | ابتکاری دیگر که مسعود سعد به آن پرداخته صنف «شهرآشوب» (شهرآشوب نظمی است که تغییر اوضاع و احوال مملکتی یا شهری یا ولایتی را در آن اینطور بگنجانند که کیفیات طبقات مختلف مردم و اصناف در صورت جد یا طنز یا هزل مورد بررسی قرار گرفته باشد.) است و دانشمندان ایرانی و پاکستانی بعد از تحقیقاتی مفصل و حسابی در این مورد یکزبان شدهاند که شهرآشوب را شاید هیچکس پیش از مسعود سعد نسروده است. شهرآشوبی که مسعود سعد سروده 92 بند را درد و شامل قطعات مختلف الوزن است که محتوی اشعاری از 2 تا 9 در هر یک از قطعات میباشد. این منظومه نمونهای کامل شهرآشوب است او یک مثنوی شهرآشوبی هم در بحر خفیف سروده که 371 بیت دارد و فعالیتهای سائر اصناف و مردم جامعه معاصر را احتوا میکند. | ||
ابتکار سوم و بهظاهر بیسابقه مسعود، مستزاد گوئی اوست. خلاصه کلام اینکه مسعود سعد سلمان حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع و تخلیق کرده و دیگران از وی تقلید کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص52-51</ref>. | ابتکار سوم و بهظاهر بیسابقه مسعود، مستزاد گوئی اوست. خلاصه کلام اینکه مسعود سعد سلمان حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع و تخلیق کرده و دیگران از وی تقلید کردهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/51 ر.ک: همان، ص52-51]</ref>. | ||
==دیوان اشعار== | ==دیوان اشعار== | ||
[[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفی]] (متوفی 635ق) در [[تذکره لباب الألباب]] خود میآورد که مسعود دیوانهای اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی دارد؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است. این دیوان دوباره در تهران به چاپ رسیده است: نخست در سال 1296ق و دوباره در سال 1318ش با مقدمه فاضلانه استاد فقید [[رشید ياسمی، غلامرضا|رشید یاسمی]]<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>. | [[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفی]] (متوفی 635ق) در [[تذکره لباب الألباب]] خود میآورد که مسعود دیوانهای اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی دارد؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است. این دیوان دوباره در تهران به چاپ رسیده است: نخست در سال 1296ق و دوباره در سال 1318ش با مقدمه فاضلانه استاد فقید [[رشید ياسمی، غلامرضا|رشید یاسمی]]<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۷۷: | خط ۸۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# ع. قویم، «مسعود سعد سلمان همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست و چهارم، دی 1328، شماره 10، صفحه 461 تا | #[[:noormags:165279|ع. قویم، «مسعود سعد سلمان همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست و چهارم، دی 1328، شماره 10، صفحه 461 تا 468]]. | ||
#: | #[[:noormags:428510|ریاض، محمد، «ابتکارات مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هلال، شماره 105، مهر و آبان 1349، صفحات 49 تا 52]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۸: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده: | [[رده: تیر(98)]] | ||
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]] | [[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]] |
ویرایش