۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =26608 | ||
| کد پدیدآور =04471 | | کد پدیدآور =04471 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب مشتمل بر دو بخش است: در بخش اول دو مقدمه مختصر و تحقیقی به قلم [[حسن، طلال|طلال حسن]] و در بخش دوم مباحث مقدماتی و سپس شرح و توضیح مباحث ارائه شده است. شیوه شرح بدینصورت است که ابتدا ادله قرآنی مطرح شده است. سپس در بخش ادله روایی، متن مکاسب یکجا (صفحات 183-179) و سپس شرح و بررسی شده است. | کتاب مشتمل بر دو بخش است: در بخش اول دو مقدمه مختصر و تحقیقی به قلم [[حسن، طلال|طلال حسن]] و در بخش دوم مباحث مقدماتی و سپس شرح و توضیح مباحث ارائه شده است. شیوه شرح بدینصورت است که ابتدا ادله قرآنی مطرح شده است. سپس در بخش ادله روایی، متن مکاسب یکجا (صفحات 183-179) و سپس شرح و بررسی شده است. | ||
علم فقه در مکتب اهلبیت(ع) اختلاف زیادی با دیگر علوم در تأسیس و دگرگونی ندارد؛ اولین علامتهای علم فقه تقلید محض از اسلوبهای روایی است، لذا این علم آنطور که ما میفهمیم فرزند شرعی علم حدیث است و این شیوه حدیثی برای علم فقه را بهوضوح در همه کتب فقهی مسبوق بر کتاب مبسوط در فقه امامیه [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] میبینیم. این گرایش روایی، حاکم بر همه علوم نقلی دیگر است و چهبسا علم تفسیر از بارزترین شواهد علمی بر آن است. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] (متوفی 460ق) در مقدمه مبسوط میگوید: من همواره میشنوم که مخالفان ما از فقها و منتسبین به علم فروع، علمای امامیه را تحقیر میکنند و آنها را به کمی فروع و مسائل متهم میکنند و میگویند: علمای امامیه اهل حشو و تناقضگویی هستند و کسی که قیاس و اجتهاد به رأی را نفی کند نمیتواند به پاسخ بسیاری مسائل دست یابند و فروع را از اصول استخراج کنند. لذا [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] تصمیم به نگارش کتابی فقهی میگیرد تا برای مخالفین شیعه روشن کند که علمای مکتب اهلبیت(ع) قدرت بر استنباط و اجتهاد اصطلاحی دارند؛ اگرچه اعتقادی به قیاس و استحسان و مصالح مرسله و مانند آنکه فقه مکاتب دیگر بر آن بنیان شده را ندارند<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>. کتاب النهایة [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در واقع کتابی حدیثی است اگرچه در ظاهر اینگونه نیست؛ این کتاب خروج از آن شیوه روایی محض به تلاش جدید و جدی در کتابش المبسوط است<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | علم فقه در مکتب اهلبیت(ع) اختلاف زیادی با دیگر علوم در تأسیس و دگرگونی ندارد؛ اولین علامتهای علم فقه تقلید محض از اسلوبهای روایی است، لذا این علم آنطور که ما میفهمیم فرزند شرعی علم حدیث است و این شیوه حدیثی برای علم فقه را بهوضوح در همه کتب فقهی مسبوق بر کتاب مبسوط در فقه امامیه [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] میبینیم. این گرایش روایی، حاکم بر همه علوم نقلی دیگر است و چهبسا علم تفسیر از بارزترین شواهد علمی بر آن است. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] (متوفی 460ق) در مقدمه مبسوط میگوید: من همواره میشنوم که مخالفان ما از فقها و منتسبین به علم فروع، علمای امامیه را تحقیر میکنند و آنها را به کمی فروع و مسائل متهم میکنند و میگویند: علمای امامیه اهل حشو و تناقضگویی هستند و کسی که قیاس و اجتهاد به رأی را نفی کند نمیتواند به پاسخ بسیاری مسائل دست یابند و فروع را از اصول استخراج کنند. لذا [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] تصمیم به نگارش کتابی فقهی میگیرد تا برای مخالفین شیعه روشن کند که علمای مکتب اهلبیت(ع) قدرت بر استنباط و اجتهاد اصطلاحی دارند؛ اگرچه اعتقادی به قیاس و استحسان و مصالح مرسله و مانند آنکه فقه مکاتب دیگر بر آن بنیان شده را ندارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/5 ر.ک: مقدمه، ص6-5]</ref>. کتاب النهایة [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در واقع کتابی حدیثی است اگرچه در ظاهر اینگونه نیست؛ این کتاب خروج از آن شیوه روایی محض به تلاش جدید و جدی در کتابش المبسوط است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>. | ||
محقق در ادامه مقدمه، ابن ادریس حلی (متوفی 598ق) را مجدد حقیقی و مؤسس فقه اجتهادی به معنای اصطلاحی معاصر دانسته است. سپس [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ مرتضی انصاری]] (متوفی 1281ق) را فقیه مجددی دانسته است که مباحث فقهی و اصولی از مباحث علمی و ابداعی او نشئت گرفته است. [[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]] (متوفی 1400ق)، [[خمینی، سید روح الله|امام خمینی(ره)]] (متوفی 1409ق) و [[صدر، محمد|شهید محمد صدر]] (متوفی 1419ق) سه شخصیت دیگری هستند که از روحیه تجدیدی و شجاعت علمی برخوردار بودند. [[حسن، طلال|طلال حسن]] معتقد است که در عصر حاضر پسازاین سه شخصیت کسی همانند [[حیدری، کمال|علامه کمال حیدری]] ندرخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>. | محقق در ادامه مقدمه، ابن ادریس حلی (متوفی 598ق) را مجدد حقیقی و مؤسس فقه اجتهادی به معنای اصطلاحی معاصر دانسته است. سپس [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ مرتضی انصاری]] (متوفی 1281ق) را فقیه مجددی دانسته است که مباحث فقهی و اصولی از مباحث علمی و ابداعی او نشئت گرفته است. [[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]] (متوفی 1400ق)، [[خمینی، سید روح الله|امام خمینی(ره)]] (متوفی 1409ق) و [[صدر، محمد|شهید محمد صدر]] (متوفی 1419ق) سه شخصیت دیگری هستند که از روحیه تجدیدی و شجاعت علمی برخوردار بودند. [[حسن، طلال|طلال حسن]] معتقد است که در عصر حاضر پسازاین سه شخصیت کسی همانند [[حیدری، کمال|علامه کمال حیدری]] ندرخشیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/8 ر.ک: همان، ص9-8]</ref>. | ||
وی در انتهای مقدمه در ضمن یک تنبیه ابراز امیدواری کرده است که علما و طلاب حوزوی و دانشجویان دانشگاههای اسلامی به این مطالعات روشمند و تحقیق آن با جدیت و رعایت حقش اهتمام نشان دهند؛ چراکه در آن حرکت علمی و عملی در میدان تدریس و تحصیل، استاد و شاگرد با هم میتوانند به بالاترین مراتب دست یابند و فهم شیوه درسی و تدریسی، اختصار در وقت و تلاش را تضمین کنند. بهطور مختصر: در این تحقیقات روشمند، کلیدهای تدریس و تحصیل موفقیت به بهترین صورت آمده است<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | وی در انتهای مقدمه در ضمن یک تنبیه ابراز امیدواری کرده است که علما و طلاب حوزوی و دانشجویان دانشگاههای اسلامی به این مطالعات روشمند و تحقیق آن با جدیت و رعایت حقش اهتمام نشان دهند؛ چراکه در آن حرکت علمی و عملی در میدان تدریس و تحصیل، استاد و شاگرد با هم میتوانند به بالاترین مراتب دست یابند و فهم شیوه درسی و تدریسی، اختصار در وقت و تلاش را تضمین کنند. بهطور مختصر: در این تحقیقات روشمند، کلیدهای تدریس و تحصیل موفقیت به بهترین صورت آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>. | ||
همچنین شیوه تدریس فقهی را به دو سطح تقسیم کرده است. در موضوع فقه در سطح اول از کتاب «الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية» شهیدین و در سطح دوم از مکاسب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] با عنوان سهگانه مکاسب محرمه، بیع و خیارات نام برده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-15</ref>. سپس شیوه تدریسی را که در تدریس سطوح اول و دوم بهکار برده را اسلوب شرح مقطعی نامیده است که اسلوب بهتر و ثمرات بیشتری دارد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | همچنین شیوه تدریس فقهی را به دو سطح تقسیم کرده است. در موضوع فقه در سطح اول از کتاب «الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية» شهیدین و در سطح دوم از مکاسب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] با عنوان سهگانه مکاسب محرمه، بیع و خیارات نام برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص16-15]</ref>. سپس شیوه تدریسی را که در تدریس سطوح اول و دوم بهکار برده را اسلوب شرح مقطعی نامیده است که اسلوب بهتر و ثمرات بیشتری دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/21 ر.ک: همان، ص21]</ref>. | ||
در صفحات دیگری از کتاب، ادله حرمت خرید و فروش اعیان نجسه مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده پس از اشاره به آیاتی از قرآن کریم در تمهید این بحث، اشاره میکند که بهطورمعمول اعیان نجسه در سه مبحث فقهی مطرح میشود: نجاست در باب طهارت، باب اطعمه و اشربه و باب تکسب به اعیان نجسه. سپس تصریح میکند که موضع اول و دوم از محل بحث ما خارج است و ما تنها به موضع سوم بسنده میکنیم<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>. سپس به بررسی ادله قرآنی و روایی در این موضوع پرداخته است. | در صفحات دیگری از کتاب، ادله حرمت خرید و فروش اعیان نجسه مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده پس از اشاره به آیاتی از قرآن کریم در تمهید این بحث، اشاره میکند که بهطورمعمول اعیان نجسه در سه مبحث فقهی مطرح میشود: نجاست در باب طهارت، باب اطعمه و اشربه و باب تکسب به اعیان نجسه. سپس تصریح میکند که موضع اول و دوم از محل بحث ما خارج است و ما تنها به موضع سوم بسنده میکنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/127 ر.ک: همان، ص127]</ref>. سپس به بررسی ادله قرآنی و روایی در این موضوع پرداخته است. | ||
اولین دلیل مورد استفاده نویسنده، آیه شریفه «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا اَلْخَمْرُ وَ اَلْمَيْسِرُ وَ اَلْأَنْصٰابُ وَ اَلْأَزْلاٰمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ اَلشَّيْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ، ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست کننده و قمار و بتهایی که [برای پرستش] نصب شده و پاره چوبهایی که به آن تفأل زده میشود، پلید و از کارهای شیطان است؛ پس از آنها دوری کنید تا رستگار شوید». (مائده: 90) است که ایشان با توجه به «فَاجْتَنِبُوهُ» این آیه، مباحثش را پیش برده است<ref>ر.ک: همان، ص133-130</ref>. | اولین دلیل مورد استفاده نویسنده، آیه شریفه «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا اَلْخَمْرُ وَ اَلْمَيْسِرُ وَ اَلْأَنْصٰابُ وَ اَلْأَزْلاٰمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ اَلشَّيْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ، ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست کننده و قمار و بتهایی که [برای پرستش] نصب شده و پاره چوبهایی که به آن تفأل زده میشود، پلید و از کارهای شیطان است؛ پس از آنها دوری کنید تا رستگار شوید». (مائده: 90) است که ایشان با توجه به «فَاجْتَنِبُوهُ» این آیه، مباحثش را پیش برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26608/1/130 ر.ک: همان، ص133-130]</ref>. | ||
فهرست منابع و مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. | فهرست منابع و مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت(98)]] | ||
[[رده:سال98-1فروردین الی31فروردین]] | [[رده:سال98-1فروردین الی31فروردین]] |
ویرایش