إعلام الموقعين عن رب العالمين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌قيم جوزيه، محمد بن ابي‌بکر' به 'ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:
}}  
}}  


'''إعلام الموقعين عن رب العالمين'''، اثر ابن قیم جوزی (متوفی 751ق)، کتابی است در هفت جلد به زبان عربی با موضوع فقه و اصول. آقایان مشهور حسن سلمان و ابوعمر احمد عبدالله احمد متولی تصحیح و تحقیق این اثر شده و آن را منتشر نموده‌اند.
'''إعلام الموقعين عن رب العالمين'''، اثر [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزی]] (متوفی 751ق)، کتابی است در هفت جلد به زبان عربی با موضوع فقه و اصول. آقایان [[سلمان، مشهور حسن|مشهور حسن سلمان]] و [[أحمد، أبو عمر أحمد عبد الله|ابوعمر احمد عبدالله احمد متولی]] تصحیح و تحقیق این اثر شده و آن را منتشر نموده‌اند.


عادت ابن قیم جوزی در نگارش کتاب‌هایش بر این است که موضوعات مختلفی را در آن‌ها مطرح کند. این امر درباره این کتاب نیز صادق است. بااین‌وجود می‌توان گفت: غالب مباحث این اثر، مباحث اصولی و استطردادات فقهی است که عقد اسرار شریعت این مباحث را به هم گره زده است؛ یعنی این کتاب حاوی قواعد مطرده است و معمولاً قواعدش معلل هستند.
عادت [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزی]] در نگارش کتاب‌هایش بر این است که موضوعات مختلفی را در آن‌ها مطرح کند. این امر درباره این کتاب نیز صادق است. بااین‌وجود می‌توان گفت: غالب مباحث این اثر، مباحث اصولی و استطردادات فقهی است که عقد اسرار شریعت این مباحث را به هم گره زده است؛ یعنی این کتاب حاوی قواعد مطرده است و معمولاً قواعدش معلل هستند.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب دارای هفت جلد است؛ نویسنده در نگارش این منبع از مصادر متعددی استفاده کرده. درباره مصادری که وی از آن‌ها بهره برده به چند نکته باید تذکر داد؛ اول اینکه ابن قیم از بسیاری از کتاب‌ها باواسطه نقل کرده است. دوم اینکه ابن قیم اقوال و نصوصی را از کتاب‌های دیگر ذکر کرده که به اسمای عناوین آن تصریح نکرده. کثرت استفاده ابن جوزی از برخی منابع و قلت استفاده از برخی دیگر است. چهارم کثرت نقل‌های ابن جوزی از استادش ابن تیمیه در مواردی است که از به‌صورت مشافهی وی شنیده است. پنجم اینکه ابن قیم جوزی در اکثر مواردی که نقل قولی از کسی صورت داده آن را به صاحب آن رأی و... نسبت داده و کم پیش می‌آید که بدون نسبت دادن قول دیگران به صاحبانشان، از آنان نقل کند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص84-85</ref>
کتاب دارای هفت جلد است؛ نویسنده در نگارش این منبع از مصادر متعددی استفاده کرده. درباره مصادری که وی از آن‌ها بهره برده به چند نکته باید تذکر داد؛ اول اینکه [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم]] از بسیاری از کتاب‌ها باواسطه نقل کرده است. دوم اینکه [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم]] اقوال و نصوصی را از کتاب‌های دیگر ذکر کرده که به اسمای عناوین آن تصریح نکرده. کثرت استفاده [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] از برخی منابع و قلت استفاده از برخی دیگر است. چهارم کثرت نقل‌های [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] از استادش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در مواردی است که از به‌صورت مشافهی وی شنیده است. پنجم اینکه [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزی]] در اکثر مواردی که نقل قولی از کسی صورت داده آن را به صاحب آن رأی و... نسبت داده و کم پیش می‌آید که بدون نسبت دادن قول دیگران به صاحبانشان، از آنان نقل کند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص84-85</ref>


کتاب‌های بیهقی، شافعی، حنفی، مالکی، کتاب‌های مالک، ابن عبدالبر، احمد بن حنبل، جامع الکبیر خلال، کتاب‌های قاضی ابو یعلی فراء، ابو خطاب کلوذانی، فتاوای پیشینیان، کتاب‌های ابن حزم، ابوعبید قاسم بن سلام، کتب فتوی، اصول فقه، حیل، تفسیر، لغت و غریب و ادب و تاریخ، توحید و عقاید، موارد مصنفه حدیثه، دواوین مشهور اهل سنت (صحاح، سنن، مسانید، معجم)، صحاح و شروح صحیحین و و مستدرکاتشان، احادیث احکام و شروحشان، کتب علل، کتاب‌های حدیثی درباره آثار سلف، تراجم و روات و جرح و تعدیل، مصادر شفهیه و ... از منابعی است که ابن قیم از آن‌ها بهره گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص84-145</ref>
کتاب‌های بیهقی، شافعی، حنفی، مالکی، کتاب‌های مالک، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، جامع الکبیر خلال، کتاب‌های [[ابن ابی‌یعلی، محمد بن ابی‌یعلی|قاضی ابو یعلی فراء]]، ابو خطاب کلوذانی، فتاوای پیشینیان، کتاب‌های ابن حزم، ابوعبید قاسم بن سلام، کتب فتوی، اصول فقه، حیل، تفسیر، لغت و غریب و ادب و تاریخ، توحید و عقاید، موارد مصنفه حدیثه، دواوین مشهور اهل سنت (صحاح، سنن، مسانید، معجم)، صحاح و شروح صحیحین و و مستدرکاتشان، احادیث احکام و شروحشان، کتب علل، کتاب‌های حدیثی درباره آثار سلف، تراجم و روات و جرح و تعدیل، مصادر شفهیه و ... از منابعی است که [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم]] از آن‌ها بهره گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص84-145</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
برخی معاصرین پنداشته‌اند این اثر کتابی است در توحید ولی این امر صحیح نیست و در حقیقت ترتیب مؤلفات ابن قیم به نسبت به موضوعاتشان به‌صورتی که بخواهیم بگوییم مثلاً فلان اثر در توحید نوشته شده و فلان اثر در حدیث و دیگری در اصول و... امری دشوار است؛ زیرا وی در مؤلفاتش صرفاً به موضوع و فن واحدی نپرداخته است. این اثر نیز علی‌رغم اینکه در توحید نیست ولی استطراداتی در مباحث توحید دارد که با این وضوح و قوت نمی‌توان در کتاب‌های دیگر، چنین مباحثی را یافت. به‌هرحال می‌توان گفت: غالب مباحث این اثر، مباحث اصولی و استطرادات فقهی است که عقد اسرار شریعت این مباحث را به هم گره زده است؛ یعنی این کتاب حاوی قواعد مطرده است و معمولاً قواعدش معلل هستند. همچنین به نظر محقق هیچ‌کدام از مباحثش از عقل صحیح و قلب سلیم و ذوق نیکو فراتر نیست و موافق با این امور است.<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>
برخی معاصرین پنداشته‌اند این اثر کتابی است در توحید ولی این امر صحیح نیست و در حقیقت ترتیب مؤلفات [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم]] به نسبت به موضوعاتشان به‌صورتی که بخواهیم بگوییم مثلاً فلان اثر در توحید نوشته شده و فلان اثر در حدیث و دیگری در اصول و... امری دشوار است؛ زیرا وی در مؤلفاتش صرفاً به موضوع و فن واحدی نپرداخته است. این اثر نیز علی‌رغم اینکه در توحید نیست ولی استطراداتی در مباحث توحید دارد که با این وضوح و قوت نمی‌توان در کتاب‌های دیگر، چنین مباحثی را یافت. به‌هرحال می‌توان گفت: غالب مباحث این اثر، مباحث اصولی و استطرادات فقهی است که عقد اسرار شریعت این مباحث را به هم گره زده است؛ یعنی این کتاب حاوی قواعد مطرده است و معمولاً قواعدش معلل هستند. همچنین به نظر محقق هیچ‌کدام از مباحثش از عقل صحیح و قلب سلیم و ذوق نیکو فراتر نیست و موافق با این امور است.<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>


بحث‌های زیادی از سوی علما و مطلعین بر سر تعریف موضوع این کتاب صورت گرفته است که در رأس آنان، محمد بن عبدالوهاب قرار دارد. صاحب کتاب «معالم أصول الفقه عند أهل السنة و الجماعة» می‌نویسد: «لیس خاصاً في أصول الفقه الا أن معظم مباحثه تتعلق بالأصول»؛ یعنی مباحث این کتاب اختصاص به اصول ندارد ولی اکثر بحث‌های آن اصولی است؛ و ابن قیم در کتاب «إعلام الموقعين» مباحث اصولی مهمی را به‌صورت مبسوط مطرح کرده است. از جمله این مباحث قیاس، استصحاب، تقلید، زیادت بر نص، قول صحابی، فتوی، دلالت الفاظ بر ظاهر، سد ذرایع و تحریم حیل، عدم وجود حکم مخالف با قیاس در شریعت و... است. همچنین در کتاب، مباحث دیگری نیز وجود دارد؛ از جمله ذکر ائمه فتوا از صحابه و تابعین و بزرگان بعد از تابعین، شرح خطاب عمر در قضا، انواع محمود و مذموم در رأی، مسائلی درباره طلاق و قسم، فتاوای پیامبر اسلام(ص) در عقیده و در ابواب فقهی، مثال‌هایی در حیل مباح و باطل، مثال‌هایی بر رد محکم با متشابه، همچنین مواردی در رد سنن به ظاهر قرآن و... . وجه امتیاز این کتاب به کثرت امثله فقهی درباره تعدادی از مسائل اصولی است. علاوه به حسن بیان و جمال اسلوب در این کتاب، از دیگر ویژگی‌های این اثر می‌توان به بیان حکمت تشریع و مقاصد شریعت در آن اشاره کرد. همچنین این کتاب، جامع بسیاری از احادیث نبوی و آثار مروی از صحابه و تابعین است و در آن نقل‌های طولانی مهمی از برخی ائمه [اهل سنت] به چشم می‌خورد. ازاین‌رو این کتاب، غایت در شیوه اهل سنت و جماعت و عمده در بیان طریقه سلف است.<ref>ر.ک: همان، ص75-76</ref>
بحث‌های زیادی از سوی علما و مطلعین بر سر تعریف موضوع این کتاب صورت گرفته است که در رأس آنان، محمد بن عبدالوهاب قرار دارد. صاحب کتاب «معالم أصول الفقه عند أهل السنة و الجماعة» می‌نویسد: «لیس خاصاً في أصول الفقه الا أن معظم مباحثه تتعلق بالأصول»؛ یعنی مباحث این کتاب اختصاص به اصول ندارد ولی اکثر بحث‌های آن اصولی است؛ و [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم]] در کتاب «إعلام الموقعين» مباحث اصولی مهمی را به‌صورت مبسوط مطرح کرده است. از جمله این مباحث قیاس، استصحاب، تقلید، زیادت بر نص، قول صحابی، فتوی، دلالت الفاظ بر ظاهر، سد ذرایع و تحریم حیل، عدم وجود حکم مخالف با قیاس در شریعت و... است. همچنین در کتاب، مباحث دیگری نیز وجود دارد؛ از جمله ذکر ائمه فتوا از صحابه و تابعین و بزرگان بعد از تابعین، شرح خطاب عمر در قضا، انواع محمود و مذموم در رأی، مسائلی درباره طلاق و قسم، فتاوای پیامبر اسلام(ص) در عقیده و در ابواب فقهی، مثال‌هایی در حیل مباح و باطل، مثال‌هایی بر رد محکم با متشابه، همچنین مواردی در رد سنن به ظاهر قرآن و... . وجه امتیاز این کتاب به کثرت امثله فقهی درباره تعدادی از مسائل اصولی است. علاوه به حسن بیان و جمال اسلوب در این کتاب، از دیگر ویژگی‌های این اثر می‌توان به بیان حکمت تشریع و مقاصد شریعت در آن اشاره کرد. همچنین این کتاب، جامع بسیاری از احادیث نبوی و آثار مروی از صحابه و تابعین است و در آن نقل‌های طولانی مهمی از برخی ائمه [اهل سنت] به چشم می‌خورد. ازاین‌رو این کتاب، غایت در شیوه اهل سنت و جماعت و عمده در بیان طریقه سلف است.<ref>ر.ک: همان، ص75-76</ref>


رشید رضا در تعریف از این کتاب گفته: هیچ‌یک از مسلمانان در حکمت تشریع و مسائل اجتهاد و تقلید و فتوی و متعلقات آن مانند بیان رأی صحیح و فاسد و قیاس صحیح و فاسد و مسائل حیل و... از فوایدی که علمای اسلام از شناخت آن بی‌نیاز نیستند، کتابی مانند این ننوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>
رشید رضا در تعریف از این کتاب گفته: هیچ‌یک از مسلمانان در حکمت تشریع و مسائل اجتهاد و تقلید و فتوی و متعلقات آن مانند بیان رأی صحیح و فاسد و قیاس صحیح و فاسد و مسائل حیل و... از فوایدی که علمای اسلام از شناخت آن بی‌نیاز نیستند، کتابی مانند این ننوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>
خط ۷۶: خط ۷۶:
پس از ذکر این مطلب، نویسنده برخی از فصول را مقدم می‌دارد که هرکدام به قضیه‌ای از قضایای اسلامی می‌پردازد که اطلاع از آن بر مسلمان، لازم است. از جمله این مباحث، کلام تابعین در رأی، کلام سلف، آرا در رأی محمود، صلح جایز میان مسلمانان، بیان اهل هدایت و ضلالت، بیان اسرار آیات قرآن... است. سپس بر فصلی در جزء دوم که اختصاص به تقلید و مقلدین دارد تمرکز می‌کند.
پس از ذکر این مطلب، نویسنده برخی از فصول را مقدم می‌دارد که هرکدام به قضیه‌ای از قضایای اسلامی می‌پردازد که اطلاع از آن بر مسلمان، لازم است. از جمله این مباحث، کلام تابعین در رأی، کلام سلف، آرا در رأی محمود، صلح جایز میان مسلمانان، بیان اهل هدایت و ضلالت، بیان اسرار آیات قرآن... است. سپس بر فصلی در جزء دوم که اختصاص به تقلید و مقلدین دارد تمرکز می‌کند.


کطیف احمد تحت عنوان بحث بطلان تقلید می‌نویسد: ابن قیم تمرکز عمده خودش را بر برخی از مسائل نهاده از جمله محاربه تقلید، منع حیل در احکام... و با قضیه اولی مواجهه علمی دقیق کرده است وی به نحوی از این مطلب بحث کرده که کسی از فقهای جمیع مذاهب در این حجم و نوع بحث بر وی پیشی نگرفته است. وی فصل طولانی‌ای در اعلام الموقعین به بحث از این امر اختصاص داده که بیش از هفتاد صفحه می‌شود. وی هشتادویک حجت از منقول و معقول در تأیید بطلان تقلید آورده و کلام در تقلید باطل و حرام را در سه نوع از تقلید خلاصه کرده است: اعراض از ما انزل الله و عدم التفات به آن به دلیل اکتفا به تقلید آباء؛ تقلید از کسی که مقلد نمی‌داند وی اهلیت اخذ قول از آن را دارد یا نه؛ تقلید بدون دلیل... .<ref>ر.ک: همان، ص77-78</ref>
کطیف احمد تحت عنوان بحث بطلان تقلید می‌نویسد: [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم]] تمرکز عمده خودش را بر برخی از مسائل نهاده از جمله محاربه تقلید، منع حیل در احکام... و با قضیه اولی مواجهه علمی دقیق کرده است وی به نحوی از این مطلب بحث کرده که کسی از فقهای جمیع مذاهب در این حجم و نوع بحث بر وی پیشی نگرفته است. وی فصل طولانی‌ای در اعلام الموقعین به بحث از این امر اختصاص داده که بیش از هفتاد صفحه می‌شود. وی هشتادویک حجت از منقول و معقول در تأیید بطلان تقلید آورده و کلام در تقلید باطل و حرام را در سه نوع از تقلید خلاصه کرده است: اعراض از ما انزل الله و عدم التفات به آن به دلیل اکتفا به تقلید آباء؛ تقلید از کسی که مقلد نمی‌داند وی اهلیت اخذ قول از آن را دارد یا نه؛ تقلید بدون دلیل... .<ref>ر.ک: همان، ص77-78</ref>


وی پس‌ازاین مباحث، مقاله‌اش را با عنوان «دروس من ابن القیم» به پایان می‌برد؛ او می‌نویسد: از جمله مسائلی که از این قرائت سریع به دست می‌آید موارد زیر است:
وی پس‌ازاین مباحث، مقاله‌اش را با عنوان «دروس من ابن القیم» به پایان می‌برد؛ او می‌نویسد: از جمله مسائلی که از این قرائت سریع به دست می‌آید موارد زیر است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش