معرفة علوم الحديث و كمية أجناسه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب حاضر از مقدمه محقق (درباره منزلت علمى [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و جايگاه كتاب و تعليقات حافظان بر آن و ويژگى‌هاى نسخه خطى و چاپ حاضر)، مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 52 نوع از شناخت علوم حديث) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر عربى قديمى رايج در حوزه علوم حديث است. نویسنده در مقدمه مختصرش تأكيد كرده است كه چون ديدم بدعت در زمان ما، زياد و شناخت مردم به اصول سنن، كم شده با آنكه مردم به نگارش اخبار توجه دارند و جويندگانش بسيار است ولى همراه با اهمال و غفلت و بدون دقت كافى، پس اين مطلب مرا به نگارش كتابى در زمينه انواع علوم حديث واداشت تا به نياز طالبان روايت و علاقمندان نگارش احاديث پاسخ دهم و مى‌كوشم اختصار را مراعات كنم<ref>ر.ک: متن كتاب، ص106- 107</ref>.
كتاب حاضر از مقدمه محقق (درباره منزلت علمى [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و جايگاه كتاب و تعليقات حافظان بر آن و ويژگى‌هاى نسخه خطى و چاپ حاضر)، مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 52 نوع از شناخت علوم حديث) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر عربى قديمى رايج در حوزه علوم حديث است. نویسنده در مقدمه مختصرش تأكيد كرده است كه چون ديدم بدعت در زمان ما، زياد و شناخت مردم به اصول سنن، كم شده با آنكه مردم به نگارش اخبار توجه دارند و جويندگانش بسيار است ولى همراه با اهمال و غفلت و بدون دقت كافى، پس اين مطلب مرا به نگارش كتابى در زمينه انواع علوم حديث واداشت تا به نياز طالبان روايت و علاقمندان نگارش احاديث پاسخ دهم و مى‌كوشم اختصار را مراعات كنم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/106 ر.ک: متن كتاب، ص106- 107]</ref>.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
درباره محتواى كتاب به چند نكته اشاره مى‌شود:
درباره محتواى كتاب به چند نكته اشاره مى‌شود:


#نویسنده تأكيد كرده است كه از مواردى كه جوينده حديث در روزگار ما نياز دارد اين است كه از احوال و ويژگی‌های محدث جستجو كند كه اولاً آيا معتقد به شريعت توحيدى است يا نه و ثانياً آيا خودش را ملزم به اطاعت از پيامبران و رسولان الهى در شريعتى كه بر آنان وحى شد مى‌داند يا خير و همچنين حالاتش را بررسى كند كه آيا او هواپرست است و مردم را به هواى نفس فرامى‌خواند يا نه؛ چراكه دعوت‌كنننده به بدعت حديثش نوشته نمى‌شود و هيچ كرامت و ارزشى ندارد؛ چون پيشوايان مسلمانان اجماع دارند كه بايد نوشتن حديث او را ترك كرد. سپس از سنّ او بايد پرسيد تا معلوم شود كه آيا احتمال دارد او از كسانى كه نقل مى‌كند اين حديث را شنيده باشد؛ چون ما از مشايخ كسانى را ديديم كه خبر مى‌دادند از كسانى، درحالى‌كه سنشان كمتر از آن بود كه آن شيوخ را كه از آنان خبر مى‌دادند ديده باشند! سپس از اصول او تفحص مى‌شود كه آيا قديمى است يا جديد؟ چون در زمان ما گروهى پيدا شده‌اند كه کتاب‌هايى خريدارى مى‌كنند و همان را روايت مى‌كنند و گروهى ديگر شنيده‌هايشان را در کتاب‌هاى قديمى مى‌نويسند و بعد همان را روايت مى‌كنند! پس خبرگان و اهل فنّ اگر سخنان اين گروه را شنيدند بر آنان لازم است كه جرح كنند و آنان را از نظرها ساقط كنند تا آنكه توبه آنها آشكار شود. اگر كسى كه اهل فنّ نيست چنين مطالبى را بشنود او هم معذور نيست و بايد آنچه را نمى‌داند از دانايان بپرسد. و روش پيشينيان چنين بوده است<ref>ر.ک: همان، ص132- 134</ref>.
#نویسنده تأكيد كرده است كه از مواردى كه جوينده حديث در روزگار ما نياز دارد اين است كه از احوال و ويژگی‌های محدث جستجو كند كه اولاً آيا معتقد به شريعت توحيدى است يا نه و ثانياً آيا خودش را ملزم به اطاعت از پيامبران و رسولان الهى در شريعتى كه بر آنان وحى شد مى‌داند يا خير و همچنين حالاتش را بررسى كند كه آيا او هواپرست است و مردم را به هواى نفس فرامى‌خواند يا نه؛ چراكه دعوت‌كنننده به بدعت حديثش نوشته نمى‌شود و هيچ كرامت و ارزشى ندارد؛ چون پيشوايان مسلمانان اجماع دارند كه بايد نوشتن حديث او را ترك كرد. سپس از سنّ او بايد پرسيد تا معلوم شود كه آيا احتمال دارد او از كسانى كه نقل مى‌كند اين حديث را شنيده باشد؛ چون ما از مشايخ كسانى را ديديم كه خبر مى‌دادند از كسانى، درحالى‌كه سنشان كمتر از آن بود كه آن شيوخ را كه از آنان خبر مى‌دادند ديده باشند! سپس از اصول او تفحص مى‌شود كه آيا قديمى است يا جديد؟ چون در زمان ما گروهى پيدا شده‌اند كه کتاب‌هايى خريدارى مى‌كنند و همان را روايت مى‌كنند و گروهى ديگر شنيده‌هايشان را در کتاب‌هاى قديمى مى‌نويسند و بعد همان را روايت مى‌كنند! پس خبرگان و اهل فنّ اگر سخنان اين گروه را شنيدند بر آنان لازم است كه جرح كنند و آنان را از نظرها ساقط كنند تا آنكه توبه آنها آشكار شود. اگر كسى كه اهل فنّ نيست چنين مطالبى را بشنود او هم معذور نيست و بايد آنچه را نمى‌داند از دانايان بپرسد. و روش پيشينيان چنين بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/132 ر.ک: همان، ص132- 134]</ref>.
#نویسنده نوع سى‌ودوم را عبارت از شناسايى مذهب محدثان شمرده و از مالك بن انس نقل كرده است كه: علم از شخص هواپرستى كه مردم را به نفسانيات خويش دعوت مى‌كند دريافت نمى‌شود. همچنين نویسنده روايتى نقل كرده است از مثنى بن معاذ كه گفت پدرم گفت كه به شعبه نامه‌اى نوشتم درحالى‌كه او در بغداد بود و از او در مورد قاضى ابوشيبه پرسيدم؛ او نوشت: از او روايت مكن چون او مردى است كه مذهبش مذموم است و وقتى نامه مرا خواندى پاره‌اش كن!<ref>ر.ک: همان، ص412- 413</ref>
#نویسنده نوع سى‌ودوم را عبارت از شناسايى مذهب محدثان شمرده و از مالك بن انس نقل كرده است كه: علم از شخص هواپرستى كه مردم را به نفسانيات خويش دعوت مى‌كند دريافت نمى‌شود. همچنين نویسنده روايتى نقل كرده است از مثنى بن معاذ كه گفت پدرم گفت كه به شعبه نامه‌اى نوشتم درحالى‌كه او در بغداد بود و از او در مورد قاضى ابوشيبه پرسيدم؛ او نوشت: از او روايت مكن چون او مردى است كه مذهبش مذموم است و وقتى نامه مرا خواندى پاره‌اش كن!<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/412 ر.ک: همان، ص412- 413]</ref>
#نویسنده در شناخت نوع 52 علوم حديث چنين نوشته است: اين نوع عبارت از شناخت كسى است كه اجازه داده است كه حديث بر استاد عرضه شود و آن را سماع ناميده و كسى كه نوشتن اجازه از شهرى به شهر ديگر را اخبار خوانده و كسى كه اين مطلب را انكار كرده و آن را شرح‌حال در هنگام روايت شمرده است. و در بيان عرضه مى‌نويسد: اينكه راوى، حافظ و مُتقِن باشد و جوينده‌اى كه طالب فايده علمى است جزئى يا بيشتر از آن روايات را تقديم مى‌كند پس راوى، آن را بررسى مى‌كند و حديث را مورد تأمل قرار مى‌دهد. پس اگر آن را شناخت و فهميد كه از احاديث خودش است، به مستفيد مى‌گويد: بر آنچه به من تحويل دادى آگاه شدم و همه احاديث را شناختم و اينها احاديث من از استادانم است پس آنها را از جانب من روايت و نقل كن<ref>همان، ص671</ref>.
#نویسنده در شناخت نوع 52 علوم حديث چنين نوشته است: اين نوع عبارت از شناخت كسى است كه اجازه داده است كه حديث بر استاد عرضه شود و آن را سماع ناميده و كسى كه نوشتن اجازه از شهرى به شهر ديگر را اخبار خوانده و كسى كه اين مطلب را انكار كرده و آن را شرح‌حال در هنگام روايت شمرده است. و در بيان عرضه مى‌نويسد: اينكه راوى، حافظ و مُتقِن باشد و جوينده‌اى كه طالب فايده علمى است جزئى يا بيشتر از آن روايات را تقديم مى‌كند پس راوى، آن را بررسى مى‌كند و حديث را مورد تأمل قرار مى‌دهد. پس اگر آن را شناخت و فهميد كه از احاديث خودش است، به مستفيد مى‌گويد: بر آنچه به من تحويل دادى آگاه شدم و همه احاديث را شناختم و اينها احاديث من از استادانم است پس آنها را از جانب من روايت و نقل كن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/671 همان، ص671]</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۶۴: خط ۶۴:
[[رده:علم الحدیث]]
[[رده:علم الحدیث]]
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]]
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]]
[[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش