۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در مبحث دوم مقدمه، به واژگانی از زبانهای فارسی، عبری، قبطی، سریانی، زنجی، نبطی، چینی، یمنی، حمیری، سبئی، عمانی و حبشی که در کلام عربی جای گرفتهاند، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص31-35</ref>. | در مبحث دوم مقدمه، به واژگانی از زبانهای فارسی، عبری، قبطی، سریانی، زنجی، نبطی، چینی، یمنی، حمیری، سبئی، عمانی و حبشی که در کلام عربی جای گرفتهاند، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص31-35</ref>. | ||
[[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان نحوی اندلسی]] در | [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان نحوی اندلسی]] در آغاز کتابش، اصطلاح «غريب القرآن» را چنین تعریف کرده است: | ||
واژههای قرآن عزیز | واژههای قرآن عزیز دو دستهاند: دستهای که در فهم معنایش عام و خاص عرب ناخالص مشترکند، چون معنای سماء و ارض و فوق و تحت و دستهای که تنها کسانی که آگاهی و مهارت در لغت عرب دارند، بدانها آگاهند و این دسته است که بیشتر قرآنپژوهان در آن کتاب نوشتهاند و آن را «غريب القرآن» نام نهادهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37؛ عبداللهپور، عباس، ص231</ref>. | ||
«أبب» اولین واژهای است که [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان]] به توضیح آن نشسته است. ایشان گفته: أبب: [الأب: ما رعته الأنعام و قيل هو للبهائم، كالفاكهة للناس] و الأب المرعی المتهيئ للرعي... ([أب، به معنای غذای انعام است و گفته شده أبب برای بهایم، همچون میوه برای برای مردمان است] و أب چراگاهی است که برای چراندن فراهم شده...)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37</ref>. | «أبب» اولین واژهای است که [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان]] به توضیح آن نشسته است. ایشان گفته: أبب: [الأب: ما رعته الأنعام و قيل هو للبهائم، كالفاكهة للناس] و الأب المرعی المتهيئ للرعي... ([أب، به معنای غذای انعام است و گفته شده أبب برای بهایم، همچون میوه برای برای مردمان است] و أب چراگاهی است که برای چراندن فراهم شده...)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
محقق درباره روش تحقیقش مینویسد: | محقق درباره روش تحقیقش مینویسد: | ||
# کلمه و معنای آن، همان گونه که صاحب | # کلمه و معنای آن، همان گونه که صاحب نسخه خطی آورده ذکر شده است؛ | ||
# در کلماتی که ادله شعری از لغت عرب بر آنها وارد شده، دلیل و شاهد از لغت عرب، بعد از آیهای که آن کلمه و واژه در سیاق آن واقع گردیده، ذکر شده است؛ | # در کلماتی که ادله شعری از لغت عرب بر آنها وارد شده، دلیل و شاهد از لغت عرب، بعد از آیهای که آن کلمه و واژه در سیاق آن واقع گردیده، ذکر شده است؛ | ||
# در معنای واژهها به آثار مربوط به موضوع غريب القرآن و نیز به آثار لغوی، مراجعه شده است؛ | # در معنای واژهها به آثار مربوط به موضوع غريب القرآن و نیز به آثار لغوی، مراجعه شده است؛ |
ویرایش