۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ظهير فاريابي، طاهر بن محمد' به 'ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان ظهیرالدین فاریابی''' شرح احوال و اشعار محمد بن طاهر ظهیر فاریابی (متوفی 598ق) شاعر قرن ششم هجری است. این کتاب با مقدمه، تصحیح و تحقیق دکتر امیرحسن یزدگردی (متوفی 1365ش)، به اهتمام اصغر دادبه منتشر گردیده است. | '''دیوان ظهیرالدین فاریابی''' شرح احوال و اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|محمد بن طاهر ظهیر فاریابی]] (متوفی 598ق) شاعر قرن ششم هجری است. این کتاب با مقدمه، تصحیح و تحقیق دکتر امیرحسن یزدگردی (متوفی 1365ش)، به اهتمام اصغر دادبه منتشر گردیده است. | ||
امیر خسرو دهلوی در مقدمهای که بر دیوان خود به نثر نوشته است ظهیر و رضیالدین نیشابوری را از متقدمان شعرا که بر فنون علم مملو و مشحون بودهاند و فروترین پایه ایشان، انشای شعر بود، شمرده است. | امیر خسرو دهلوی در مقدمهای که بر دیوان خود به نثر نوشته است ظهیر و رضیالدین نیشابوری را از متقدمان شعرا که بر فنون علم مملو و مشحون بودهاند و فروترین پایه ایشان، انشای شعر بود، شمرده است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
مشتمل بر مقدمهای در معرفی محقق اثر قلم اصغر دادبه و دو بخش است: بخش اول مشتمل بر مقدمه جامع دیوان ظهیر فاریابی به قلم محقق، قصاید، قطعات، ترکیببند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه میباشد؛ بخش دوم نیز به شش فصل تقسیم شده است. | مشتمل بر مقدمهای در معرفی محقق اثر قلم اصغر دادبه و دو بخش است: بخش اول مشتمل بر مقدمه جامع دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]] به قلم محقق، قصاید، قطعات، ترکیببند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه میباشد؛ بخش دوم نیز به شش فصل تقسیم شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بخش اول کتاب گذشته از احوال و آثار مرحوم دکتر یزدگردی به قلم دکتر دادبه (تا صفحه 20) که گزارش دلسوزانهای از زندگی و آثار خامه یزدگردی است، مشتمل بر مقدمه جامع دیوان استاد ظهیرالدین | بخش اول کتاب گذشته از احوال و آثار مرحوم دکتر یزدگردی به قلم دکتر دادبه (تا صفحه 20) که گزارش دلسوزانهای از زندگی و آثار خامه یزدگردی است، مشتمل بر مقدمه جامع دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]]، قصاید، قطعات، ترکیببند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه میباشد. | ||
بخش دوم که خود به شش فصل تقسیم شده است، دربردارنده این مطالب است: زندگی ظهیر، شعر ظهیر، شعر ظهیر در کتب ادب، دیوان ظهیر فاریابی، فرهنگ لغات و کنایات و تعبیرات، حواشی و تعلیقات و سرانجام، کتب و مؤلفاتی که محل اعتماد و مورد استفاده قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | بخش دوم که خود به شش فصل تقسیم شده است، دربردارنده این مطالب است: زندگی ظهیر، شعر ظهیر، شعر ظهیر در کتب ادب، دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، فرهنگ لغات و کنایات و تعبیرات، حواشی و تعلیقات و سرانجام، کتب و مؤلفاتی که محل اعتماد و مورد استفاده قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
در فصل اول در رابطه با زندگی ظهیر، مصحح بهدقت در باب نام و نسب، زادگاه، مسافرتها، تحصیلات، مذهب، وضع مادی و گذران زندگی، اخلاق، استادان و شاگردان، خانواده، درگذشت، مزار، شاعران معاصر، نظر بزرگان و ممدوحان ظهیر، با استفاده از مآخذ معتبر موجود و در دسترس، سخن گفته است و بر آنچه او نوشته است کمتر میتوان چیزی افزود<ref>ر.ک: همان</ref>. | در فصل اول در رابطه با زندگی ظهیر، مصحح بهدقت در باب نام و نسب، زادگاه، مسافرتها، تحصیلات، مذهب، وضع مادی و گذران زندگی، اخلاق، استادان و شاگردان، خانواده، درگذشت، مزار، شاعران معاصر، نظر بزرگان و ممدوحان ظهیر، با استفاده از مآخذ معتبر موجود و در دسترس، سخن گفته است و بر آنچه او نوشته است کمتر میتوان چیزی افزود<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
اما مصحح مرحوم، به این هم قانع نشده است و در فصل ششم که بدان (حواشی و تعلیقات و شرح پارهای از مشکلات اشعار) نام داده است؛ به شرح و توضیح پارهای از اعلام و امثال و کنایات و مواردی پرداخته است که شاید، نبود آنها خواننده دقیقالنظر و کنجکاو را از فهم بعض اشعار باز میداشت. در همهجا میبینیم از مآخذ و مراجع دست اول و معتبر استفاده شده است و مصحح بیآنکه ادعای استقراء تام داشته باشد، در هر مورد کوشیده است با سود جستن از مآخذ مورد وثوق و با اعتبار به توضیح و شرح مطلب بپردازد و یاریگر خواننده، در فهم کردن مطلب باشد؛ بیآنکه از در «تفاضل» وارد شود و با انباشتن و سیاه کردن صفحات بسیار، برای هر نکته جزئی پیشپاافتاده و همهکسفهم، خواننده را دچار حیرت و سرگردانی سازد<ref>ر.ک: همان</ref>. | اما مصحح مرحوم، به این هم قانع نشده است و در فصل ششم که بدان (حواشی و تعلیقات و شرح پارهای از مشکلات اشعار) نام داده است؛ به شرح و توضیح پارهای از اعلام و امثال و کنایات و مواردی پرداخته است که شاید، نبود آنها خواننده دقیقالنظر و کنجکاو را از فهم بعض اشعار باز میداشت. در همهجا میبینیم از مآخذ و مراجع دست اول و معتبر استفاده شده است و مصحح بیآنکه ادعای استقراء تام داشته باشد، در هر مورد کوشیده است با سود جستن از مآخذ مورد وثوق و با اعتبار به توضیح و شرح مطلب بپردازد و یاریگر خواننده، در فهم کردن مطلب باشد؛ بیآنکه از در «تفاضل» وارد شود و با انباشتن و سیاه کردن صفحات بسیار، برای هر نکته جزئی پیشپاافتاده و همهکسفهم، خواننده را دچار حیرت و سرگردانی سازد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
«تصحیح انتقادی دیوان استاد ظهیرالدین فاریابی و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سیودو سال- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رسالههای تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنیآدم، ج1، طهران 1356ش) و نیز بررسی اصل مهمترین آنها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه میرساند که نظیر رساله یزدگردی، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آنهمه رساله انگشتشمار است<ref>ر.ک: همان</ref>. | «تصحیح انتقادی دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]] و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سیودو سال- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رسالههای تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنیآدم، ج1، طهران 1356ش) و نیز بررسی اصل مهمترین آنها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه میرساند که نظیر رساله یزدگردی، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آنهمه رساله انگشتشمار است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
شعر ظهیر باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج میشود، خالی از رکاکت و زشتی نیست. گاهی فخریههای ظهیر، یادآور شعری از (متنبّی) است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | شعر ظهیر باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج میشود، خالی از رکاکت و زشتی نیست. گاهی فخریههای ظهیر، یادآور شعری از (متنبّی) است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
استشهاد نویسندگان و مؤلفان کتابهایی از قبیل مرزبان نامه، المعجم في معايير أشعار العجم، سلجوق نامه بن بی بی، نفثة المصدور، تاریخ نامه هرات (بیش از دیگران)، جهانگشای جوینی، روضات الجنات، تاریخ وصاف، تاریخ گزیده، انوار سهیلی، تاریخ معجم، أشعة اللمعات، تاریخ طبرستان و… به شعر ظهیر، حاکی از ارزش و اهمیت این اشعار است و توجه اهلقلم از هر دسته به آن است<ref>ر.ک: هنر، علیمحمد، ص30</ref>. | استشهاد نویسندگان و مؤلفان کتابهایی از قبیل مرزبان نامه، المعجم في معايير أشعار العجم، سلجوق نامه بن بی بی، نفثة المصدور، تاریخ نامه هرات (بیش از دیگران)، جهانگشای جوینی، روضات الجنات، تاریخ وصاف، تاریخ گزیده، انوار سهیلی، تاریخ معجم، أشعة اللمعات، تاریخ طبرستان و… به شعر ظهیر، حاکی از ارزش و اهمیت این اشعار است و توجه اهلقلم از هر دسته به آن است<ref>ر.ک: هنر، علیمحمد، ص30</ref>. | ||
شعر ظهیر فاریابی، شعری روان و با انسجام است و قصاید او معمولاً با تغزل شروع میشود؛ تغزلی که از الفاظ خوشآهنگ به وجود آمده است. سپس با «تخلص» استادانه به ستایش ممدوح میپردازد و در پایان با «شریطه»ای روان و خاصپسند و عامفهم، وی را دعا میکند. گاهی قصیده بدون داشتن «تشبیب» و «نسیب» با پند و اندرز و تنبیه شروع میشود. گاه نیز، قصیده، نه با تشبیب شروع میشود و نه با پند و عبرت، بلکه شاعر که از ناکامی خود نسبت به دیگر قصیدهسرایان مدحگستر در به دست آوردن مالومنال، دچار دردمندی و رنجوری شده، به شکایت و شکوه میپردازد. چون به عیان میبیند با آنکه از نظر علم و اطلاع و قدرت شاعرانه و ستایشگری، از دیگران پای کمی ندارد، مزدش -مزد مداحیهای مبالغهآمیز و گزافهمانندش- کمتر از آنهاست و آنجا هم که بهحق منتظر نواخت و انعام است، بینصیب میماند و کیسه دیگران پر میشود<ref>ر.ک: همان، ص31-30</ref>. | شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، شعری روان و با انسجام است و قصاید او معمولاً با تغزل شروع میشود؛ تغزلی که از الفاظ خوشآهنگ به وجود آمده است. سپس با «تخلص» استادانه به ستایش ممدوح میپردازد و در پایان با «شریطه»ای روان و خاصپسند و عامفهم، وی را دعا میکند. گاهی قصیده بدون داشتن «تشبیب» و «نسیب» با پند و اندرز و تنبیه شروع میشود. گاه نیز، قصیده، نه با تشبیب شروع میشود و نه با پند و عبرت، بلکه شاعر که از ناکامی خود نسبت به دیگر قصیدهسرایان مدحگستر در به دست آوردن مالومنال، دچار دردمندی و رنجوری شده، به شکایت و شکوه میپردازد. چون به عیان میبیند با آنکه از نظر علم و اطلاع و قدرت شاعرانه و ستایشگری، از دیگران پای کمی ندارد، مزدش -مزد مداحیهای مبالغهآمیز و گزافهمانندش- کمتر از آنهاست و آنجا هم که بهحق منتظر نواخت و انعام است، بینصیب میماند و کیسه دیگران پر میشود<ref>ر.ک: همان، ص31-30</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش