التبيان في أقسام القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'التبيان (ابهام زدایی)' به 'التبيان (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
جز (جایگزینی متن - 'التبيان (ابهام زدایی)' به 'التبيان (ابهام‌زدایی)')
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۴: خط ۲۴:
| شابک =9953-34-165-6
| شابک =9953-34-165-6
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =38459
| کتابخانۀ دیجیتال نور =28823
| کتابخوان همراه نور =28823
| کد پدیدآور =01180
| کد پدیدآور =01180
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}  
}}  
 
{{کاربردهای دیگر|التبيان (ابهام‌زدایی)}}
'''التبيان في أقسام القرآن'''، اثر عالم حنبلی قرن هشتم، [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|محمد بن ابی‎بکر بن ایوب بن سعد بن حریز زرعی دمشقی]]، معروف به [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزیه]] (متوفی 751ق)، کتابی است که نویسنده در آن از سوگندهای‎ قرآن‎ با ادله کلام‎ حنبلى‎ سخن‎ گفته‎ است. این اثر توسط [[عرب، محمد|محمد عرب]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
'''التبيان في أقسام القرآن'''، اثر عالم حنبلی قرن هشتم، [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|محمد بن ابی‌بکر بن ایوب بن سعد بن حریز زرعی دمشقی]]، معروف به [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزیه]] (متوفی 751ق)، کتابی است که نویسنده در آن از سوگندهای‎ قرآن‎ با ادله کلام‎ حنبلى‎ سخن‎ گفته‎ است. این اثر توسط [[عرب، محمد|محمد عرب]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
نویسنده در این اثر، تفسیر قسم‎های (سوگندهای) قرآن را در 151 فصل آورده و محقق در ابتدای این اثر مقدمه‎ای نوشته است.
نویسنده در این اثر، تفسیر قسم‎های (سوگندهای) قرآن را در 151 فصل آورده و محقق در ابتدای این اثر مقدمه‌ای نوشته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق بعد از یادآوری عظمت قرآن، به ترجمه نویسنده پرداخته، سپس از محتویات کتاب سخن به میان آورده است. او می‎گوید: علوم قرآن، دریای متلاطم و وسیعی است که آرام و قرار ندارد. خداوند در کتاب خود دانش هر چیزی را به ودیعت نهاده... پس فقیه در آن به دنبال استنباط احکام، نحوی به دنبال قواعد زبان عربی، عالم علم بیان و بلاغت به دنبال فرمول فصاحت و بلاغت و مفسر به دنبال شرح غرایب قرآن است. بر همین اساس قرآن مورد توجه صحابه، عالمان و تمام مسلمین بوده است و آنان سعی در یادگیری و حفظ آن می‎نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3]</ref>.
محقق بعد از یادآوری عظمت قرآن، به ترجمه نویسنده پرداخته، سپس از محتویات کتاب سخن به میان آورده است. او می‌گوید: علوم قرآن، دریای متلاطم و وسیعی است که آرام و قرار ندارد. خداوند در کتاب خود دانش هر چیزی را به ودیعت نهاده... پس فقیه در آن به دنبال استنباط احکام، نحوی به دنبال قواعد زبان عربی، عالم علم بیان و بلاغت به دنبال فرمول فصاحت و بلاغت و مفسر به دنبال شرح غرایب قرآن است. بر همین اساس قرآن مورد توجه صحابه، عالمان و تمام مسلمین بوده است و آنان سعی در یادگیری و حفظ آن می‌نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3]</ref>.


ابن قیم در این اثرش در پی گردآوری و تفسیر آیاتی از قرآن است که در آن خداوند سوگند یاد نموده است. او اقسام سوگندها را توضیح داده و از دلالت آنها سخن گفته و معنای آنها را به‎نیکویی یادآوری کرده و نشان داده که این سوگندها را باید از شگفتی‎های قرآن بشمار آورد. ایشان از زیبایی و بلاغت محتوای این آیات نیز سخن گفته است؛ به‎نحوی‎که انسان را ناخودآگاه به تفکر در کلام خداوند و عظمت او وامی‎دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/4 ر.ک: همان، ص4]</ref>.
ابن قیم در این اثرش در پی گردآوری و تفسیر آیاتی از قرآن است که در آن خداوند سوگند یاد نموده است. او اقسام سوگندها را توضیح داده و از دلالت آنها سخن گفته و معنای آنها را به‌نیکویی یادآوری کرده و نشان داده که این سوگندها را باید از شگفتی‌های قرآن بشمار آورد. ایشان از زیبایی و بلاغت محتوای این آیات نیز سخن گفته است؛ به‌نحوی‌که انسان را ناخودآگاه به تفکر در کلام خداوند و عظمت او وامی‌دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/4 ر.ک: همان، ص4]</ref>.


ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‎کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‎هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‎ها از آیات عظیمه الهی‎اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1326/103 ر.ک: خرقانی، حسن، ص103] </ref>؛<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 متن کتاب، ص5]</ref>.
ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‌کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‌هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‌ها از آیات عظیمه الهی‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1326/103 ر.ک: خرقانی، حسن، ص103] </ref>؛<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 متن کتاب، ص5]</ref>.


او می‎گوید: قسم یا سوگند، غالباً در قالب جمله خبریه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‎کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‎داده‎اند) (حجر: 92-93).
او می‌گوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون:'''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون:'''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‌داده‌اند) (حجر: 92-93).
ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‎آورد و می‎گوید: مقسم‎علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‎شود؛ پس می‎بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‎شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‎شود، نه بر آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 ر.ک: متن کتاب، ص5]</ref>.
ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: مقسم‌علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‌شود؛ پس می‌بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‌شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‌شود، نه بر آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 ر.ک: متن کتاب، ص5]</ref>.


قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‎شود، بنابراین به‎صورت خلاصه و مختصر می‎آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‎شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‎گردد؛ همچون: '''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.
قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‌شود، بنابراین به‌صورت خلاصه و مختصر می‌آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‌شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‌گردد؛ همچون:'''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.


نویسنده در فصل دوم می‎گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‎خورد (مقسم‎علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‎ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‎کند.
نویسنده در فصل دوم می‌گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‌خورد (مقسم‌علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‌ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‌کند.
نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‎آورد؛ همچون: '''وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ''' (سوگند به‎صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‎اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‎شدت بازمی‎دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‎تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛
نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‌آورد؛ همچون:'''وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ''' (سوگند به‌صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‌اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‌شدت بازمی‌دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‌تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛
'''فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم''' (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‎خورم - و اگر بدانید بی‎تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛
'''فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم''' (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‌خورم - و اگر بدانید بی‌تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛
'''حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ''' (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند''' (زخرف: 1-3)؛'''
'''حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ''' (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند''' (زخرف: 1-3)؛'''
'''يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ''' (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‎تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>.
'''يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ''' (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‌تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>.


گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‎کند؛ همچون '''وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ''' (سوگند به اسبان دونده‎ای که همهمه‎کنان [به‎سوی جنگ] می‎تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‎خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.
گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‌کند؛ همچون'''وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ''' (سوگند به اسبان دونده‌ای که همهمه‌کنان [به‌سوی جنگ] می‌تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‌خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.


نویسنده درباره سوره فجر می‎گوید: گفته شده آیه '''إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ''' (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:
نویسنده درباره سوره فجر می‌گوید: گفته شده آیه'''إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ''' (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:
# طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
# طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
# آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/19 ر.ک: همان، ص19-20]</ref>.
# آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/19 ر.ک: همان، ص19-20]</ref>.


[[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزیه]] در بیشتر فصول کتاب، مباحثی غیر از مباحث قسم را مطرح نموده و آنها را توضیح داده است. ایشان در فصل ششم به داستان ثمود در قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>، در فصل یازده به انواع و اقسام هدایت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>، در فصل پانزدهم درباره مفهوم علم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>، در فصل بیست‎وسوم درباره معنای «عسعس»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/70 ر.ک: همان، ص70]</ref>، در فصل بیست‎وپنجم درباره صفات قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/75 ر.ک: همان، ص75]</ref> و... اشاره نموده است. در واقع این فصول، تفسیری برای آیات قسم یا آیات مرتبط با آیات قسم است.
[[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزیه]] در بیشتر فصول کتاب، مباحثی غیر از مباحث قسم را مطرح نموده و آنها را توضیح داده است. ایشان در فصل ششم به داستان ثمود در قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>، در فصل یازده به انواع و اقسام هدایت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>، در فصل پانزدهم درباره مفهوم علم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>، در فصل بیست‌وسوم درباره معنای «عسعس»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/70 ر.ک: همان، ص70]</ref>، در فصل بیست‌وپنجم درباره صفات قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/75 ر.ک: همان، ص75]</ref> و... اشاره نموده است. در واقع این فصول، تفسیری برای آیات قسم یا آیات مرتبط با آیات قسم است.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.
فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.


پاورقی‎های اندک کتاب به توضیح لغات و منابع روایات در متن اختصاص یافته است.
پاورقی‌های اندک کتاب به توضیح لغات و منابع روایات در متن اختصاص یافته است.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۳: خط ۷۴:
#[[:noormags:22687|خرقانی، حسن، «حکمت‎های سوگند در قرآن»، الهیات و حقوق، بهار 1383، شماره یازده، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]].
#[[:noormags:22687|خرقانی، حسن، «حکمت‎های سوگند در قرآن»، الهیات و حقوق، بهار 1383، شماره یازده، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]].


==وابسته‌ها==
== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۸۳: خط ۸۴:
   
   
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده: 25 مهر الی 24 آبان(97)]]
[[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]