مناهج المعارف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56074J1.jpg | عنوان =‏مناهج المعارف | عنوان‌های دیگر =...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا')
خط ۳۹: خط ۳۹:
محقق کتاب درباره این اثر می‎نویسد: یکی از تألیفات سید ابوالقاسم خوانساری کتاب «مناهج المعارف» است که من در مقام نام‎گذاری «فرهنگ عقاید شیعه» را هم در پشت جلد آن افزودم؛ زیرا کتابی است که تمام عقاید شیعه را در اصول دین تشریح می‎کند و قصد داشتم فهرستی از آن را به‎صورت فرهنگ لغات در مقدمه بیاورم، ولی چون چاپ کتاب به طول انجامید و حجمش هم سنگین شد، از این کار منصرف شدم. درهرصورت خود مؤلف در صفحه 30 کتاب دیگرش «شرح خطبه حضرت زهرا (س)» درباره کتاب حاضر چنین می‎نویسد: «و السر فی ذینک الاصطلاحین و الداعی علی ارادة هذین المعنیی، هو ما فصّلنا القول فیه فی کتابنا الموسوم بمناهج المعارف و جملة الکلام فیه ما یکتفی به لحصول أدنی مراتب الاشارة و التنبیه بأنّ التوحید من حیث انّه فی اللغة جعل الشیئ واحدا فی عرف الدین، هو الاقرار بان الصانع واحد و هذا الاقرار کما ینبغی متوقف علی العلم بجمیع ما یشمل علیه العلم الالهی بجملته و حذافیره، بالتقریب الذی ذکرناه هناک فعلیک بالرجوع له و الطلوع علیه و بالتأمل و النظر فیه و الیه، فانه کما اراده من خواص ذلک الکتاب و لعم الصدیق الحقیق بان یکتب باقلام التصدیق فی اعز واوراق التحقیق»؛ در این عبارت، هم بخشی از نظر مؤلف درباره توحید در این کتاب ذکر شده و هم در آخر عبارات، این کتاب را ستوده است. وی همچنین در صفحه 38 همان کتاب این اثر را با این عبارات می‎ستاید: «فعلیک بمراجعته، فانه یطعمک من موائد التحقیق و یسقیک من رحیق التصدیق فلا تجوع معه شیئا و تظمأ بعده ابدا...» همان‎طور که مشخص است، نویسنده در این عبارات خوانندگان را به عظمت این کتاب متوجه کرده و مطالبش را از نظر تحقیق و دقت نظر بسیار ستوده بلکه برخی تحقیقات را منحصراً از خواص این کتاب شمرده است. او خوانندگان را بر سر سفره تحقیقات خود دعوت کرده تا همه گرسنگان و تشنگان زلال تحقیق را از کلمات خود سیر و سیراب کند. نویسنده در جایی از همین کتاب درباره برخی مطالب موجود در آن می‎نویسد: «این مطالب و سخنان در جای دیگر از کتاب اصحاب نبود که محتاجان و بی‎خبران را بتوان به آنجا حواله داد.» زیرا بحث فلسفه نزول بلاء بر شقی و سعید و خوب و بد مردم را در جاهای دیگر به این خوبی که در اینجا مطرح شده نمی‎توان یافت.<ref>ر.ک: همان، صفحه صد و پانزده-صد و هفده</ref>
محقق کتاب درباره این اثر می‎نویسد: یکی از تألیفات سید ابوالقاسم خوانساری کتاب «مناهج المعارف» است که من در مقام نام‎گذاری «فرهنگ عقاید شیعه» را هم در پشت جلد آن افزودم؛ زیرا کتابی است که تمام عقاید شیعه را در اصول دین تشریح می‎کند و قصد داشتم فهرستی از آن را به‎صورت فرهنگ لغات در مقدمه بیاورم، ولی چون چاپ کتاب به طول انجامید و حجمش هم سنگین شد، از این کار منصرف شدم. درهرصورت خود مؤلف در صفحه 30 کتاب دیگرش «شرح خطبه حضرت زهرا (س)» درباره کتاب حاضر چنین می‎نویسد: «و السر فی ذینک الاصطلاحین و الداعی علی ارادة هذین المعنیی، هو ما فصّلنا القول فیه فی کتابنا الموسوم بمناهج المعارف و جملة الکلام فیه ما یکتفی به لحصول أدنی مراتب الاشارة و التنبیه بأنّ التوحید من حیث انّه فی اللغة جعل الشیئ واحدا فی عرف الدین، هو الاقرار بان الصانع واحد و هذا الاقرار کما ینبغی متوقف علی العلم بجمیع ما یشمل علیه العلم الالهی بجملته و حذافیره، بالتقریب الذی ذکرناه هناک فعلیک بالرجوع له و الطلوع علیه و بالتأمل و النظر فیه و الیه، فانه کما اراده من خواص ذلک الکتاب و لعم الصدیق الحقیق بان یکتب باقلام التصدیق فی اعز واوراق التحقیق»؛ در این عبارت، هم بخشی از نظر مؤلف درباره توحید در این کتاب ذکر شده و هم در آخر عبارات، این کتاب را ستوده است. وی همچنین در صفحه 38 همان کتاب این اثر را با این عبارات می‎ستاید: «فعلیک بمراجعته، فانه یطعمک من موائد التحقیق و یسقیک من رحیق التصدیق فلا تجوع معه شیئا و تظمأ بعده ابدا...» همان‎طور که مشخص است، نویسنده در این عبارات خوانندگان را به عظمت این کتاب متوجه کرده و مطالبش را از نظر تحقیق و دقت نظر بسیار ستوده بلکه برخی تحقیقات را منحصراً از خواص این کتاب شمرده است. او خوانندگان را بر سر سفره تحقیقات خود دعوت کرده تا همه گرسنگان و تشنگان زلال تحقیق را از کلمات خود سیر و سیراب کند. نویسنده در جایی از همین کتاب درباره برخی مطالب موجود در آن می‎نویسد: «این مطالب و سخنان در جای دیگر از کتاب اصحاب نبود که محتاجان و بی‎خبران را بتوان به آنجا حواله داد.» زیرا بحث فلسفه نزول بلاء بر شقی و سعید و خوب و بد مردم را در جاهای دیگر به این خوبی که در اینجا مطرح شده نمی‎توان یافت.<ref>ر.ک: همان، صفحه صد و پانزده-صد و هفده</ref>


نگارنده در صفحه 57 مقدمه برای بیان چگونگی استدلالش، نمونه‎ای را ذکر می‎کند؛ وی می‎نویسد: برای اینکه از چگونگی استدلال نگارنده آشنا شوید مناسب است صورت مباحثه‎ای را که در سفر مکه اتفاق افتاده در اینجا خلاصه کنم. در کاروان ما در مکه یک نفر مهندس بود که به زبان انگلیسی آشنایی داشت هنگام مراجعت در جده در مدینة الحالج آن مهندس پیش من آمد و گفت شخصی سنی که در دانشگاه الازهر مصر درس خوانده و به زبان انگلیسی آشناست چند سؤال از من کرده و من چون پاسخ را نمی‎دانم از شما می‎خواهم شما که عربی بلدید با او صحبت کنید. از جمله اعتراضات آن شخص به شیعیان این بود که چرا شما نماز سنی‎ها را باطل می‎دانید؟ چرا در نماز مهر استفاده می‎کنید؟ چرا در اذان «اشهد ان علیا ولی الله» می‎گویید؟ من دو ساعت تمام با او بحث کردم که تفصیل آن در کتاب سفرنامه مکه‎ام هست. در اینجا گوشه‎ای از استدلال خود در این آیه را ذکر می‎کنم. من به او گفتم: خدا در ا ین آیه فرموده: «إنما ولیکم الله» یعنی خدا ولی و فرمانروای شماست، اکنون اگر ما بگوییم «اشهد ان الله ولینا» غلط است یا درست؟ گفت درست است. گفتم خدا فرموده: «و رسوله» یعنی با واو عاطفه رسولش را در این حکم با خود شریک کرده، پس اگر ما بگوییم «أشهد ان رسول الله ولینا» غلط است یا درست؟ مرد سنی مصری گفت: صحیح است. به او گفتم مگر خدا در ادامه آیه نفرموده: «و الذین آمنوا» گفت چرا. گفتم مگر تمام دانشمندان شما اجماع ندارند که منظور از «و الذین آمنوا» در این آیه حضرت علی(ع) است؟ گفت چرا. گفتم مگر این جمله در آیه به‎وسیله واو عاطفه عطف به ماقبل خودش نشده؟ گفت چرا. گفتم پس حالا اگر بگوییم: «أشهد أن علیا ولی الله» غلط است یا درست؟ مرد سنی از این استدلال متحیر ماند و تصدیق کرد. سپس اضافه کردم اما از اخبار شما سنیان در خصوص شهادت به ولایت علی(ع) در صحاح سته با طرق معتبر بسیار ذکر شده، از جمله احمد بن حنبل امام حنابله روایت کرده که پیغمبر اکرم(ص) در حق علی(ع) فرمود: «إن علیا منی و أنا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی.»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه‎وهفت و پنجاه‎وهشت</ref>
نگارنده در صفحه 57 مقدمه برای بیان چگونگی استدلالش، نمونه‎ای را ذکر می‎کند؛ وی می‎نویسد: برای اینکه از چگونگی استدلال نگارنده آشنا شوید مناسب است صورت مباحثه‎ای را که در سفر مکه اتفاق افتاده در اینجا خلاصه کنم. در کاروان ما در مکه یک نفر مهندس بود که به زبان انگلیسی آشنایی داشت هنگام مراجعت در جده در مدینة الحالج آن مهندس پیش من آمد و گفت شخصی سنی که در دانشگاه الازهر مصر درس خوانده و به زبان انگلیسی آشناست چند سؤال از من کرده و من چون پاسخ را نمی‎دانم از شما می‎خواهم شما که عربی بلدید با او صحبت کنید. از جمله اعتراضات آن شخص به شیعیان این بود که چرا شما نماز سنی‎ها را باطل می‎دانید؟ چرا در نماز مهر استفاده می‎کنید؟ چرا در اذان «اشهد ان علیا ولی الله» می‎گویید؟ من دو ساعت تمام با او بحث کردم که تفصیل آن در کتاب سفرنامه مکه‎ام هست. در اینجا گوشه‎ای از استدلال خود در این آیه را ذکر می‎کنم. من به او گفتم: خدا در این آیه فرموده: «إنما ولیکم الله» یعنی خدا ولی و فرمانروای شماست، اکنون اگر ما بگوییم «اشهد ان الله ولینا» غلط است یا درست؟ گفت درست است. گفتم خدا فرموده: «و رسوله» یعنی با واو عاطفه رسولش را در این حکم با خود شریک کرده، پس اگر ما بگوییم «أشهد ان رسول الله ولینا» غلط است یا درست؟ مرد سنی مصری گفت: صحیح است. به او گفتم مگر خدا در ادامه آیه نفرموده: «و الذین آمنوا» گفت چرا. گفتم مگر تمام دانشمندان شما اجماع ندارند که منظور از «و الذین آمنوا» در این آیه حضرت علی(ع) است؟ گفت چرا. گفتم مگر این جمله در آیه به‎وسیله واو عاطفه عطف به ماقبل خودش نشده؟ گفت چرا. گفتم پس حالا اگر بگوییم: «أشهد أن علیا ولی الله» غلط است یا درست؟ مرد سنی از این استدلال متحیر ماند و تصدیق کرد. سپس اضافه کردم اما از اخبار شما سنیان در خصوص شهادت به ولایت علی(ع) در صحاح سته با طرق معتبر بسیار ذکر شده، از جمله احمد بن حنبل امام حنابله روایت کرده که پیغمبر اکرم(ص) در حق علی(ع) فرمود: «إن علیا منی و أنا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی.»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه‎وهفت و پنجاه‎وهشت</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش