البدایة في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۹: خط ۴۹:
محققین کتاب همچنین [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] را یکی از پیشگامان فکر اسلامی به‌طور عام و مبتکران مذهب ماتریدی به‌طور خاص دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. سپس تحقیق مجدد این پس‌ازآنتشار آن با تحقیق «دکتر فتح‌الله خلیف» را این‌گونه توضیح داده‌اند: نسخه خلیف، نادر و دست‌یابی به آن دشوار شده بود و از اشتباهات چاپی نیز خالی نبود؛ دو نسخه جدیدی پیدا شد که به دست خلیف نرسیده است؛ نسخه خلیف مقدمه مختصری داشت و مسائل و قضایای آن مورد مطالعه قرار نگرفته بود؛ [[صابوني، نورالدين أحمد|نورالدین صابونی]] یکی از بزرگ‌ترین علمای مذهب ماتریدیه و مشهورترین متفکرین آن است که از خلال ردش بر شبه ملاحده و زنادقه به نشر مذهب اهل سنت و یاری و دفاع از آن در بلاد ماوراءالنهر پرداخت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>.
محققین کتاب همچنین [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] را یکی از پیشگامان فکر اسلامی به‌طور عام و مبتکران مذهب ماتریدی به‌طور خاص دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. سپس تحقیق مجدد این پس‌ازآنتشار آن با تحقیق «دکتر فتح‌الله خلیف» را این‌گونه توضیح داده‌اند: نسخه خلیف، نادر و دست‌یابی به آن دشوار شده بود و از اشتباهات چاپی نیز خالی نبود؛ دو نسخه جدیدی پیدا شد که به دست خلیف نرسیده است؛ نسخه خلیف مقدمه مختصری داشت و مسائل و قضایای آن مورد مطالعه قرار نگرفته بود؛ [[صابوني، نورالدين أحمد|نورالدین صابونی]] یکی از بزرگ‌ترین علمای مذهب ماتریدیه و مشهورترین متفکرین آن است که از خلال ردش بر شبه ملاحده و زنادقه به نشر مذهب اهل سنت و یاری و دفاع از آن در بلاد ماوراءالنهر پرداخت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>.


[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] کتابش را با بیان مدارک علوم آغاز کرده است؛ بدین‌ترتیب که علم حادث را به نوع ضروری و اکتسابی تقسیم و هر یک را توضیح داده است. سبب اسباب کسب را به حواس سلیم، خبر صادق و نظر عقل تقسیم کرده است. حواس را به سمع و بصر و شم و ذوق و لمس و خبر صادق را به خبر متواتر و خبر مؤید به معجزه از انبیاء تقسیم کرده است... <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/62 ر.ک: همان، ص62]</ref>.
[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] کتابش را با بیان مدارک علوم آغاز کرده است؛ بدین‌ترتیب که علم حادث را به نوع ضروری و اکتسابی تقسیم و هر یک را توضیح داده است. سبب اسباب کسب را به حواس سلیم، خبر صادق و نظر عقل تقسیم کرده است. حواس را به سمع و بصر و شم و ذوق و لمس و خبر صادق را به خبر متواتر و خبر مؤید به معجزه از انبیاء تقسیم کرده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/62 ر.ک: همان، ص62]</ref>.


حدوث عالم از دیگر مباحثی است که اذهان فلاسفه و متکلمین را به خود مشغول کرده است. [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] نیز اثبات حدوث عالم و نیازش به محدث پرداخته است. او ابتدا دیدگاه فلاسفه متأخر را رد و سپس نظر متکلمان و گروهی از قدمای فلاسفه را اثبات کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/65 ر.ک: همان، ص67-65]</ref>.
حدوث عالم از دیگر مباحثی است که اذهان فلاسفه و متکلمین را به خود مشغول کرده است. [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] نیز اثبات حدوث عالم و نیازش به محدث پرداخته است. او ابتدا دیدگاه فلاسفه متأخر را رد و سپس نظر متکلمان و گروهی از قدمای فلاسفه را اثبات کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/65 ر.ک: همان، ص67-65]</ref>.


در رابطه با قضا و قدر نیز ابتدا رأی اهل حق را بیان کرده و افعال و احوال و اقوال خلق را به قضا و قدر الهی دانسته است. سپس دیدگاه معتزله را مطرح کرده که گناهان به قضا و قدر الهی نیست. پس‌ازآن دیدگاه معتزله را با ذکر برخی از ادله آن‌ها رد کرده و توضیح داده که از این ادله این مطلب فهمیده نمی‌شود <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/153 ر.ک: همان، ص154-153]</ref>.
در رابطه با قضا و قدر نیز ابتدا رأی اهل حق را بیان کرده و افعال و احوال و اقوال خلق را به قضا و قدر الهی دانسته است. سپس دیدگاه معتزله را مطرح کرده که گناهان به قضا و قدر الهی نیست. پس‌ازآن دیدگاه معتزله را با ذکر برخی از ادله آن‌ها رد کرده و توضیح داده که از این ادله این مطلب فهمیده نمی‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/153 ر.ک: همان، ص154-153]</ref>.


برخی نظرات ماتریدی را برگرفته از نظرات اشعری، گروهی او را تحت تأثیر معتزله و جمعی نظرات متفاوت دیگری مطرح می‌کنند؛ اما سخن صحیح این است که بگوییم: ماتریدی و اشعری انگیزه واحدی داشتند، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبوده، بلکه عقل‌گرایی در مکتب ماتریدی بر ظاهرگرایی غالب است و از این نظر، روش وی به روش معتزله نزدیک‌تر می‌باشد. درنتیجه در مکتب وی تنزیه بر تشبیه برتری دارد. بااین‌حال در بسیاری از مسائل کلامی در زمینه توحید و صفات، نظر ماتریدی با اشعری هماهنگ است هرچند در تفسیر و تبیین آن‌ها کاملاً هم‌رأی نیستند <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1547/108 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص110-108]</ref>.
برخی نظرات ماتریدی را برگرفته از نظرات اشعری، گروهی او را تحت تأثیر معتزله و جمعی نظرات متفاوت دیگری مطرح می‌کنند؛ اما سخن صحیح این است که بگوییم: ماتریدی و اشعری انگیزه واحدی داشتند، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبوده، بلکه عقل‌گرایی در مکتب ماتریدی بر ظاهرگرایی غالب است و از این نظر، روش وی به روش معتزله نزدیک‌تر می‌باشد. درنتیجه در مکتب وی تنزیه بر تشبیه برتری دارد. بااین‌حال در بسیاری از مسائل کلامی در زمینه توحید و صفات، نظر ماتریدی با اشعری هماهنگ است هرچند در تفسیر و تبیین آن‌ها کاملاً هم‌رأی نیستند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1547/108 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص110-108]</ref>.


[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] مراد از خلود در آیه «و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها» را مکث طولانی دانسته و یا مقصود از این طیف آیات را فاسق مطلق دانسته است نه مؤمنی که مرتکب کبیره یا معصیت شده باشد. او تارک نماز را در صورتی کافر می‌داند که معتقد به ترک باشد اما گناهکاری که نماز را سبک بشمارد را کافر نمی‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/158 ر.ک: مقدمه، ص158]</ref>. او موضوع شفاعت را موردقبول اهل سنت دانسته و تنها معتزله را از آن مستثنا می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/159 ر.ک: همان، ص159]</ref>.
[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] مراد از خلود در آیه «و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها» را مکث طولانی دانسته و یا مقصود از این طیف آیات را فاسق مطلق دانسته است نه مؤمنی که مرتکب کبیره یا معصیت شده باشد. او تارک نماز را در صورتی کافر می‌داند که معتقد به ترک باشد اما گناهکاری که نماز را سبک بشمارد را کافر نمی‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/158 ر.ک: مقدمه، ص158]</ref>. او موضوع شفاعت را موردقبول اهل سنت دانسته و تنها معتزله را از آن مستثنا می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/159 ر.ک: همان، ص159]</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش