بدایة الوصول لكنه علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
از جمله اموری که در علم اصول از آن بحث می‌شود «وضع» است؛ چراکه گفته شده: از وضع در علوم دیگر حتی لغت بحث نمی‌شود. زیرا کتب لغت متکفل بیان حقیقت وضع نیستند؛ بلکه بحث در لغت از کیفیت موارد استعمالات است لکن حقیقت آن است که برخی چون ابن جنی و اخفش از آن بحث کرده‌اند. به‌هرحال بحث از وضع بعد از بنا بر دلالت الفاظ بر معانی آن ذاتی محض نیست وگرنه مجالی برای این بحث نبود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/45 ر.ک: متن کتاب و پاورقی، ص45]</ref>.
از جمله اموری که در علم اصول از آن بحث می‌شود «وضع» است؛ چراکه گفته شده: از وضع در علوم دیگر حتی لغت بحث نمی‌شود. زیرا کتب لغت متکفل بیان حقیقت وضع نیستند؛ بلکه بحث در لغت از کیفیت موارد استعمالات است لکن حقیقت آن است که برخی چون ابن جنی و اخفش از آن بحث کرده‌اند. به‌هرحال بحث از وضع بعد از بنا بر دلالت الفاظ بر معانی آن ذاتی محض نیست وگرنه مجالی برای این بحث نبود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/45 ر.ک: متن کتاب و پاورقی، ص45]</ref>.


در حقیقت اصول‌دانان، ملاک معناداری الفاظ را «وضع» می‌دانند. دلالت الفاظ بر معانی در هیچ زبانی، ذاتی نیست. مثلاً دلالت دود بر وجود‌ آتش‌، ذاتی است اما دلالت لفظ بر معنا این‌گونه نیست؛ زیرا اگر این دلالت ذاتی می‌بود، آنگاه همه انسان‌ها آن را می‌فهمیدند و درک می‌کردند‌، درحالی‌که هر انسانی تنها الفاظ زبانی که به آن آشنا است را درک می‌کند نه هر زبانی؛ بنابراین دلالت الفاظ‌ بر‌ معانی‌، جز از راه وضع و تخصیص آن‌ها توسط‌ واضع‌ الفاظ، امکان‌پذیر نیست. لذا این دلالت از نوع دلالت وضعی (قراردادی) است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/81217/248 ر.ک: عبادی، احمد، ص 249-248]</ref>. و ادعای ذاتی بودن دلالت الفاظ بر معانی چندان معقول به نظر نمی‌رسد ص134 برخی واضع را خداوند می‌دانند اما نویسنده واضع را بشر دانسته است؛ البته او به‌وسیله نیرویی که از سوی خالق کائنات در او ودیعه نهاده شده به‌حسب نیازش و برای ابراز معانی که در ضمیرش است الفاظ را وضع می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/52 ر.ک: متن کتاب، ص52]</ref>.
در حقیقت اصول‌دانان، ملاک معناداری الفاظ را «وضع» می‌دانند. دلالت الفاظ بر معانی در هیچ زبانی، ذاتی نیست. مثلاً دلالت دود بر وجود آتش‌، ذاتی است اما دلالت لفظ بر معنا این‌گونه نیست؛ زیرا اگر این دلالت ذاتی می‌بود، آنگاه همه انسان‌ها آن را می‌فهمیدند و درک می‌کردند‌، درحالی‌که هر انسانی تنها الفاظ زبانی که به آن آشنا است را درک می‌کند نه هر زبانی؛ بنابراین دلالت الفاظ بر معانی‌، جز از راه وضع و تخصیص آن‌ها توسط واضع الفاظ، امکان‌پذیر نیست. لذا این دلالت از نوع دلالت وضعی (قراردادی) است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/81217/248 ر.ک: عبادی، احمد، ص 249-248]</ref>. و ادعای ذاتی بودن دلالت الفاظ بر معانی چندان معقول به نظر نمی‌رسد ص134 برخی واضع را خداوند می‌دانند اما نویسنده واضع را بشر دانسته است؛ البته او به‌وسیله نیرویی که از سوی خالق کائنات در او ودیعه نهاده شده به‌حسب نیازش و برای ابراز معانی که در ضمیرش است الفاظ را وضع می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/52 ر.ک: متن کتاب، ص52]</ref>.


از جمله مباحث انتهایی کتاب موضوع مشتق است. نویسنده معتقد است همان‌طور که مسئله مطلق و مقید و عام و خاص داخل در مسائل اصولی هستند، مسئله مشتق نیز داخل در مسائل اصولی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/270 ر.ک: همان، ص270]</ref>.  
از جمله مباحث انتهایی کتاب موضوع مشتق است. نویسنده معتقد است همان‌طور که مسئله مطلق و مقید و عام و خاص داخل در مسائل اصولی هستند، مسئله مشتق نیز داخل در مسائل اصولی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/270 ر.ک: همان، ص270]</ref>.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش