توحید علمی و عینی در مکاتیب حکمی و عرفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' طباطبائی ' به ' طباطبایی ')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۰: خط ۷۰:
#:نكته: «در بيت اول بيان نمود كه: واجب تعالى در كمال عز خود مستغرق است، كه غرض، استغراق در صفات عزت و جلال است كه مرجع آن به صرافت وجود و محوضيت حقيقت هستى است؛ لهذا در شعر دوم بيان نمود كه او از استغراق در عز و جلال خود خارج نشود، پس چگونه عقل به مقام شامخ او برسد، كه وصول عقل نشود الا به احاطه او به واجب به‌نحو احاطه وجوديه و المفروض أنه واجب و الواجب غير محدود، فلا يكون محاطا أبدا.
#:نكته: «در بيت اول بيان نمود كه: واجب تعالى در كمال عز خود مستغرق است، كه غرض، استغراق در صفات عزت و جلال است كه مرجع آن به صرافت وجود و محوضيت حقيقت هستى است؛ لهذا در شعر دوم بيان نمود كه او از استغراق در عز و جلال خود خارج نشود، پس چگونه عقل به مقام شامخ او برسد، كه وصول عقل نشود الا به احاطه او به واجب به‌نحو احاطه وجوديه و المفروض أنه واجب و الواجب غير محدود، فلا يكون محاطا أبدا.
#:و تعبير او از اين معنى، به «سرآمدن»، يا به ملاحظه انهاء امد استغراق است يا به ملاحظه به سر خود آمدن از انفاء در خود و استغراق در غيب هويت ذات خود است و بر همين منوال است شعر شاعر:  
#:و تعبير او از اين معنى، به «سرآمدن»، يا به ملاحظه انهاء امد استغراق است يا به ملاحظه به سر خود آمدن از انفاء در خود و استغراق در غيب هويت ذات خود است و بر همين منوال است شعر شاعر:  
#:{{شعر}}{{ب|''جمالك في كلِّ الحقائق سائر''|2=''و ليس له إلا جلالك ساتر''}}{{پایان شعر}} <ref>همان، ص54</ref>
#:{{شعر}}{{ب|''جمالك في كلِّ الحقائق سائر''|2=''و ليس له إلا جلالك ساتر''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص54</ref>
#:مكتوب اول مرحوم سيد:
#:مكتوب اول مرحوم سيد:
#:نكته: «غرض از اين شعر، اقامه برهان است بر عدم بلوغ عقل به آن مقام شامخ - جل و علا - به طريق لم كه استدلال از علت به معلول باشد؛ چه در محل خود مقرر است كه: وجود اشياء در علم حق مقدم است بر وجود آنها در خارج، بلكه از مبادى وجود آنهاست در خارج و معلوم است كه: وجود علمى اشياء به اضافه اشراقيه علميه حق است - جل و علا - و معلوم است كه عدم علت، علت عدم معلول است و حاصل معنى شعر آن است كه او جل و علا در مقام عز شامخ، غير خود را نبيند و ادراك ننمايد و از خود خارج نشود، كه اين علت عدم اشياء است در آن مقام منيع، پس چگونه عقل فضلا عن غيره، تواند به آن مقام منيع برسد و حال آنكه فناء و اضمحلال آنها قبل از وصول به آن مقام خواهد بود؟»<ref>همان، ص55</ref>
#:نكته: «غرض از اين شعر، اقامه برهان است بر عدم بلوغ عقل به آن مقام شامخ - جل و علا - به طريق لم كه استدلال از علت به معلول باشد؛ چه در محل خود مقرر است كه: وجود اشياء در علم حق مقدم است بر وجود آنها در خارج، بلكه از مبادى وجود آنهاست در خارج و معلوم است كه: وجود علمى اشياء به اضافه اشراقيه علميه حق است - جل و علا - و معلوم است كه عدم علت، علت عدم معلول است و حاصل معنى شعر آن است كه او جل و علا در مقام عز شامخ، غير خود را نبيند و ادراك ننمايد و از خود خارج نشود، كه اين علت عدم اشياء است در آن مقام منيع، پس چگونه عقل فضلا عن غيره، تواند به آن مقام منيع برسد و حال آنكه فناء و اضمحلال آنها قبل از وصول به آن مقام خواهد بود؟»<ref>همان، ص55</ref>
خط ۸۵: خط ۸۵:
#مكتوب چهارم مرحوم سيد:
#مكتوب چهارم مرحوم سيد:
#:نكته: «بعد از تنزل به مقام كثرت و اعتبار به اعتبار مراتب و عليت و معلوليت و ظهور و بطون و ساير درجات وجود در ظرف اعتبار، به اعتبار كردن ماهيات را بأنفسها كه مجرد اعتبار است و اعتبار كردن وجود را براى آنها كه اعتبار في اعتبار است؛ آن وقت كثرت در موجودات، بل الوجودات و التفاوت بالغنى و الفقر و القوة و الضعف و الاستقلال و الربط و غير ذلك، همه درست است. و از اين جهت است كه: حيثيت تقييديه كه مجرد اعتبار است، اخذ در وجودات امكانيه شده، كه اگر الغاء حيثيت شود و صرف الوجود ملحوظ شود، تعدد از بين برداشته شود...  
#:نكته: «بعد از تنزل به مقام كثرت و اعتبار به اعتبار مراتب و عليت و معلوليت و ظهور و بطون و ساير درجات وجود در ظرف اعتبار، به اعتبار كردن ماهيات را بأنفسها كه مجرد اعتبار است و اعتبار كردن وجود را براى آنها كه اعتبار في اعتبار است؛ آن وقت كثرت در موجودات، بل الوجودات و التفاوت بالغنى و الفقر و القوة و الضعف و الاستقلال و الربط و غير ذلك، همه درست است. و از اين جهت است كه: حيثيت تقييديه كه مجرد اعتبار است، اخذ در وجودات امكانيه شده، كه اگر الغاء حيثيت شود و صرف الوجود ملحوظ شود، تعدد از بين برداشته شود...  
#:{{شعر}}{{ب|''ميان ماه من تا ماه گردون''|2=''تفاوت از زمين تا آسمان است''}}{{پایان شعر}} <ref>همان، ص121</ref>
#:{{شعر}}{{ب|''ميان ماه من تا ماه گردون''|2=''تفاوت از زمين تا آسمان است''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص121</ref>
#مكتوب پنجم مرحوم شيخ:
#مكتوب پنجم مرحوم شيخ:
#:نكته: «خيلى عجيب است كه در اين‌گونه مطالب برهانيه چرا بايد به الفاظ خوش و اشعار شيرين اكتفا شود؟ لا حكم إلا لله. و اما آنكه وحدت و كثرت هر دو حقيقى است، پس در نوشته سابقه عرض شده بود كه: وحدت وجود، عدديه نيست تا منافى كثرت باشد، بلكه وحدت اطلاقيه انبساطيه است؛ فليس في دار الوجود إلا صرف الوجود المتجلي في مقام فعله، تجليا وحدانيا على نهج وحدته و ذلك التجلي هو الساري في مرائي الممكنات كالمطلق في المقيد، لا أن الوجود الواجبي بذاته كذلك؛ تعالى عما يقول الظالمون»<ref>همان، ص129</ref>
#:نكته: «خيلى عجيب است كه در اين‌گونه مطالب برهانيه چرا بايد به الفاظ خوش و اشعار شيرين اكتفا شود؟ لا حكم إلا لله. و اما آنكه وحدت و كثرت هر دو حقيقى است، پس در نوشته سابقه عرض شده بود كه: وحدت وجود، عدديه نيست تا منافى كثرت باشد، بلكه وحدت اطلاقيه انبساطيه است؛ فليس في دار الوجود إلا صرف الوجود المتجلي في مقام فعله، تجليا وحدانيا على نهج وحدته و ذلك التجلي هو الساري في مرائي الممكنات كالمطلق في المقيد، لا أن الوجود الواجبي بذاته كذلك؛ تعالى عما يقول الظالمون»<ref>همان، ص129</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش