تاريخ القرآن (شاهین): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
خط ۳۱: خط ۳۱:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب مشتمل بر مقدمه‌ (مصادر و شیوه بحث)، مدخل (کلیات علوم قرآنی) نه فصل و یک بخش الحاقی (ملحق روایات حدیث احرف سبعه) است.  
کتاب مشتمل بر مقدمه (مصادر و شیوه بحث)، مدخل (کلیات علوم قرآنی) نه فصل و یک بخش الحاقی (ملحق روایات حدیث احرف سبعه) است.  
نویسنده شیوه خود در این اثر را اینگونه بیان می‌کند: «روش ما در این کتاب، روشى است تاریخى با تکیه ویژه به نقد روش‌هاى خاورشناسان و کسانى که از آنها برگرفته‌اند و پرداختن به آنچه که تلاش‌هاى پیشین در باب مشکلات خاص تاریخ قرآن از آن اهمال کرده‌اند»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وچهار؛ مقدمه مؤلف، ص17</ref>.
نویسنده شیوه خود در این اثر را اینگونه بیان می‌کند: «روش ما در این کتاب، روشى است تاریخى با تکیه ویژه به نقد روش‌هاى خاورشناسان و کسانى که از آنها برگرفته‌اند و پرداختن به آنچه که تلاش‌هاى پیشین در باب مشکلات خاص تاریخ قرآن از آن اهمال کرده‌اند»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وچهار؛ مقدمه مؤلف، ص17</ref>.


خط ۴۵: خط ۴۵:
فصل سوم: بررسى مشکل اصالت و شیوه‌هاى کتابت که وحى در روزگار پیامبر(ص) به آن نوشته مى‌شد. نویسنده در این فصل با استفاده از آثار [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] و [[قلقشندی، احمد بن علی|قلقشندی]] و منابع معاصر چون «حياة اللغة العربية» حفنی ناصف و «مصادر الشعر الجاهلي و قيمتها التاريخية» ناصرالدین اسد به بررسی تاریخ خط عربی پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص109-108</ref>.
فصل سوم: بررسى مشکل اصالت و شیوه‌هاى کتابت که وحى در روزگار پیامبر(ص) به آن نوشته مى‌شد. نویسنده در این فصل با استفاده از آثار [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] و [[قلقشندی، احمد بن علی|قلقشندی]] و منابع معاصر چون «حياة اللغة العربية» حفنی ناصف و «مصادر الشعر الجاهلي و قيمتها التاريخية» ناصرالدین اسد به بررسی تاریخ خط عربی پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص109-108</ref>.


نقطه‌گذاری و اعجام نیز بعد از کتابت عثمان دگرگون شد؛ به‌طورى که رسم‌الخط‍‌ دربردارنده وجوه زیادى گردید، ولى عثمان، قرائت‌هاى مباح و جایز را در محدوده اجازه عام [در حدیث حروف هفت‌گانه] که مخالف با رسم‌الخط‍‌ او بود، منع نمود و بعضى از حروف را لغو کرد و بر برخى باقى ماند<ref>ر.ک: همان، ص115؛ شاهین، عبدالصبور، ص70</ref>.  
نقطه‌گذاری و اعجام نیز بعد از کتابت عثمان دگرگون شد؛ به‌طورى که رسم‌الخط‍ دربردارنده وجوه زیادى گردید، ولى عثمان، قرائت‌هاى مباح و جایز را در محدوده اجازه عام [در حدیث حروف هفت‌گانه] که مخالف با رسم‌الخط‍ او بود، منع نمود و بعضى از حروف را لغو کرد و بر برخى باقى ماند<ref>ر.ک: همان، ص115؛ شاهین، عبدالصبور، ص70</ref>.  


فصل چهارم: بررسى یکى از مهم‌ترین مشکلات تاریخ قرآن، یعنى مشکل «قرائت به معنا» است؛ مسئله‌اى که خاورشناسان در بزرگ‌نمایى آن و به هول و هراس افکندن پیرامون اخبار و نتایج آن نقش عمده‌اى دارند. در این فصل به کار خاورشناسان، از آن جهت که این بحث در آثار آنها و شاگردان عرب و مسلمانان آنان تجلى یافته، مى‌پردازد<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص18؛ همان، صفحه بیست‌وپنج</ref>.  
فصل چهارم: بررسى یکى از مهم‌ترین مشکلات تاریخ قرآن، یعنى مشکل «قرائت به معنا» است؛ مسئله‌اى که خاورشناسان در بزرگ‌نمایى آن و به هول و هراس افکندن پیرامون اخبار و نتایج آن نقش عمده‌اى دارند. در این فصل به کار خاورشناسان، از آن جهت که این بحث در آثار آنها و شاگردان عرب و مسلمانان آنان تجلى یافته، مى‌پردازد<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص18؛ همان، صفحه بیست‌وپنج</ref>.  
خط ۵۳: خط ۵۳:
فصل ششم: بررسى مشکل مصحف‌هاى منصوب به بسیارى از صحابه و تابعین و نیز بررسى ادعاى خاورشناسان مبنى بر اینکه مصحف عثمان که مسلمانان آن را پذیرفته‌اند، مصحفى است نمایان‌گر طبقه اشراف در جامعه اسلامى [اریستوکراسى]، سپس – بالطبع - ارائه پژوهش‌هایى در تعدادى از مصحف‌هاى مشهور در تاریخ قرآن مثل مصحف ابن مسعود، ابى‌، ابن عباس و على[ع] است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص18؛ همان، صفحه بیست‌وپنج</ref>.
فصل ششم: بررسى مشکل مصحف‌هاى منصوب به بسیارى از صحابه و تابعین و نیز بررسى ادعاى خاورشناسان مبنى بر اینکه مصحف عثمان که مسلمانان آن را پذیرفته‌اند، مصحفى است نمایان‌گر طبقه اشراف در جامعه اسلامى [اریستوکراسى]، سپس – بالطبع - ارائه پژوهش‌هایى در تعدادى از مصحف‌هاى مشهور در تاریخ قرآن مثل مصحف ابن مسعود، ابى‌، ابن عباس و على[ع] است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص18؛ همان، صفحه بیست‌وپنج</ref>.


فصل هفتم: پژوهشی است درباره آغاز قرائت‌هاى شاذ یا تصحیح پدیده شاذ در قرائت؛ همچنین بررسى رویکردهاى چندگانه در معیارهاى درستى و شاذ قرائت‌هاى قرآنى و دفع شبهه‌هایى که در پى رسم‌الخط‍‌ عثمانى در قرائت‌ها به وجود آمده است. ظهور مصحف نمونه [امام] در حقیقت اعلام حکم شذوذ بر هر آنچه بود که از آن مصحف خارج بوده است. در واقع، این، همان معناى مورد نظر از توصیف قرائت به شاذ مى‌باشد؛ یعنى جدایى از روش مصحف نمونه [امام] بدون جرح و تعدیل. در این زمان، هنوز براى روایت معیارهاى «تواتر»، «صحیح»، «ضعیف» و «منکر» وضع نشده بود. با گذر زمان، این قرائت‌ها - که در صدر اسلام در ضمن حروف هفت‌گانه مقبول بوده است - با تعارضات شدیدى مواجه شد که تصویر این تعارضات را در مخالفت حجاج بن یوسف نسبت به قرائت ابن مسعود، در ربع آخر قرن اول، مشاهده مى‌کنیم. بدین ‌ترتیب، شذوذ از عیوب روایت‌ها شد؛ بدین‌ معنا که هرچه که از متن اجماع‌شده [مصحف امام] خارج مى‌نمود، شاذ، یعنى ضعیف یا منکر نامیده مى‌گشت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص216؛ همان، ص237</ref>.
فصل هفتم: پژوهشی است درباره آغاز قرائت‌هاى شاذ یا تصحیح پدیده شاذ در قرائت؛ همچنین بررسى رویکردهاى چندگانه در معیارهاى درستى و شاذ قرائت‌هاى قرآنى و دفع شبهه‌هایى که در پى رسم‌الخط‍ عثمانى در قرائت‌ها به وجود آمده است. ظهور مصحف نمونه [امام] در حقیقت اعلام حکم شذوذ بر هر آنچه بود که از آن مصحف خارج بوده است. در واقع، این، همان معناى مورد نظر از توصیف قرائت به شاذ مى‌باشد؛ یعنى جدایى از روش مصحف نمونه [امام] بدون جرح و تعدیل. در این زمان، هنوز براى روایت معیارهاى «تواتر»، «صحیح»، «ضعیف» و «منکر» وضع نشده بود. با گذر زمان، این قرائت‌ها - که در صدر اسلام در ضمن حروف هفت‌گانه مقبول بوده است - با تعارضات شدیدى مواجه شد که تصویر این تعارضات را در مخالفت حجاج بن یوسف نسبت به قرائت ابن مسعود، در ربع آخر قرن اول، مشاهده مى‌کنیم. بدین ‌ترتیب، شذوذ از عیوب روایت‌ها شد؛ بدین معنا که هرچه که از متن اجماع‌شده [مصحف امام] خارج مى‌نمود، شاذ، یعنى ضعیف یا منکر نامیده مى‌گشت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص216؛ همان، ص237</ref>.


فصل هشتم: موضوع خلق قرآن کریم و بررسی تاریخی آن، مباحث این فصل را تشکیل می‌دهد. نویسنده معتقد است که از طرح این موضوع هدف خبیثی دنبال شده است؛ چراکه قول به مخلوق بودن قرآن، آن را پذیرنده کارهای بیهوده بشری می‌کند؛ پس باب را برای همه کسانی که بخواهند در نص قرآن تصرف کنند باز می‌کند. همچنان‌که در دیگر مخلوقات در زمین تصرف می‌کنند. با این کار وجود قرآن برای امت اسلامی بی‌اهمیت تلقی می‌شود؛ پس امت، احکام و شرایع آن را تغییر می‌دهند که همان هدف بزرگی است که سازندگان این فتنه داشته‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص256</ref>.  
فصل هشتم: موضوع خلق قرآن کریم و بررسی تاریخی آن، مباحث این فصل را تشکیل می‌دهد. نویسنده معتقد است که از طرح این موضوع هدف خبیثی دنبال شده است؛ چراکه قول به مخلوق بودن قرآن، آن را پذیرنده کارهای بیهوده بشری می‌کند؛ پس باب را برای همه کسانی که بخواهند در نص قرآن تصرف کنند باز می‌کند. همچنان‌که در دیگر مخلوقات در زمین تصرف می‌کنند. با این کار وجود قرآن برای امت اسلامی بی‌اهمیت تلقی می‌شود؛ پس امت، احکام و شرایع آن را تغییر می‌دهند که همان هدف بزرگی است که سازندگان این فتنه داشته‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص256</ref>.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش