السياسة: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '‌‌' به '‌'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳: خط ۵۳:
بدین‌سان، شرط پیشین تحقق فضیلت اخلاقی جامعه است از سوی دیگر، هسته اصلی جامعه، خانواده است که سپس به شکل گروه‌ها در می‌آید و سرانجام در دولتشهر یا دولت، شکل می‌‎گیرد. دولتشهر ازآن‌رو پدید آمد که «خوش زیستی» انسان‌ها را فراهم کند، زیرا همان‌گونه که در طبیعت دیده می‌شود در مورد انسان‌ها نیز، پیشرفت به‌سوی کمال، هدف نهایی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص594- 595]</ref>.
بدین‌سان، شرط پیشین تحقق فضیلت اخلاقی جامعه است از سوی دیگر، هسته اصلی جامعه، خانواده است که سپس به شکل گروه‌ها در می‌آید و سرانجام در دولتشهر یا دولت، شکل می‌‎گیرد. دولتشهر ازآن‌رو پدید آمد که «خوش زیستی» انسان‌ها را فراهم کند، زیرا همان‌گونه که در طبیعت دیده می‌شود در مورد انسان‌ها نیز، پیشرفت به‌سوی کمال، هدف نهایی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص594- 595]</ref>.


آنگاه [[ارسطو]] به تفضیل درباره خانواده -همچون نخستین هسته و عنصر جامعه- و در درون آن، درباره پیوند میان زن و مرد، پدران و مادران و فرزندان و سپس سروران و بردگان سخن می‌گوید. ارسطو در دفاع از برده‌داری می‌گوید که مالکیت، بخشی از خانه‌داری یا فن تدبیر منزل و اقتصاد است و هیچ‌کس بدون ضروریات زندگی نمی‌تواند زیست کند و خوش زیست کند و همان‌گونه که در فنون معین، انسان‌ها برای انجام دادن کارهایشان ناگزیر باید کارافزارهای ویژه خود داشته باشند، در امور خانه‌داری نیز چنین است. از میان کارافزاها، برخی بیجان است و برخی جاندار؛ مثلاً برای سکان‌دار کشتی، سکان افزاری بی‌‌جان و دیدبان افزاری جاندار است. ازاین‌رو، خدمتکار نیز یک افزار است. به همین‌سان دارایی هم افزاری بر زندگی است و مالکیت مجموعه‌ای از کار افزارهاست، برده نیز یک دارایی جاندار است و خدمتکار نیز کار افزاری است که کار چندین کارافزار دیگر را انجام می‌دهد. پس بردگان نزد [[ارسطو]] کارافزارهای لازم زندگیند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص595]</ref>.
آنگاه [[ارسطو]] به تفضیل درباره خانواده -همچون نخستین هسته و عنصر جامعه- و در درون آن، درباره پیوند میان زن و مرد، پدران و مادران و فرزندان و سپس سروران و بردگان سخن می‌گوید. ارسطو در دفاع از برده‌داری می‌گوید که مالکیت، بخشی از خانه‌داری یا فن تدبیر منزل و اقتصاد است و هیچ‌کس بدون ضروریات زندگی نمی‌تواند زیست کند و خوش زیست کند و همان‌گونه که در فنون معین، انسان‌ها برای انجام دادن کارهایشان ناگزیر باید کارافزارهای ویژه خود داشته باشند، در امور خانه‌داری نیز چنین است. از میان کارافزاها، برخی بیجان است و برخی جاندار؛ مثلاً برای سکان‌دار کشتی، سکان افزاری بی‌جان و دیدبان افزاری جاندار است. ازاین‌رو، خدمتکار نیز یک افزار است. به همین‌سان دارایی هم افزاری بر زندگی است و مالکیت مجموعه‌ای از کار افزارهاست، برده نیز یک دارایی جاندار است و خدمتکار نیز کار افزاری است که کار چندین کارافزار دیگر را انجام می‌دهد. پس بردگان نزد [[ارسطو]] کارافزارهای لازم زندگیند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص595]</ref>.


آنگاه [[ارسطو]] برای اثبات وابستگی ضروری برده به سرور می‌گوید: دارایی به همان چیزی گفته می‌شود که به یک جزء یا پاره‌ای از آن [دلالت دارد]، زیرا جزء یا پاره نه‌تنها پاره‌ای از چیز دیگر است، بلکه همگی از آن چیز دیگر است؛ بنابراین، سرور تنها سرور برده است و از آن او نیست، اما برده نه‌تنها برده‌ی سرور است، بلکه همگی و یکپارچه از آن اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان]</ref>.
آنگاه [[ارسطو]] برای اثبات وابستگی ضروری برده به سرور می‌گوید: دارایی به همان چیزی گفته می‌شود که به یک جزء یا پاره‌ای از آن [دلالت دارد]، زیرا جزء یا پاره نه‌تنها پاره‌ای از چیز دیگر است، بلکه همگی از آن چیز دیگر است؛ بنابراین، سرور تنها سرور برده است و از آن او نیست، اما برده نه‌تنها برده‌ی سرور است، بلکه همگی و یکپارچه از آن اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان]</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش